نظام جمهوری اسلامی تحت رهبری ولایت فقیه همچون طوفانی عظیم تمامی داشتههای معنوی و انسانی مردم ایران را در نوردیده، قوانین زن ستیزانهاش، ترویج دیدگاه جنسی به زنان، فرهنگ «سنتی – مذهبی» که در چهارچوب آن کوچکترین ارتباط حتی صحبت کردن مرد و زن نامحرم با هم جرم تلقی میشود، حجاب اجباری که با برپایی «گشتهای امنیت اخلاقی» سعی بر آن دارد که بد حجابی را با امنیت جامعه گره بزند و تفکیک جنسیتی، جداسازی زن ومرد که پیامد آن چیزی جز این نیست که دختر و پسر بسیار دوراز هم هریک بر فراز صخره بلند و درهای عمیق که بینشان است رشدکنند. اول ماه مهر مانتو و مقنعه و چادر تیره به من پوشاندند و به مدرسه دخترانه فرستادند و تو را با لباس فرم و سر تراشیده به مدرسه پسرانه فرستادند. در دانشگاه هم با ردیفهای دور از هم با درها راهروهای خواهران و برادران از هم جدایمان کردند، همین باعث شد تا هر جا که دیگر نتوانستند جدایمان کنند، در تاکسی و اتوبوس، در خیابانهای تاریک و خلوت، در محیط کار تقاص همه این فاصلهها را، این گرسنگی جنسیتی را جسممان بدهد. تجاوز، عملی که با زور و قدرت و بدون رضایت فرد مقابل به منظور تحقیروخرد کردن او و ارضای تمایلات جنسی که به دلیل عدم آموزش و کنترل به میلی پلید و آسیب رسان تبدیل شده است. گروه بزرگی از زنان که قربانی چنین جنایتی در جمهوری اسلامی میشوند به دلیل حس شرم و ترس از طرد شدن توسط خانواده و جامعه این تجربه دردناک را پنهان نگه میدارند و هنگامیکه جرات میکنند شکایت کنند یا از خود دفاع کنند و متجاوز را به درک واصل کنند باز هم آخوندها و سران رژیم زنان را مقصر اعلام میکنند، سرزنش و دستگیر و حتی محکوم به اعدام میکنند.
حکومت مذهبی جمهوری اسلامی که در ایدئولوژی انقلابی خود شکست خورده، متاسفانه جامعه را نیز به قهقرا و به پایینترین سطح ارزشهای اخلاقی و انسانی سوق داده است. دست برخی اراذل و اوباش خود را باز گذاشته تا ایجاد رعب و وحشت در میان زنان کنند و تن زنان و دخترانی همچون ریحانه جباری را مورد هدف خود قرار دهند. ریحانه جباری دختر ۲۶ سالهای که هفت سال از زیباترین سالهای عمر خود را به دلیل دفاع از شرف خود در مقابل تعرض یکی از عمال جمهوری اسلامی در زندان سپری کرده است . در دوران بازجویی توسط بازجویان مختلف تحت شکنجه قرار گرفته تا اعتراف کند قتل عمدی و برنامهریزی شده بوده و نه در دفاع از خودش و با حکم دادگاه بدوی و تایید دیوان عالی کشور به اعدام محکوم میشود. آنانیکه به عنوان حقوقدان و اسلام شناس در دیوان عالی قضائی و شورای نگهبان و دیگر ارگانهای رژیم بر قدرت تکیه زده اند اکثرا کسانی هستند که کمترین حقی برای مردم قائل نیستند و دست رنج مردم ایران جیبهای گشادشان را پر و با تعرض به ناموس مردم گرسنگی جنسیتی خود را برطرف میکنند.همه و همه نشان بی ارزشی زن در جوامعی است که تحت حاکمیت حکومتهای اسلامی اداره میشود و جمهوری اسلامی در ایران از جمله ظالمترین و کثیفترین آنهاست. لذا با توجه به شرایط حاکم بر جمهوری اسلامی، باید سنجیده تلاش کرد تا با درگیر کردن بخش بزرگی از زنان و مردان جامعه از طریق آگاهی با حقوق اصلی آنها، قدمی ماندگار برداشت. لذا مبارزه علیه خشونت و زن آزاری مسئولیت همه ماست. این نبرد ماست! در کشوری که حاکمیت و قانون، عرف و سنت از گشایش فضای آزاد، سالم و فارغ از آزار و خشونت برای تامین و گسترش حضور اجتماعی زنان حمایت نمیکند، زنان و مردان باید مداخله کنند و به آزار دهندگان، مزاحمان و متجاوزان خیابانی نشان دهند که ما با آنها نیستیم. ببینید، بشنوید، بایستید و نه بگویید!
نه به تمامیت جمهوری اسلامی، نه به اعدام، نه به قصاص