این نامه از دو بخش تشکیلشده است. بخش اول تصویری از
زندگی زنان در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسالمی است
که خیلی ساده و کوتاه شرایط واقعی میلیونها زن در ایران
را توضیح میدهد و در بخش دوم از وضعیت پناهندگی
پرسیده است. ازاینرو با اجازه مریم عزیز این را در نشریه
همبستگی به چاپ رساندیم.
سالم من مریم هستم ۱۰ ساله از تهران. جناب اسدی
شنیدم که شما میتونید منو راهنمایی کنید برای مهاجرت و
پناهندگی.
راستی من حسابدارم اما متأسفانه زبانم زیاد قوی نیست و
اینکه واقعاً تصمیم دارم از این مملکت فرار کنم دیگه واقعاً
خسته شدم بریدم. اگه هم تا اآلن موندم منتظر بودم شاید
شرایطم بهتر بشه اما بهتر نشد که هیچ بدتر هم شد و اگه
بخواهم برای تقویت زبان یا جمعکردن پول بیشتر بمونم
اینجا نمیتونم چون تا االنم احساس میکنم دیرکردم. جوونی
و زندگیام داره هدر میره تو این زندان نکبت. از مشکالت
دین بگیر تا حجاب اجباری و نداشتن آزادی نداشتن حق
انتخاب، پوشش عقیده و دائم باید تو این مملکت تن و
بدنمون بلرزه از صبح که از منزل خارج میشیم حتی با دیدن
پلیس بجای امنیت احساس عدم امنیت میکنیم. همش باید
مثل دزدها به خاطر یه الک یه لباس یا مو در حال فرار
باشیم. مهمونی و خوش گذرونی و اینها هم که دیگه
تعطیل است.
باید دائم در حال ترس و استرس باشیم که با کی با چی و
کجا هستیم هیچ اختیاری نداریم نمیتونیم زندگی کنیم به
خاطر حجاب مهمونی مشروب یا کوچکترین چیزهای
بیاهمیت بازخواست و مواخذه بشیم جریمه بشیم تن و
بدنمون بلرزه یا مثل جانی بگیرن باهامون رفتار کنند. خدارو
شکر که هنوز شالق نخوردم اما واقعاً وقتی یه مهمونی میرم
دائم در حال ترس و استرسیم که نکنه اآلن بریزن بگیرنمون
حتی مکانهای عمومی. حتی اختیار یه پوشش معمولی
نداریم باید دائم تو ترس و استرس باشیم مثل دزدها فرار
کنیم و مارو بگیرن مثل سگ بندازن تو ماشین که چرا
لباست کوتاهه یا رنگش شاده یا موهات بیرونه یا با فالن پسر
چه نسبتی داری تو این مهمونی چه گهی میخوری چرا ماه
رمضون می خوری، بی اهمیتترین مسائل در اینجا برامون
دغدغه شده است. سرکار که تعطیل میشیم حتی واسه یه
رفت وآمد معمولی باید دزدکی و پلیسبازی دربیاریم. تو
تابستون میخوان سرمون گونی کنن اجازه زندگی نداریم
داریم جوونی و زندگی رو از دست میدیم. نمیخواهم لخت
باشم برهنه یا عقدهای نیستم اما ازینکه کسی بخواهد چیزیو
به زور تحمیل و اجبار کنه بیمنطق الکی نمیتونم چادر سرم
کنم. تو تابستون شلوار کلفت مشکی بپوشم نمیتونم شاد
نباشم زندگی نکنم من آدمم لطفاً راهنمایی و کمکم کنید.
اینها مشکالت کوچیکی بود که شاید به نظر شما خیلی
خندهدار و مضحک بیاد اما واقعاً تا وقتی دختر نباشید و
جای ما درک نمی کنید شرایط برای پسرها خیلی مناسبتر
هست اما بههرحال…
من مجرد هستم و میخوام بدونم چه کشنورهناینی بنرای
پناهندگی و زندگی شرایط مناسب دارند. شرایط مننناسنب
منظورم شرایط و مزایایی هست که برای پناهننندههنا دارن
چون تا اونجایی که شنیدم همه کشورها به پناهندهها جا و
حقوق نمیدن مثالً شنیدم ایتالیا پناهنده میگیره اما خنوب
ساپورت نمیکنه اما المان سخت پناهنده میگیره اما شنراینط
خوبی داره و حقوق و مزایا و جا برای پناهنندگنان فنراهنم
میکنه. من اصالً وضع مالی مناسبی ندارم فقط اون قدر میتونم در
بیارم که تا اونجا برسم هرچند یکی دیگه از سؤاالت دیگنم
اینه که اگه من با ویزا پیام مثالً کشورهای همسایه النمنان
)شنگن( و بعد بخوام بیام المان پناهنده بشم چطوری هست
چون شنیدم سختگیری زیاد میکنن منثنالً بنرای هنمنون
انگشت نگاری. میخوام بدونم اگه برسم به اونجا و درخواست
پناهندگی بدم چقدر امکان و شانس منونندن دارم ینا از
اثرانگشت می گیرند و سرینع شننناسناینی منیکننننند و
برمیگردونند؟ و اینکه همه کشورهای شنگن اون قنابنلنینت
انگشت نگاری و شناسایی رو دارن و انجام می دن؟ و بهمحض
شناسایی برمیگردونن یا بهت فرصت میدن یا…؟ و اینننکنه
خواستم بدونم چه کشورهایی برای پناهندگی برای من کنه
وضع مالی مناسبی ندارم خوب هست که جا و حقوق و مزایا
تا حدی برای پناهندگان فراهم هست؟ اتریش هم آیا منثنل
المان حقوق و مزایا برای پناهندگان داره و چه کشورهناینی
راحتتر پناهنده میگیرن با مزایا و حقوق و جا و امکانات تنا
حدی؟ و اینکه خواستم بدونم تا اونجا رسیدن با ویزا و بنعند
درخواست پناهندگی کردن اوکی هست یا سریع شناسایی و
دیپورت میکنن؟ ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.