amirreza m 143 x 249

امیررضا مشعلیان: نگاهی به آنچه در ایران می‌گذرد

amirreza m 143 x 249

ایران در ۳۵ سال گذشته تا به امروز به یک کشور منزوی و دیکتاتور در سطح دنیا تبدیل شده است و آنچه که بنام حقوق بشرشهرت دارد در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی زیر پا گذاشته می شود.در این مورد چشم های زیادی به سیمای جامعه ایران دوخته شده است و این وضعیت مورد توجه بساری از نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشر و افکار عمومی دنیا قرار گرفته است. از این نظر بدیهی‌ست که شرایط کنونی در ایران باعث ازرده خاطر بسیاری از سازمانها و نیروهای سیاسی و مدافع حقوق بشر و مردم ایران شود.

حال در شرایط جاری، جمهوری اسلامی در ضعیف ترین وضعیت ممکن از نظر مشروعیت داخلی و بین المللی به سر می برد. از همین روست که جمهوری اسلامی برای سرپوش گذاشتن بر  بحران مشروعیتی که بدان گرفتار آمده است سعی در سرکوب هر گونه جنبش ازادی خواهی و حرکت مردمی دارد که می توان به نمونه های از آن اشاره نمود.

 دستگیری وبلاگ نویسان، دستگیری نوع کیشان مسیحی، دستگیری اقلیت های مذهبی، تهدید و ارعاب خانواده های زندانیان سیاسی، راه اندازی شبکه های سایبری برای مقابله با جنبش های اینترنتی،ممنوع الخروج نمودن فعالین سیاسی و تهدید به حبس مجدد، عدم اجازه مرخصی به زندانیان سیاسی، پرونده سازی برای جمعی از فعالیت حقوق بشری و تهدید انان، اعدام های بی رویه به بهانه های حمل مواد مخدر و همکاری با شبکه های برون مرزی (برای امنیتی نمودن فضای جامعه) و موارد بسیار زیادی دیگر،در حقیقت جمهوری اسلامی برای سرپوش گذاشتن بر جنایت های خود و بحران مشروعیتی که بدان گرفتار است  تنها راه مقابله را سرکوب می داند و بس. در عین حال به این موضوع واقف هستیم که راهبرد دایمی جمهوری اسلامی در مواجهه با اعتراضات اقلیت های قومی و مذهبی این بوده است که با بهانه های واهی اصل مطالبات اقلیت ها را مخدوش جلوه داده و با ایجاد فضای پلیسی و امنیتی، فعالیت های مدنی اقلیت های قومی برای کسب برابری حقوقی را سرکوب می نماید.

دیگر باید جمهوری اسلامی متوجه شده باشد که روش های سرکوبگرانه هرگز راه حل مشکلات سیاسی، اقلیت های قومی، فساد حاکم بر جامعه و مناطق مرزی نیست و تنها به ابعاد نارضایتی ها افزوده است به گونه ای که ناآرامی های قومی یکی از اصلی ترین چالش های آینده کشور شده است. متاسفانه سیاست مشت آهنین حکومت ایران در برخورد با مطالبات اقلیت های قومی و مذهبی، کشور را بصورت جدی در معرض چندپارگی قرار داده است. اعدام های چند ماهه گذشته به بهانه های همکاری با گروهک های تروریستی و اعدام تعدادی از زندانیان به خاطر جرم مواد مخدر نمونه های بسیار بارزی از نقض حقوق بشر در ایران است که جمهوری اسلامی برای امنیتی نگه داشتن فضای جامعه و ایجاد رعب و وحشت در بین اقشار مختلف جامعه با توسل به دین دست به چنین جنایاتی می زند و با نام دین بر همه این جنایت از دیدگاه خود مشروعیت می بخشد، اما به هر جهت باید بداند که نه می تواند صدای برخواسته از مردم را خفه کند و نه می تواند برای همیشه فضای جامعه را امنیتی نگه دارد.

انچه که مسلم است در جمهوری اسلامی  کشاکش بین جمهوریت و اسلامیت  است، همان چیزی که خمینی در ذیل مفهوم «ولایت فقیه»، به عنوان قالب‌بندی «حکومت اسلامی» اندیشید و در مجلس درس حوزوی به زبان آورده بود و به همت شاگردان او، در دهه‌ی چهل، تدوین و منتشر شد .

اما در طی چند سال اخیر بار دیگر غریزه‌ی سیاسی مردم شکاف جمهوریت و اسلامیت رژیم را نشانه گرفت و با یک سونامی مردمی وبا رأی ‌باران به سود نامزدی که خواست ملت و مردم بود به میدان آمدند. اما این بار حکومت فاشیستی آخوندی و جناح خواهان برچیدن جمهوریت نظام به سود  برقراری «حکومت اسلامی»، یعنی ولایت مطلقه، با کودتای انتخاباتی و سرکوب خونبار ازادی خواهان در پی آن، به اشتباه بزرگ سیاسی‌ای دست زدند که بنیان رژیم را به لرزه انداخت. با تقلب بی‌حساب در صندوق‌ها و اعلام شتابزده‌ی نتیجه‌ی رأی‌گیری، که بیش‌تر به یک دهن‌کجی جاهلانه زیر حمایت عبای رهبری نظام خامنه ای به سونامی انتخاباتی مردمی می‌مانست تا «مهندسی» آن، آخرین میدان نمایش مشروعیت مردمی رژیم، یعنی انتخابات، از آن گرفته شد.

مشکلِ رژیم جمهوری اسلامی این است که با ساختار پیچیده‌اش نمی‌تواند به یک رژیم یکپارچه پلیسی و نظامی تبدیل شود، زیرا در اصل بنا بوده است یک «جمهوری اسلامی» در زیر سروری روحانیت باشد، نه یک رژیم کودتایی. باری، به نظر نمی‌رسد که رژیمی را که در این قمار خطرناک جمهوریت و اسلامیت خود را با هم باخته، چیزی جز ظهور حضرت ولی عصر که تمامی جنایت حکومت با بهانه و توسل به این امام است بتواند آن را نجات دهد. بنا براین، باید خامنه ای به این فکر باشد که در کنار چاه جمکران بست بنشیند و دست به دعا بردارد!

دیگر همه ما باید متوجه این موضوع شده باشیم که تنها راه برون رفت از شرایط موجود، همکاری و همدلی فعالین مدنی اقوام و فعالین سیاسی بر اساس حقوق بشر و در راستای نهادینه کردن حقوق شهروندی برابر می باشد. لذا لازم است تا تک تک ایرانیان، با حقوق شهروندی خویش آشنا شوند، و با تکیه بر این آگاهی و همدلی، متحدانه برای رسیدن به ایران برای همه ایرانیان، کوشش نمایند.

پیروز باشید