bita kashani

بیتا کاشانی: نگاه ادیان به زن

 

نگاه ادیان به زن

 

زن در طول تاریخ فراز و نشیب‌های فراوانی را تجربه کرده است. از تقدس و خدا شدن گرفته تا زنده‌به‌گور شدن. بااین‌حال حقیقت زن به‌عنوان انسان غیرقابل‌چشم‌پوشی است. انسانی که در عین داشتن روحیه‌ای لطیف و حساس، با ناملایمات هم کنار آمده و گاهی از جنس مخالفش – مرد- محکم‌تر، خشن‌تر و قوی‌تر ظاهرشده است.

در اساطیر زن نماد قداست، پاکی، خیروبرکت است و ارزش و احترام فوق‌العاده‌ای دارد. اولین مربی بشریت و کانون تربیت و تعلیم انسان‌هاست. پایگاه مهرورزی و عشق خانواده، مرکز آموزش صفا و صمیمیت، ایثار و عطوفت به همگان است.

از زنان در تمامی ادیان به‌صورت جداگانه صحبت شده است و در خیلی از آن‌ها زن را موجودی شیطان گونه یادکرده و حتی دستور به کنترل زن از جانب مردان داده‌شده است.

نکته جالب اینجاست که بسیاری از مبلغین همین ادیان اظهار به برابری زنان و مردان دارند ولی واقعیت چیز دیگری است. درواقع بیشتر ادیان زن را عامل ایجاد گناه درروی زمین می‌دانند و عامل فریب مرد. پس به روش‌ها و شیوه‌های مختلف خواستار منزوی کردن آن شده‌اند.

در آیین بودا:

زن موجودی است با ظاهر فرشته اما اعماق عمیق قلبش روح شیطانی و دام خطرناک شیطان. ازاین‌رو تا مدتی هیچ زنی را به کیش خود نمی‌پذیرفت و همین‌طور در دعاها اظهار می‌کرد:” خدایا ما را از شر شیطان و نفس لئیم و زن حفظ کن.”

در آیین زرتشت:

در بسیاری از بخش‌های اوستا، هر دو زن و مرد را مورد خطاب قرار می‌دهد و به هر دو یکسان دستور می‌دهد؛ اما بااین‌حال چنانچه زنی از خود پسری نداشته باشد، بسیار دشوار از پل صراط که به بهشت متصل است، عبور می‌کند و فرزند پسر را عامل نجات و گذر از پل صراط می‌دانند.

در آیین یهود:

در روایات یهودی، حوا به‌عنوان یک وسوسه‌گر نمایش داده‌شده است بنابراین دید بسیار منفی نسبت به زنان در آیین یهود است و همه زنان را میراث دار حوا دانسته که صفاتی چون گناه، حیله و  ابلیس منشی را همراه دارند؛ بنابراین همگی نادرست و ازنظر اخلاقی پست و گناهکارند. به‌طور مثال در مواعظ سلیمان داریم:” و زنی را که مثل دام‌هاست و دلش تله‌هاست و دست‌هایش کمندهاست یافتم؛ که تلخ‌تر از مرگ است. کسی که در حضور خدا پسندیده‌تر است از او رهایی خواهد یافت، اما گناهکار گرفتار وی خواهد شد.”

ربی‌های یهود ۹ لعنت را برزنان به خاطر هبوط و سقوطشان که تحمیل‌شده است، چنین می‌دانند: تحمل بارداری، تحمل درد زایمان، تحمل بزرگ کردن فرزند، به‌عنوان شاهد  پذیرفته نمی‌شوند و همه این‌ها تا پایان مرگ همراه اوست.

زنان در جامعه قدیم یهود اجازه شهادت نداشتند، همچنین نظارت پدر آن اندازه مطلق بود که حتی اگر بخواهد می‌تواند دخترش را بفروشد.

در آیین مسیحیت:

از دید مسیحیان حوا نقش اساسی در ایمان مسیحیان دارد و بر این عقیده‌اند که علت مأموریت عیسی مسیح بر روی زمین نافرمانی و سرپیچی حوا از دستور خداوند است. او گناه کرد و سپس آدم را اغوا نمود که درخواستش را اجابت کند؛ بنابراین خداوند هردوی آنان را به زمین که لعنت شده بود فرستاد و گناه آن دو به نسلشان واگذار شد. پس خداوند برای پاک کردن گناه نخستین، مجبور بود که عیسی مسیح را که به‌منزله پسر خدا بود با صلیب قربانی کند. همچنین در افستیان داریم:” شوهر سر زن است، چنان‌که مسیح نیز سر کلیسا.” و یا” ای زنان! شوهران خود را اطاعت کنید، چنان‌که خداوند را.”

ونیز در قرنتیان داریم:” ونیز مرد به جهت زن آفریده نشد، بلکه زن برای مرد.”

در آیین اسلام:

اسلام از میان اعراب برخاست، سرزمینی که دختران را زنده‌به‌گور می‌کرد و داشتن آن را ننگ بزرگی می‌دانست. بعد از اسلام دخترکشی به‌ظاهر از بین رفت، اما فجایع دیگری جای آن را گرفت از ختنه دختران گرفته تا ازدواج در سن پایین. در بسیاری از این مواقع ازدواج دختران با مردی بسیار سن بالا که گاهی در جایگاه پدربزرگ می‌بود، انجام می‌گرفت و پدر مبلغی را از داماد می‌گرفت که درواقع این همان سنت دختر فروشی یهودیان است اما بانامی دیگر.

همچنین در قران و در سوره نساء آمده:” مردان برزنان قیومت و سرپرستی دارند، به خاطر اینکه خدا بعضی را بر بعضی دیگر برتری داده و به خاطر اینکه مردان از مال خود نفقه و مهریه زنان را می‌دهند.”

بنابراین سرپرستی زنان به مردان سپرده‌شده است و از طرفی و ازآنجاکه قضاوت هم نوعی از ولایت و سلطه است، مقام قضاوت به زنان سپرده نمی‌شود.

از جهتی پیشوای شیعیان علی ابن ابی‌طالب در نهج‌البلاغه، زن را  ناقص‌العقل والایمان معرفی کرده است. این مطلب در ارتباط با جنگ جمل عنوان‌شده و مردان را نکوهش کرده که چرا به رهبری یک زن اعتماد کرده و علیه امام خویش فتنه برپا کرده‌اند.

در ضمن ازنظر اسلام زنان صرفاً باید به امور خانه و فرزندان رسیدگی کنند و نباید در جامعه و بین مردان فعالیت داشته باشند. به عبارتی همواره تحت سلطه مرد باقی بمانند.

بنابراین در تمامی ادیان هویت و حقوق اصلی زن نادیده گرفته‌شده است تا همواره به‌عنوان جنس دوم و ضعیف که تحت سرپرستی مرد است باقی بماند. این در حالی است که در دنیای کنونی ما زنان برجسته و موفق بسیاری داریم که گاهاً از مردان بهتر و برجسته‌تر ظاهرشده‌اند.

 

بیتا کاشانی