مهسا هاشمی:تجربه چهار نوع خشونت علیه زنان در جوامع اسلامی

اعمال حاکمیت بر نیمی از مردم آسان‌تر از کل آن‌هاست. به این معنی که در جوامع اسلامی پایه‌های حکومت مبتنی بر نادیده گرفتن زنان و پایمال کردن حق‌وحقوق آنان استوار است. زیرا بر اساس قوانین شریعت زن در جایگاه شهروند دوم قرار دارد. وظیفه مهم او تنها تولیدمثل بوده و اینکه بدون قید و شرط وسیله آسایش و آرامش و لذت‌جویی مرد قرار گیرد. یک مرد در جامعه اسلامی با خیال آسوده در تمامی عرصه‌ها فعالیت می‌کند. در همین راستا بنا بر دیدگاه اسلامی همین‌که در حد توان نیازهای اقتصادی خانواده را تأمین کرده (که همین حد توان هم خود جای بحث و بررسی دارد) به لذت‌جویی و سلطه‌طلبی و اعمال خشونت می‌پردازد چراکه قانون این اجازه را به وی داده است.

زنان در جوامعی مانند ایران چهار نوع خشونت را تجربه می‌کنند:

  1. خشونت روانی: عبارت است از گفتار و رفتاری که سلامت روانی مخاطب را به مخاطره بیندازد. به‌طور مثال: تحقیر- توهین- تهدید به ازدواج مجدد یا طلاق- تهدید به دزدیدن فرزندان- سوءظن و بدبینی- فحاشی-اجبار به انجام کارهای خلاف طبع- تحمل شرایط بی‌ثبات عاطفی و ناامنی روانی به دلیل بالا بودن آمار فحشا و مجوز قانونی مرد در خصوص استفاده از صیغه – نابرابری در امر شهادت – نداشتن اجازه خروج از کشور- نداشتن حق انتخاب نوع و رنگ پوشش و…
  2. خشونت فیزیکی (جسمی): شیوه‌هایی از رفتار که منجر به آسیب و صدمات جسمی شود. مانند: ضرب وشتم-اسید پاشی-چاقو کشی-سنگ سار-قتل و…
  3. خشونت جنسی: هر نوع رفتار یا کلام که در راستای تهدید حس امنیت و تعرض و سوءاستفاده و صدمه جنسی انجام شود. عبارت‌اند از: مزاحمت و تماس فیزیکی- فحشا و تجارت جنسی- قاچاق زنان-ختنه دختران-اجبار به رابطه جنسی علی‌رغم تمایل طرف مقابل یا در زمان عادت ماهیانه – برقراری رابطه جنسی با کودکان (بنا بر موازین اسلامی مردان حق‌دارند تحت شرایط خاصی با کودکان زیر سن قانونی رابطه جنسی برقرار کنند)- متلک-ایجاد محیط ناامن و فاسد شغلی- قوانین عجیب‌وغریب ازدواج با فرزندخوانده- تحمل نگاه‌های فاسد-تعیین سن ازدواج از ۹ سالگی ازیک‌طرف و صدور مجوز آن از سوی پدر از طرف دیگر و…
  4. خشونت اقتصادی: انجام هرگونه رفتاری باهدف تبعیض جنسیتی و تحت‌فشار و آزار و اذیت قرار دادن در رابطه با مسائل اقتصادی و اشتغال و دارایی.

به‌عنوان‌مثال: ایجاد مضیقه مالی در خانواده-عدم تأمین نیازهای ضروری همسر و فرزندان- متوقف کردن و یا ایجاد مانع در راستای ارتقاء شغلی یا پرداخت مزایا-اخراج-تبعیض و نابرابری‌های اقتصادی و عدم رعایت حق اختیار زن در خصوص مال و اموالش- نابرابری حق ارث و دیه و …عامل اصلی خشونت علیه زنان ریشه در تبعیض و نابرابری زن و مرد دارد. در جایگاهی که قوانین موجود بر تسلط و قدرت و برتری مردان نسبت به زنان دلالت می‌کند نه‌تنها مفری به دفاع و حق‌طلبی زنان داده نمی‌شود بلکه این خود جرم محسوب شده و مجازات‌های سنگین در بردارد.