این روزها دلهای بسیاری از دیدن صحنه های دهشتناک دیدن اجساد کودکان در ساحل دریاها، بدنهای بی جان کودک و بزرگسال در کامیونها، مرگ انسانها بر ریل راه آهن، ضجه های مادران خسته برای کمک، خشونت پلیس علیه پناهجویان و فاجعه آوارگی دهها هزار پناهجو به درد امده است.
از سوی دیگر اشک انسانیت در چشمان ما حلقه زده است و دست بکار شده ایم تا به هر وسیله ممکن به کمک این انسانهای نگون بخت بر آئیم. با آب و غذا در ایستگاههای راه آهن به استقبالشان می رویم. در جاده ها به کمک شان می شتبایم. برایشان پول جمع می کنیم . تظاهرات می گذاریم و انزجار خود را از شرایط ناعادلانه ای که این مردمان را اینچنین آواره کرده است ابراز می داریم.
در رابطه با دلایل فرار و آوارگی پناهجویان بدون شک می توان به لیست بلند بالایی اشاره کرد: جنایات بی رحمانه دولت سوریه و جنگ در این کشور، فرار از وحشی گری های دستجات اسلامی نظیر داعش و بوکوحرام در عراق و نیجریه، ا اقتدار حکومتهای دیکتاتور در خاورمیانه و شمال آفریقا و پایمال کردن حقوق ابتدایی مردم در این کشورها، دولتهای مرتجع ایران و ترکیه و عربستان و قطر و اردن که در رقابتها و کشمکشهای منطقه ای جریانات تروریست و آدمکش اسلامی را تا دندان مسلح کرده و به جان جامعه انداخته اند، تهاجم نظامی دولت آمریکا و متحدین اش به عراق که موجب از هم پاشیدگی شیرازه این کشور و رشد گروههای تروریستی و قومی ارتجاعی با کمک دول غربی شد، حمایت دولت روسیه از رژیمهای دیکتارتوری نظیر بشار اسد و…
راه حل نهایی برای پایان دادن به این وضعیت این است که دست دول ارتجاعی و دستجات قومی و اسلامی از زندگی مردم کوتاه شود و مردم فارغ از منفعت سودپرستانه دول غربی خود بر سرنوشت خود حاکم شوند و در مورد مقدرات زندگی خود تصمیم بگیرند. راه حل پی افکندن نظام های سکولار، آزاد و برقراری عدالت و رفاه اجتماعی در این جوامع به نیروی خود مردم این کشورها است.
اما امروز بیش از هر زمان دیگر پناهجویان آواره به کمک ما نیاز دارند. موج انسانیت مردمی در اروپا باعث شده است که دولتهای غربی با تاخیر زیاد کمی به حرکت در بیایند. همان دولتهایی که در اعمال سیاستهای ضد پناهنده پذیری گوی سبقت را از یکدیگر ربوده بودند. اما این بهیچوجه کافی نیست. دول غربی باید مسئولیت خود در قبال فاجعه انسانی در مرزهای اروپا را برعهده بگیرند. حرافی و اتخاذ تصمیات غیر انسانی در کرویدورهای پارلمان اروپا دیگر بس است. نه فقط باید پناهجویان آواره را با آغوش گرم پذیرفت بلکه باید آنها هر چه سریعتر از همه حقوق شهروندی و یک زندگی امن و مطمئن برخوردار شوند. باید مصاف با دولتهای غربی برای تحمیل یک سیاست پناهنده پذیری انسانی را با حرارت تمام به پیش برد. لازم است با راسیسم و خارجی ستیزی دولتی و غیردولتی وسیعا مقابله کرد. باید امکاناتی فراهم کرد که متقاضیان پناهندگی بدون آنکه لازم باشد جان و هستی خود را در دریاها، جاده ها و کامیونها به خطر بیاندازند بتوانند از طریق دیگری درخواست خود را دنبال کنند. باید همه کسانی که بدلیل وجود جنگ و ترور و خفقان و خطر شکنجه و مردن از کشور خود گریخته اند بعنوان پناهنده پذیرفته شوند.
اینها شدنی است اگر این موج انسانیتی که امروز در ایستگاههای قطار و خیابانهای اروپا به چشم می خورد به نیرویی تبدیل شود که این خواستها را در اجتماعات خود با صدای بلند اعلام کند و دول غربی را برای تحقق این خواستها تحت فشار بگذارد.
همبستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی
۵ سپتامبر ۲۰۱۵