Abbe-Hos-Rami20110204-171502C_302_x_320

مصاحبه با عبدالله اسدی در مورد شرایط جدید پناهندگی

Abbe-Hos-Rami20110204-171502C_302_x_320

همبستگی: با سلام به شما عبدالله اسدی این روزها روزهای سختی برای شما بود. مرگ نابهنگام فرزندتان رئوف و به دنبال آن مرگ منصور فرزاد در فاصله خیلی کوتاهی بی شک برای شما سخت و جانگداز بود. میخواهم برای خوانندگان نشریه همبستگی توضیح دهید در حال حاضر در چه موقعیتی هستید آیا فکر میکنید که در شرایطی هستید که باز به عرصه فعالیت برگردید؟

 

عبدالله اسدی: من هم به شما و دوستداران نشریه همبستگی سلام می کنم.  سعی میکنم در حد امکان به سئوالات شما پاسخ بدهم. مرگ فرزند بسیار سخت و جانگداز است و بسیار دردناکتر میشود، هنگامی که انسان دوست و رفیق صمیمی خود را از دست بدهد؛ حقیقتا بعضی اوقات فکر می کنم ای کاش من هم مذهبی بودم و این اتفاقات را به کار خدا ربط می دادم و میگفتم خدا خودش از روز اول سرنوشت رئوف و منصور را اینطور رقم زده بود و با این توضیحات به خودم تسلی خاطر می دادم. با این حال من به سئوالات شما پاسخ می دهم و با پاسخ به سئوالات شما سعی می کنم دوباره به عرصه فعالیت برگردم؛ به عرصه فعالیت برگردم چون در اثر فعالیت من آدمهای زیادی می توانند راحتتر زندگی کنند.

 

همبستگی: با تشکر از شما. اوضاع امروز پناهندگی را چگونه ارزیابی می کنید منظورم از طرح این سئوال موقعیت ایرانیان متقاضی پناهندگی است چون پس از انتخابات ۸۸ آمار متقاضیان پناهندگی در ترکیه و کشورهای غربی سیر صعودی پیدا کرد آیا این روند هنوز ادامه دارد؟

 

عبدالله اسدی: همانطور که در جریان هستید، فعالیت فدراسیون پس از انتخابات خرداد ۸۸  در ایران، پا به دوره جدیدی گذاشت. ولی با وجود باز شدن شرایط جدیدتر و روبرو شدن با موج دیگری از پناهندگی ایرانیان و گسترش دامنه فعالیت فدراسیون در ترکیه و اروپای غربی، هند، پاکستان، کشورهای آسیای جنوب شرقی و حوزه خلیج فارس و علیرغم اینکه فدراسیون از قبل، این دوره را به خوبی تحلیل و پیشبینی کرده بود ولی با این حال مبارزه پناهجویان کمتر شکل مبارزه سازمان یافته و متشکل را به خود گرفت. یک دلیل آن این است که ترکیب متقاضان این دوره عموما ترکیبی است که از کمترین سنت و سابقه تشکل و تحزب برخوردار نبوده اند. ازاین نظراز تجربه تحزب و تشکل پناهندگان سالهای پس از سرکوب انقلاب برخوردار نیستند. ترکیب پناهجویان ایرانی سالهای پیشین ترکیبی کاملا متفاوت بود. آن دوره اگرچه در بسیاری از نقاط جهان به نوعی دوره پایان پناهندگی نامیده می شد ولی برای جامعه ایرانی دوره آغاز پناهندگان سیاسی بود. و امروز هم  که سرکوب و اختناق در ایران تشدید شده است موجب اغاز دوره جدیدی از پناهندگی ایرانیان گردیده است. با این حال متشکل کردن پناهجویان در چنین وضعیتی کار آسانی نیست.

 

دلیل دیگرش این بود که فدراسیون هم در موقعیتی نبود که بتواند در تسهیل و تحکیم موقعیت پناهندگان درمقیاس سراسری تر آنها را حول خواسته ها و مطالبات خود متشکل و سازماندهی کند. ولی فدراسیون در همین یک سال و نیم گذشته ازنظر ارائه اطلاعات و مشاوره و رهنمائی و آشنا کردن پناهجویان به حقوق خود به چراغ راهنمای آنها در جامعه جدید تبدیل گردید و در مواردی توانستیم بر سیاست و تصمیمات سختگیرانه دولتها و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در حد انتظار احاطه پیدا کنیم و در روند پناهندگی آنها تاثیر بگذاریم. توانستیم در قبول و پذیرش بیشتر پناهجویان و رسیدگی به امور زندگی آنها موفقیتهایی را بدست بیاوریم. از این بابت اگر کسی  بگوید چرا فدراسیون در بسیج پناهجویان و سازماندهی آنها برای دفاع از حقوق خود موفقیتی نداشته است؛ من می گویم: کم تاثیر بودن و یا عدم موفقیت بیشتر فدراسیون در این زمینه الزاما به عدم کم کاری این سازمان برنمی گردد. تا پایان سال ۲۰۰۵ اوضاع پناهندگی بویژه برای ایرانیان به شکل دیگری بود. در آن دوران هیچ کدام از پناهجویانی که به درخواست آنها پاسخ منفی داده می شد در امان نبودند و روزی نبود که ما شاهد بازداشت و دیپورت پناهجویان ایرانی در کشورهای غربی نباشیم. این شرایط  در اوایل سال ۲۰۰۶ به درجه زیادی برای پناهندگان ایرانی در اروپا عوض شد و ما تا این لحظه به ندرت  شاهد اخراج پناهجویان ایرانی از اروپا  بوده ایم. تا آن مقطع هر روز به وسعت بسیاری در کشورهای اروپایی برای ممانعت از دیپورت پناهجویان تظاهراتهای بزرگی هم درمقابل سیاست اخراج  دولتهای غربی و هم علیه جمهوری اسلامی بدلیل سرکوب  و اختناق سیاسی و فرار مردم از ایران صورت می گرفت و بسیاری از اوقات تظاهرات ایرانیان برای متوقف کردن اجرای  اخراج پناهجویان به داخل فرودگاهها هم کشیده می شد. آن دوره تماما به ضرر جمهوری اسلامی تمام می شد. به همین دلیل جمهوری اسلامی سیاستی را در پیش گرفت که به موجب آن پناهجویانی که بدون گذرنامه اخراج می شدند از سوی مرزبانان آن کشور پذیرفته نمی شدند. این شرایط باعث شد که اعتراض پناهجویان در خیابانها بشدت فروکش کند و پناهجویان علیرغم اینکه به درخواست پناهندگیشان پاسخ منفی هم داده می شد ولی از این بابت آرامش نسبی پیدا کردند و به نوعی بیخیال شدند.

 

همبستگی: قضاوت مردم در مورد فعالیتهای فدراسیون را چگونه ارزیابی می کنید و اساسا توقعات مراجعه کنندگان از فدراسیون چیست ؟

عبدالله اسدی: قضاوت مردم درمورد فعالیتهای  فدراسیون در زمینه دفاع از حقوق پناهندگی بسیارمثبت است. تعداد نامه های پر از تشویق و تشکر و قدردانی در این دوره ازفعالیت فدراسیون صحت این موضوع را به خوبی اثبات می کند. در جواب به سئوال اول شما گفتم که این در دورانی اتفاق می افتد که فدراسیون از نظر سازمانی مستقیما احاطه زیادی برکل منطقه نداشت. از اینرو گسترش دامنه فعالیت سازمانی فدراسیون در این مقطع یک ضرورت مهم برای ارتقای سطح توقع پناهجویان و سازماندهی مبارزه آنان حول خواسته ها و مطالبات فوری آنها از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و کشورهای هم مرز با ایران و ادارات امور پناهندگان در اروپای غربی است. فدراسیون پناهندگان ایرانی سازمانی است که پناهجویان را به گروههای سیاسی و غیر سیاسی تقسیم نمی کند. به یک معنی خیلی ساده تر، برای فدراسیون مهم نیست پناهجویانی که از حقوقشان دفاع می کند به کدام گروه و جریان سیاسی تعلق دارند؛ پناهجو هم، مستقل از مذهبش، ملیتش، باور سیاسی اش، و جنسیت و گرایش جنسی اش انسان است و به همین اعتبار باید از حقوق انسانی اش دفاع کرد.

 

همبستگی: اگرکسی از شما بپرسد دوره پناهندگی به سر آمده است و شما در پایان دو دهه از گذشت جنگ سرد و دنیای دو قطبی هنوز دارید از سازماندهی تشکل و گسترش حوزه سازمان پناهندگی حرف می زنید چه پاسخی برای آن دارید؟

عبدالله اسدی: فدراسیون هیچ وقت این نظر را که گویا با اعلام پایان جنگ سرد، دوره پناهندگی هم به پایان میرسد را نداشته است و الان هم اینطور فکر نمی کند. این را دولتهای غربی گفته اند، ولی آنها هم صراحتا این ادعا را نداشته و نگفته اند پرونده پناهندگی بسته اشده است و قانونا هم این کار را نکرده اند. ولی در عمل با هزار و یک روش آن را بشدت محدود نموده اند. اتفاقا همانطور که گفتم با پایان جنگ سرد تازه موج متقاضیان پناهندگی از ایران آغاز شد. در همین دوره پسا جنگ سرد، آمار گسترش متقاضیان پناهندگی از همین اروپایی شرقی به غرب بیشتر شد. همین اکنون آمار متقاضیان پناهندگی از صربستان از بسیاری از دیگر کشورهای جهان بیشتر است.

 

همین دو ماه پیش بود که سازمان ملل متحد در مورد افزایش پناهندگان بدلیل جنگ و ناامنی در بسیاری از نقاط مختلف دنیا هشدار داد. درست است که کشورهای غربی دارند تمام توان خود را برای کاهش ورود پناهندگان به غرب بکار می گیرند ولی با این حال بدلیل تجدید اختناق و سرکوب سیاسی آمار متقاضیان پناهندگی از ایران افزایش چشمگیری داشته است. درست است که عصر پایان رژیمهای توتالیتر بسر آمده است ولی هنوز از جنگ و ناامنی درخاورمیانه و شمال آفریقا کاسته نشده است و خطر قحطی و گرسنگی، میلیونها نفر از مردم مناطق فوق را تهدید می کند. گفتم تا آنجایی که به ایران برمیگردد تا زمانی که جمهوری اسلامی سرکار باشد روشن است که متقاضیان پناهندگی از آن کشورهمچنان ادامه خواهد یافت. به همین دلیل پناهجویان در همه جای جهان باید برای دفاع از حقوق پناهندگیشان دارای سازمان و تشکلی مثل فدراسیون باشند تا از آن به عنوان ظرف مبارزه خود استفاده کنند. بنابراین هنوز تشکل برای پناهجویان مثل نان شب ضروری است؛ ضروری است برای اینکه در بسیاری از نقاط مختلف دنیا پناهجو وجود دارد و تلاش هر روزه آنها برای حق ماندن و زندگی کردن و امنیت و آسایش بردوام ادامه دارد. مبارزه پناهجویان در بسیاری از نقاط جهان جریان دارد همانطور که در سوئد وجود دارد، همانطور که در ترکیه و آلمان و نروژ و یونان و استرالیا پناهجویان ایرانی از سر تنهایی و استیصال دست به اعتصاب غذا و لبدوزی  می زنند. در واقع خود پناهجویان دارند  فریاد تشکل و مبارزه سازمان یافته می زنند به همین اعتبارباید کسی باشد دست آنها را در دست هم بگذارد و راه رسیدن به اهدافشان را نشان دهد. در یک کلام  مبارزه متشکل و سازمان یافته برای پناهجویان معنی زندگی دارد.پناهجو هم مثل هر شهروند دیگر در جهان باید از رفاه و امنیت و آسایش برخوردار باشد و در هرکجای جهان که اعلام پناهندگی می کند از حق زندگی شهروندی و برابر برخوردار باشد. دفاع فدراسیون نیز از تشکل و سازمان یافتگی مبارزه پناهجویان دقیقا از این زاویه است.

 

همبستگی: فدراسیون در حال حاضر به چه جنبه هایی از امور مربوط به پناهجویان می پردازد؟ میخواهم اگر ممکن است خیلی مختصر به چند نمونه از آنها اشاره کنید.

 

عبدالله اسدی: انتشار نشریه همبستگی بطور روتین، پاسخ به نامه ها و تقاضاهای کمک از جانب پناهجویان و متقاضیان کمک از ایران، بالا بردن کیفیت سایت و فعال کردن آن، مشاوره های حضوری، تلفنی و یا ازطریق اینترنت. نوشتن نامه و بیانیه و غیره به دولت ها و مقامات و مراجع بین المللی و صدور اطلاعیه، نوشتن مطلب و  تائیدیه ها و مصاحبه با رسانه های مختلف جزو فعالیتهای روتین و روزمره فدراسیون است.

 

فدراسیون همه روزه شاهد دریافت دهها نامه و سئوال و تقاضای تائیدیه و درخواست کمک و راهنمائی از جانب ایرانیان در نقاط مختلف دنیاست. تعداد تلفنها هم قابل شمارش نیست. لازم به ذکر است که امروز بیشترین درخواست کمک از فدراسیون مستقیما از داخل  ایران صورت می گیرد. این مراجعین عمدتا اطلاعات میخواهند، میخواهند بدانند باید چگونه پا به عرصه پناهندگی بگذارند و از کجا باید شروع کنند؟ شرایط پذیرش پناهندگان به چه صورت است؟ کودکان آنها در طول مدت انتظار از چه حقوق و مزایایی برخوردارند؟ چگونه باید حرف بزنند و چه مدارکی با خود داشته باشند تا به عنوان پناهنده پذیرفته شوند؟ اینها و دهها مسایل دیگر هرروزه روی میز فدراسیون قرار می گیرد و در حد توان به آنها پاسخ داده  می شود. برگزاری کمپینهای کوتاه مدت، هم در بعد سراسری و هم دربعد محلی برای جلوگیری از اخراج پناهجویان و کارهای لابیستی یکی دیگر از عرصه های مهم فعالیت فدراسیون است. برای نمونه در همین ماه ژانویه ۲۰۱۱ سه پناهجوی بازداشتی و در حال اخراج را در ترکیه و سوئد آزاد کردیم و اکنون نیز در حال  تلاش برای گرفتن اقامت آنها هستیم.

 

تقاضاهای تائیدیه از فدراسیون در میان بخش زیادی از پناهجویان در ترکیه و کشورهای همجوار ایران بدلیل شرایط سخت پذیرش متقاضیان پناهندگی از جانب دفاتر سازمان ملل در امور پناهندگان یکی از کارهای پرزحمت و یکنواخت فدراسیون است. یک مشکل اصلی فدراسیون که هیچ وقت پاسخ نگرفته، مشکل مالی است. تصور کنید که سازمانی با این وسعت و با داشتن این همه مراجعه در سراسر دنیا با موقعیت و بنیه مالی ضعیف و نابرابر چگونه میتواند در دنیای پناهندگی امروز تحرک ایجاد کند و راندمان فعالیت خود را بالا ببرد؟ از این بابت لازم است پناهجویان و بستگان آنها در حد امکان به فدراسیون کمک مالی کنند تا خللی در تحرک و راندمان کار این سازمان ایجاد نشود.

 

همبستگی: آیا فدراسیون برای این همه عرصه کاری نیروی کافی دارد؟ برای نمونه شما به نامه ها  و تاییدیه های زیادی اشاره کردید این عرصه را چگونه تامین می کنید؟

 

عبدالله اسدی: یکی از عرصه های فعالیت فدراسیون ترجمه نامه ها و اطلاعیه ها از فارسی به انگلیسی  و زبانهای محلی است. چون ترجمه یک عرصه مهم از فعالیتهای فدراسیون را تشکیل میدهد. برای آنهایی که نامه تائیدیه میخواهند، برای آنهایی که در بازداشتگاههای مختلف دولتها در انتظار اخراج بسر میبرند و در دفاع از مبارزه جمعی پناهجویان شبیه به آنچه که در یونان اتفاق افتاد، فدراسیون باید بتواند مرتب نامه و بیانیه و غیره صادر کند تا در پیشبرد کمپینهای خود به نتایج عملی و موفق برسد. پیشبرد این عرصه از فعالیت بیشتر روی دوش دوستداران فدراسیون می چرخد امیدوارم با توجه به اهمیت و ضرورت این جنبه از کار، کسان دیگری هم در گوشه و کنار دنیا تماس بگیرند و کمک کنند تا به این عرصه از فعالیت شتاب بیشتری بدهیم.  فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در طول دو دهه گذشته مرجع واقعی و مرکز رجوع پناهجویان ایرانی و چراغ راهنمای آنها در پروسه انتظار برای گرفتن حق پناهندگی و یکی از پرنفوذترین و اجتماعی ترین سازمانها  و نجات دهنده پناهجویان گیر افتاده در بازداشتگاهها و مکانهای انتظار برای دیپورت به ایران بوده است. فدراسیون یکی از آن معدود سازمانهایی بوده که تاکنون با تلاشهای آگاه گرانه اش در تقویت فرهنگ مبارزه متشکل برای دفاع از حقوق پناهجویان و ممانعت از پناه بردن آنها به تنهایی و انزوا و جلوگیری از اعتصاب غذا و وارد کردن آسیبهای جسمی و روحی  به جسم و روان خود و شکل دادن به یک فرهنگ مدرن مبارزه درمیان  پناهجویان نقش بسیار برجسته ای داشته است. در واقع فدراسیون برای اینکه بتواند کلیه عرصه های فعالیت خود را بپوشاند به نیروی تازه نفس در عرصه ترجمه، اداره سایت انگلیسی، مشاوره حقوقی و مسائل قانونی، پاسخ به نامه ها، گردآوری اخبار جدید پناهندگی و شکل دادن به واحدهای جدید فدراسیون در هرشهر و کشوری که ممکن است نیاز دارد.  

 

 همبستگی: آیا می توانید به چند نمونه از کارها و  کمپینهای موفق فدراسیون در سال گذشته خیلی کوتاه اشاره کنید؟

 

عبدالله اسدی: در یک سال گذشته علاوه بر کارهای روتین و روزمره  چند  کمپین موفق هم داشته ایم؛ به چند مورد از آنها اشاره  می کنم. کمپین برای ممانعت از اخراج نگار عزیز مرادی از ترکیه به ایران، دختر ضد دین ایرانی که از کنیا به ترکیه دیپورت شده بود. این کیس به جنجالی ترین پرونده در مطبوعات ترکیه تبدیل شد به طوری که نامه فدراسیون به دولت ترکیه در همین مورد در روزنامه حریت چاپ ترکیه انتشار یافت و دیپورت وی به ایران متوقف شد. به دنبال آن کمپین برای آزادی و جلوگیری از دیپورت ۹ پناهجوی دیگر ایرانی از ترکیه به ایران که موفق به آزادی و پذیرش همه آنها به عنوان پناهنده از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل شدیم. کمپین برای  آزادی کیومرث کاوسی فر از بازداشت اداره مهاجرت در سوئد و گرفتن اقامت وی. این کیس هم به یکی از جنجالی ترین پرونده ها در سوئد تبدیل شد. فعالیت فدراسیون در این مورد چنان گسترده بود که مدیر کل اداره مهاجرت سوئد کتبا به نامه فدراسیون پاسخ داد و به او اقامت دادند. نمونه جدیدتر کمپین دفاع از حق پناهندگی پناهجویان اعتصابی در یونان بود که فدراسیون دخالت بسیار موثر و قدرتمندی در حمایت از مبارزه آنها داشت و خود پناهجویان به آن اذعان داشتند و عملا دادگاه اروپا به کشورهای عضو این اتحادیه اعلام کردند توافقنامه ایرلند مربوط به سال ۲۰۰۳ را در مورد یونان لغو کنند. تا این لحظه دادگاههای مهاجرتی  نروژ، سوئد، ایسلند، هلند، دانمارک، بریتانیا و فنلاند اعللام کرده اند پناهجویان را به یونان برنمی گردانند. این موضوع در دستور کار دادگاههای آلمان نیز قرار گرفته است. در واقع فدراسیون در سال گذشته چند مورد از کشور یونان به دادگاه اروپا شکایت کرد و بسیار هم تاثیر گذار بود.

 

همبستگی: به عنوان آخرین سئوال در این بخش از مصاحبه، پیام شما برای پناهجویان و کلا فراریان از جهنم جمهوری اسلامی چیست و چه توصیه ای به آنها دارید؟

 

عبدالله اسدی: توصیه من به پناهجویان این است که برای دفاع از حقوق خود متشکل شوند. دلایل فرار مردم از ایران بسیار روشن است رژیم اسلامی در ایران بعنوان سرکوبگرترین و جنایتکارترین رژیمها  در مرکز توجه جهان قرار دارد. باید در شرایط حاضر فقط “ایرانی” بودن هرکدام از پناهجویان به عنوان دلایل پناهندگی کافی باشد تا حق زندگی آنها برسمیت شناخته شود. ولی باید برای دفاع از این دلایل در هر شهر و کمپ و کشوری این همبستگی درمیان پناهجویان ایجاد شود و معنی عملی پیدا کند. فدراسیون ظرف تشکل و مبارزه پناهجویان ایرانی است باید در این ظرف گردهم آیند.

 

عبدالله اسدی

دبیر همبستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی

۲۳ فوریه  ۲۰۱۱