بعضی از ما همواره مسائل اصلی را رها میکنیم و به مسائل فرعی میپردازیم. بهجای آنکه به اصل قضیه بیندیشیم و درباره آن بحث کنیم به فرعیات میپردازیم. خامنهای به بیمارستان رفته است اما سرطان او خبر تازهای نیست. تقریباً از دو سال پیش این خبر وجود داشت و همگان درباره آن صحبت میکردند . بدیهی است مردی پا به سن گذاشته مثل همه آدمهای دیگرمی تواند انواع بیماریها را داشته باشد . اما مسئله مهم این است که ما پرداختهایم به شایعهسازی و لطیفه ساختن در مورد بیماری او و اینها هیچکدام نمیتواند دردی از دردهای ما را دوا کند. ما حواسمان معطوف به اصل قضایا نیست. اگر فردا اعلام شود خامنهای مرده است، آیا رژیم عوض میشود؟ با این لشکر عمامه به سران ازجمله خود هاشمی رفسنجانی که همینطور در صف ایستادهاند تا اینکه جانشین خامنهای شوند؟ در همین مدتی که خامنهای بیمار است با اقوام خامنهای عروسی در عروسی انجام میدهند و فرزندان و نوهها با یکدیگر ازدواج میکنند و این سلسله زنجیر آخوندی را محکمتر میکنند؛ بنابراین بودن و نبودن خامنهای دردی از دردهای مردم ایران را دوا نمیکند. آنها که قدرت را در اختیار گرفتهاند به فکر بعد از خامنهای هم هستند؛ اما اخیراً هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا ، این پیر سیاست مجدداً اظهارنظر کرده و گفته که حکومت اسلامی ایران خطرناکتر از داعش است و دلیل میآورد که جمهوری اسلامی میرود تا به یک امپراتوری شیعه مثل امپراتوری عثمانی تبدیل شود. اینجاست که ما باید حواسمان را جمع کنیم، اینجاست که دلمان باید بلرزد چراکه یک پیر سیاست جهان میگوید حکومت اسلامی خطرناکتر از داعش است چون این حکومت بهسمت و سویی میرود که یک امپراتوری شیعه در خاورمیانه به وجود بیاورد. از طرفی میبینیم که خود جمهوری اسلامی انواع و اقسام خبرها را منتشر میکند. تاکنون همه سران سپاه میگفتند که داعش خطری برای ما نیست. چندی پیش قاسم سلیمانی گفت ما هزار و چهارصد سال است که انتظار کشیدهایم تا انتقام امام حسین را از نوهها و نتیجههای قاتلان امام حسین بگیریم؛ اما اینک وزیر کشور حکومت اسلامی ظاهر میشود و بدون پردهپوشی میگوید ما با کمیته امنیت کشور جلسهای گذاشتیم و در آنجا اعلام شد خطر داعش برای ایران جدی است و ما باید از هماکنون فکری بکنیم برای زمانی که داعشی ها میخواهند مملکت ما را به هم بریزند. چه میشود که ناگهان وزیر کشور حرفهایی میزند که نقطه مقابل حرفهای قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس است که میگوید داعش اصلاً چنین قدرتی ندارد ما که عراق نیستیم که داعش بتواند در اینجا رخنه کند؟ ما حساب آنها را درهمان عراق میرسیم و وزیر کشور وجود داعش را خطری جدی میداند. اینها مسائلی است که باید به آن توجه کنیم. آقای اوباما میگوید سه سال طول میکشد تا داعش را از میان برداریم. چطور میشود یک قدرتی مثل آمریکا اعلام میکند سه سال طول میکشد تا یک گروه تروریستی را از بین ببرد. همان آمریکایی که ظرف یک هفته ارتش صدام حسین را از هم پاشید و صدام حسین را با آن قدرت به زیر کشید، حالا میگوید از میان برداشتن داعش سه سال زمان میبرد. اینها نکاتی است که باید به آن توجه داشته باشیم ، اینها مسائلی است که بهمراتب مهمتر از این است که خامنهای میمیرد یا زنده میماند. اگر خامنهای بمیرد درد ما درمان میشود؟ هرکس جای خامنهای بیاید این زنجیرها را باز میکند؟ آیا درب زندانها را میگشاید؟ آیا آزادی سلب شده از مردم ایران را دوباره به ملت ایران بازمیگرداند؟ آیا به زنستیزی پایان میدهد؟ آیا با جهانیان کنار میآید و ما را که در مدتی کوتاه هزار و چهارصد سال به عقب برگشتهایم، سر جای اول میرساند؟ تازه اینیک بخش است کسی توجه ندارد که داعش را، روش داعش را جمهوری اسلامی به وجود آورد. کدام حکومت رسمی در این دنیا بود که دست به چاقو برد؟ سر بختیار را چگونه با چاقو بریدند؟ فریدون فرخزاد و فروهرها را چگونه با چاقو تکه و پاره کردند و اگر بخواهیم همه این جنایات را نام ببریم باید اسامی بلند بالائی از نویسندگان را ذکر کنیم که اول ناپدید شدند بعد جنازههایشان را که با چاقو سلاخی کرده بودند پیدا شد. بگذریم از آن کشتار فجیع که در سال ۶۷ داخل زندانها انجام گرفت، کشتار زندانیانی که فقط یک کلمه نگفته بودند توبه میکنیم. جهانیان توجه نمیکنند که روش داعش روشی است که ابتدا حکومت جمهوری اسلامی به کار برد و حالا آقای کیسینجر رسماً اعلام میکند که خطر حکومت اسلامی از داعش بیشتر است. طبیعی است که بیشتر است. داعش یک گروه تروریستی است که همگان میدانند چگونه به وجود آمده است. منظور از همگان کسانی است که سری در اخبار و مسائل پشت پرده سیاسی دارند و میدانند چه میشود که یک گروه تروریستی ناگهان به یک قدرت جهانی تبدیل میشود که اوباما میگوید سه سال طول میکشد تا این گروه را از میان برداریم. ما باید به خود بیندیشیم که هماکنون در ایران هزار و یک مسئلهداریم . مسئله اقلیتهای مذهبی را داریم. آن ایرانی بلوچ ، آن ایرانی کرد آن ایرانی آذری و آن ایرانی خوزستانی که چون سنی هستند و زبانشان فرق دارد و آنهم وطنان بهائی ما همه و همه از ابتداییترین حقوق شهروندی محروم هستند و در بدترین شرایط به سر میبرند. به هموطنان بهایی تهمت جاسوسی میزنند و اقلیتهای قومی و مذهبی را جداییطلب میخوانند، تازه اگر جداییطلب هم باشند این کاری است که شما طی سیوشش سال انجام دادهاید، شما کردهاید، شما حکومتیان. مردمی مظلوم و دربند به تماشا نشسته است. بهتر است بهجای پرداختن به مسائل فرعی که تعمداً جمهوری اسلامی در سطح جامعه مطرح میکند، اندکی به مسائل اصلیتر فکر کنیم. درست است که این لطیفههایی که این روزها برای خامنهای میسازند برای شکست تابوی خامنهای است اما درهرحال اینها مسائل فرعی است. مسئله اصلی وجود حکومتی است که نامش حکومت جهل و خون اسلامی است. به امید روزی که چنین نامی را از تاریخ پاککنیم.
محمدعلی نظری