قرآن که میگوید همهچیز را گفته است و هیچکس قادر نیست آیهای همانند آن بیاورد و حتی مسلمانان بر این باورند که مادر تمام کتابها است و سرمنشأ هر علمی در قرآن است، چرا هیچ حرفی از دایناسورها نزده است باوجوداینکه حیات این نوع موجودات که میلیونها سال پیش از انسان زندگی میکردند ثابتشده است؟ همچنین در قرآن حرفی از وجود کهکشانها نیست و فقط به ستارگانی اشارهشده است که با چشم هم میتوان آنها را دید و حرفی از سلولها نیز زده نشده بلکه فقط از گوشت حرف زده است که گوشت را هم با چشم غیرمسلح میتوان دید. هیچ حرفی از برف زده نشده است که یکی از پدیدههای طبیعی زمین است زیرا در عربستان هیچگاه برفی وجود نداشته است که محمد بخواهد دربارهٔ آن چیزی بداند و برایش داستانسرایی کند. در قرآن حرفی هم از مغز زده نشده و فقط در مورد فکر کردن سخن به میان آورده است که طبق باورهای قرآنی انسان با قلبش فکر میکند و به همین دلیل است که جهان اسلام و قرآن بامغز آشنا نیست. همچنان هیچ حرفی راجع به گرد بودن زمین نزده است و مخصوصاً در آیات متعددی به صاف و هموار بودن زمین اشاره دارد و از نئاندرتال ها یا انسانهای اولیه که قبل از انسان روی زمین زندگی میکردند و اسکلتهایشان هم کشفشده و علم ثابت کرده است که ساختار سلولی آنها با انسانها تفاوت دارد هیچ حرفی نزده و گفتهشده است که قبل از انسان هم کسی روی زمین نبوده است.
پس یا قرآن دروغ است یا خدایی جدید در راه است.