اعظم ملکی پناهجوی ایرانی در بازداشتگاه اداره مهاجرت در خطر دیپورت به ایران قرار گرفته بود
وی سه سال بود در سوئد زندگی می کرد، درخواست پناهندگی اش از سوی مراجع پناهنده پذیری سوئد رد شده بود و به زندگی مخفی پناه برده بود.وی روز جمعه ۱۷ ژانویه در محل زندگی خود از سوی پلیس به قصد دیپورت به ایران دستگیر و بازداشت گردید.
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در سوئد برای ممانعت از اخراج اعظم مثل همیشه پرونده وی را مورد بررسی و در این مورد اقداماتی را در دستور کار خود قرار داد.اولین اقدام این بود که فدراسیون به دادگاه مهاجرت و اداره مهاجرت نامه نوشت و خواستار متوقف کردن حکم اخراج اعظم شد.در بخشی از نامه فدراسیون به مراجع فوق آمده بود: “اعظم سال گذشته ازدین اسلام دست کشیده و خروج از آئین اسلام را بطور علنی اعلام کرده بود و این یک خطر جدی برای آینده اعظم در صورت بازگشت به ایران بود.”
فدراسیون در ادامه نامه خود به مراجع تصمیم گیری سوئد نوشته بود: ” دستگاههای قضائی ایران در تعقیب و رسیدگی به جرم ارتداد به اصل ۱۶۷قانون اساسی جمهوری اسلامی استناد می کنند و بر اساس این اصل، برای شخص مرتد مجازات در حد اجرای اعدام صادر می کنند. به همین دلیل اجازه نمی دهیم اداره مهاجرت سوئد اعظم ملکی را با چنین سرنوشتی دچار کند.”
فدراسیون در اطلاعیه دیگری برای روز دوشنبه 28 ژانویه در اعتراض به حکم اخراج اعظم فراخوان به تظاهرات صادر کرد. تظاهرات بسیار پرشوری در مقابل اداره مهاجرت درمنطقه Kållered برگزار شد. با اینکه منطقه ای که اداره مهاجرت در آن قرار گرفته است ۱۵ کیلومتر از شهر گوتنبرگ فاصله دارد و هوای سرد و طاقت فرسا هم به آن اضافه شده بود، هرلحظه تعداد بیشتری به تظاهرات می پیوستند.
فریاد یکپارچه تظاهرکنندگان مبنی بر حکم اخراج اعظم را متوقف کنید چنان متحد و محکم بود که همه کارکنان اداره مهاجرت را تحت تاثیر قرار داده بود. شمار زیادی از تظاهرکنندگان به ملاقات اعظم در بازداشتگاه این اداره می رفتند و او را دلداری و با وی اعلام همبستگی می کردند. اعظم از پشت شیشه اتاق ملاقات با تکان دادن دست برای تظاهرکنندگان بوسه می فرستاد و از آنها تشکر می کرد. بهنام آزاد دبیر فدراسیون گوتنبرگ و محمد لاساکی به داخل اداره مهاجرت رفتند تا مسئولین این اداره را ملاقات کنند و نامه فدراسیون را به آنها تحویل دهند و خواستار متوقف کردن حکم اخراج اعظم شوند.
دو نفر از مسئولین اداره مهاجرت به میان تظاهرکنندگان آمدند نامه فدراسیون را تحویل گرفتند و گفتند: “این پرونده از مسئولیت ما در این اداره خارج شده و به بخش بررسی در داخل شهر رفته و بهتر است که اعتراضتان را به آنجا منتقل کنید.” نامه را به آنجا فکس کردند و آنها را در جریان تظاهرات قرار دادند. در همانجا عبدالله اسدی از زحمات همه تشکر کرد، پایان تظاهرات را اعلام کرد و از آنها خواست تا روز بعد ساعت ۱۴ در مقابل اداره مهاجرت در داخل شهر این اعتراض را ادامه دهند. روز سه شنبه ۲۹ ژانویه به مدت یک ساعت در اداره مهاجرت در داخل شهر دست به اعتراض زدند. هوا ناجوانمردانه سرد بود بعد از کلی پرسوجو موفق شدیم با یکی مسئولین این اداره صحبت کنیم وی گفت: آن بخشی که شما دنبالش هستید چند کوچه پایین تر از اینجا قرار دارد.آدرس داد و به آنجا رفتیم؛ در آنجا عبدالله اسدی، شیرین و محمد لاساکی با یکی از مسئولین اصلی این بخش صحبت کردند از همه چیز باخبر بود نامه را به وی نشان دادیم گفت: “من این نامه را گرفته ام و در جریان اعتراض شما هستیم و ما تصمیم خود را به دادگاه مهاجرت اعلام کرده ایم و الان پرونده به دادگاه مهاجرت رفته.” دادگاه نیز در نقطه دیگری در شهر بود وهرچه زمان می گذشت هوا سوزناکتر می شد و ساعات اداری هم رفته رفته به پایان میرسید.
تعدادی کودک خرد سال را به همراه داشتیم عبدالله اسدی از والدین آنها و کسانی که به نظر می رسید خسته شده اند خواست که از این به بعد لازم نیست بیائید اما کسی صف تظاهرکنندگان را ترک نکرد. به دادگاه رسیدیم، پلاکارد ها و عکسهای اعظم را در دست گرفتند و در مقابل در دادگاه دست به اعتراض زدیم. بازهم شیرین و عبدالله اسدی و محمد لاساکی به درون ساختمان دادگاه رفتند و جریان را برای مردی که به نظر می رسد واکت دادگاه باشد تعریف کردند. فوری شماره پرونده را گرفت و تلفنی با رئیس دادگاه صحبت کرد. ده دقیقه طول نکشید که رئیس دادگاه به میان جمعیت آمد و با زبانی نرم و خیلی دیپلوماتیک از سیستم قضائی و سلسله مراتب اداری و نحوه بازبینی پرونده ها و اینکه تظاهرات تاثیری ندارد صحبت کرد. ولی از لحن صحبتش پیدا بود تظاهرات دو روزه و نامه فدراسیون و تلاش وکیل و۲۵۰ ایمیل اعتراضی که فدراسیون سازمان داده بود خیلی هم تاثیر داشته است.
در آخر گفت: “سعی کنید هر چیزی که در سایت ها و شبکه اینترنت دارد بفرستید مورد بررسی قرار می گیرد.” بدنبال این صحبت ها عبدالله اسدی رو به جماعت گفت دست همگی شما درد نکند اعظم به ایران دیپورت نمی شود.اعظم ملکی مسیحی شده بود و بیشتر وقت خود را در کلیسای اسمیرنا می گذراند.اما وقتی که بازداشت شد و در خطر اخراج قرار گرفت تعدادی از پناهجویان ایرانی از کلیسا خواسته بودند دست به اقدامی پیشگیرانه بزنند که یکی از مسئولین ایرانی این کلیسا از هر نوع اعتراضی در این رابطه جلوگیری می کند و آنهارا فقط به خواندن دعا در کلیسا دعوت می کند. روز اول چند نفر از پناهجویانی که به کلیسا می روند به ابتکار خودشان در تظاهرات شرکت کرده بودند. ولی روز دوم حتی یک نفرشان هم حضور نداشت.
خوشبختانه صبح روز پنجشنبه ۳۰ ژانویه حکم اخراج اعظم متوقف شد و از بازداشتگاه آزادگردید. فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی این موفقیت درخشان را به اعظم ملکی و خواهرش مهرانه ملکی، به فعالین فدراسیون، به کودکان خرد سالی که صورتشان از سرما سرخ شده بود وبه تک تک کسانی که در دو روز پیاپی اداره به اداره و خیابان به خیابان راهپیمائی کردند تبریک می گوید و تنها چیزی که باقی ماند شرمندگی برای مسئولین کلیسای سمیرنا بود.
همبستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی
جمعه ۳۱ ژانویه 2014