مردم ایران شایستگی یک حکومت سکولار و غیر ایدئولوژیک را دارند و خواستار برچیدن حکومت مذهبی در کشورمان هستند. حکومتی که کوچکترین ارزشی برای مردم و این مملکت قائل نیست و از آغاز تاکنون با دستهبندی و ایجاد اقلیتی بنام خودی و اکثریتی بنام غیرخودی به جان ملت افتاده است و با به بند کشیدن، آزار و شکنجه و کشتاری که روزبهروز به آمار آن میافزاید دیر یا زود به دست همین مردم به گور سپرده خواهد شد.
رژیمی که به اشکال مختلف به دزدی و غارت دسترنج و سرمایه مردم ایران مشغول است و از طرفی دیگر میان مردم، تحت نام سنی، شیعه، بهایی و مسیحی و کرد و ترک و عرب و بلوچ و دراویش و غیره، تفرقه میاندازد و با کارگران و مهاجران افغان، رفتار نژادپرستانه و فاشیستی میکند باید به دست همین مردم به زیر کشیده شود و بر ویرانههای جمهوری اسلامی حکومتی سکولار و انسانی بنا شود.
حکومتی که در تأمین ابتداییترین خواستههای مردم، کوچکترین نقشی نداشته است، حکومتی که بجای ایجاد کار و مشاغل و تأمین زندگی مردم، فساد و چپاول درآمد نفت و گاز کشور را مبنای عمل خود قرار داده است و کارد را به استخوان مردم رسانده است، باید به همین دلیل موردتنفر و انزجار مردم قرار گیرد و رفتار جنایتکارانه و سنتها و فرهنگ عقبمانده و ارتجاعیاش ترد و برملا و به دور انداخته شود. هیچ نوع عقل و خرد و منطقی در ذهن بیمار این حاکمان یافت نمیشود.
از روزی که این حاکمان بر سرکار آمدهاند، لبخند را بر لب مردم دوختهاند، شادی را از مردم گرفتهاند، نان سر سفره مردم را بریدهاند، فرهنگ ارتجاعی اسلامی را به مردم تحمیل کردهاند، نقش زنان را در اداره جامعه ممنوع کردهاند، قانون انتقامجویانه و قصاص، حاکم کردهاند و قوانین قرونوسطی مذهب بجای قوانین مدنی جاری کردهاند.
بهصورت زنان تیغ کشیدند به خاطر داشتن اندکی آرایش و صورت آنها را خونینومالین کردند. در طول این سالها نه سازمان ملل و نه دولتهای مدعی حقوق بشر به ظلمی که به این مردم رفت، اعتراضی نکردند و از مبارزه مردم ایران برای به زیر کشیدن این حکومت حمایت نکردند. معلوم شد که برای آنها حفظ روابط سیاسی و اقتصادی و دیپلماتیک با جمهوری جنایتکار اسلامی از برخورداری مردم ایران از آزادی و خوشبختی مهمتر است. معلوم شد تنها چیزی که برای دولتهای غربی مطرح نیست همان حقوق بشراست.
همان حقوق بشری که آن اعلامیه بلندبالا را برایش نوشتهاند و مورد به مورد حقوق انسان را محترم شمردهاند، حقوق بشر در عمل فقط به یک اهرم سیاسی برای تأمین منافع غرب تبدیلشده است. اینهمه شهروندان بهایی را کشتند جلوی تحصیل آنها را گرفتند، اینهمه کسانی که تغییر مذهب دادهاند و یا اعتقاد خود را ازدستدادهاند به زندان انداختند، شکنجه کردند، برای خودشان حاکمیت رسمی شیعه برقرار کردند و بدبختی برای مردم درست کردند. حقوق مردم اهل تسنن در کردستان و بلوچستان و در بسیاری از نقاط ایران را زیر پا گذاشتند. در مورد بهاییها که هر چه بگوییم کم گفتهایم. دیوانگی و بیخردی حکومت اسلامی یکی دو تا نیست.
یک خواننده آمریکایی بنام فارل ویلیامز آهنگی بنام Happy یعنی شادی اجرا کرد و این آهنگ جهانی شد و مورد استقبال عموم قرار گرفت و در گوشه و کنار جهان، پیر و جوان با این آهنگ رقصیدند و آواز خواندند و همراهی کردند. دختران و پسران ایرانی هم به پشتبام رفتند و بهطور پنهانی با این آهنگ رقصیدند. جمهوری اسلامی باافتخار اعلام کرد که ما ظرف ۲ ساعت همه این دختر و پسرها را که در پشتبامها رقصیدهاند شناسایی کردیم و در عرض چند ساعت همه آنها را دستگیر کرده و به زندان بردیم. آخر در کجای دنیا میتوان جوان را به جرم شاد بودن و رقصیدن به زندان انداخت؟ قضایا خیلی سریعتر از آنکه تصورش میرفت انعکاس پیدا کرد و حرکت زشت جمهوری اسلامی بار دیگر موردتنفر عموم قرار گرفت. آیا اگر تمام دادگستریهای جهان را جستجو کنید یک مورد را پیدا میکنید که کسی را بابت شادی کردن دستگیر و جلوی دوربین تلویزیون وادار به اعتراف قلابی نمایند؟ تمام این اتفاقات و موضوعات بر سر این است که ایران در شرایط جدیدی و در آستانه یک تحول مهم و بزرگ قرارگرفته است. اگر این دگرگونی در تونس با کتک زدن یک جوان دستفروش توسط پلیس آغاز شد در ایران با بیسابقهترین اتهام در تمام دنیا ممکن است آغاز شود، یعنی دستگیری جوان به اتهام شادی کردن!
یک خانم تحلیلگر آمریکایی به نام باربارا اسلاین نوشته است: در جریان مذاکرات اتمی موضع گروه ۵+۱ روزبهروز سختتر میشود. آخرین گفتگوها نیمهتمام ماند، خبرگزاریها از مشاجرات لفظی مذاکرهکنندگان گزارش کردند و هیئت ایرانی به کشور بازگشت چراکه در حال حاضر کشورهای ۵+۱ دیگر به بستن آبسنگین اراک بسنده نمیکنند و اخیراً مسئله موشکها را مطرح کردهاند و تمام پیشنهادهای قبلی مثل کم شدن غنیسازی و بازرسیهای سرزده را که حکومت اسلامی از سر ناچاری قبول کرد و تسلیم شد و آقای خامنهای جام زهرش را نوش جان کرد کافی نمیدانند. اینک کشورهای ۵+۱ قدمی تازه برداشتند و گفتند اول باید تکلیف موشکهایتان را روشن کنید. آنچه مسلم است ایران درراه تحولی بزرگ قرار دارد که حداقل آن، تلاطمهایی است که امواجش تمام جهان و ایران را دربر خواهد گرفت.
مهدی معصومی