سالهای درازی است که رژیم منفور و سرکوب گر ایران اجازه اطلاعرسانی را در داخل کشور از سایرین سلب کرده و مسئولیت دروغگویی و پوشاندن لجنزارهای کثیفش را از طریق تلویزیون دولتی خود به عهده گرفته است.
فعالیت صداوسیمای حکومت ایران تنها به داخل مرزهای ایران محدود نیست و در بسیاری از کشورها دارای تشکیلات است همچنین بر اساس قانون، رئیس صداوسیما توسط رهبر دیکتاتور ایران برگزیده میشود.
صداوسیمای ایران یکی از ابزاری است که سیاستمداران حکومت از آن بهعنوان اصلیترین وسیله برای انتقال افکار و سلایق خود استفاده میکنند.
سریالهای تلویزیونی بهدوراز واقعیت، اخبار دروغ و برنامههای مذهبی مسخره و بیمحتوا از محصولات فرهنگی صداوسیما میباشند. با تمام تلاشها و اتلاف بودجه کشور در این سازمان که در سال ۱۳۹۳ به یک میلیارد و پانصد و هشتاد میلیون تومان رسید اکثریت جامعه و بهویژه نسل جوان هیچگونه علاقهای به برنامههای صداوسیما نشان نداده و نقشههای آن را نقش بر آب ساختهاند.
در سال ۱۳۹۳ رهبر دیکتاتور ایران رئیس جدیدی را بنام محمد سرافراز برای سازمان صداوسیما برگزید. محمد سرافراز از فرزندان یک روحانی به نام ابوالفضل سرافراز است که مدتی نمایندگی ولیفقیه در سازمان هواپیمایی کشور را بر عهده داشت.
نام رئیس فعلی سازمان صداوسیمای ایران از سوی وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در اسفند سال ۱۳۹۱ به فهرست ناقضان جدی حقوق بشر در ایران اضافه شد و خواستار آن شدند تا از ورود وی به کشورهای اتحادیه اروپا جلوگیری شده و داراییهای وی نیز ضبط گردد. شخصی که متهم شده است با نیروهای امنیتی و دادستانها همکاری کرده و سلسله برنامههایی را با عنوان اعترافات بازداشتشدگان پخش کرده است هماکنون رئیس سازمان صداوسیمای ایران است. بدیهی است که رهبر ایران همسویان و جنایتکارانی مانند خود را در پستهای کلیدی برمیگزیند تا در هر موقعیتی از عروسکان خیمهشببازی خود بهترین بهره را بگیرد همانطور که توانست از صداوسیما در اعتراضات سال ۸۸ در ایران به نفع خود استفاده کرده و واقعیات را وارونه جلوه دهد. عدم توجه و گرایش مردم در ایران به برنامههای تلویزیون و روی آوردن به برنامههای شبکههای ماهوارهای مدتهاست که به دغدغه و ترس حکومت بدل شده است همچنین این موضوع باعث شده است که حکومت ایران در برنامهسازیهای خود به هر ریسمان پوسیدهای چنگ بزند اما خوب میداند که شعور و آگاهی مردم فراتر ازاینگونه جوسازیهاست.