پاسخ عبدالله اسدی به یک روحانی؛ در پایان نامه مذکور ضمیمه شده است
سلام آقای مجید در این نامه توجه ات را به چند نکته جلب میکنم
۱- تا آنجایی که به پرونده پناهندگی شما نزد کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل برمیگردد باید بگویم مقامات امور پناهندگی چه در یو ان و چه در کشورهای غربی به پرونده و دلایل پناهندگی افرادی مثل شما بسیار حساس هستند. به نظر میرسد مقامات یو ان در ترکیه به گفته ها و دلایل پناهندگی شما باور نکرده اند و نخواسته اند باور کنند دلیلش هم این است که آنها باور ندارند شما مثل یک روحانی این همه مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار گرفته باشید. و نکته مهمتر به احتمال زیاد این باشد که باور نداشته اند که که شما امام جماعت یکی از مساجد بزرگ تهران بوده باشید. چون هم امام جماعت و هم امام جمعه ها اکثرا اینقدر شناخته شده هستند که لازم نباشد شما برای اثبات آن زحمت زیادی بکشید.
۲- امام جماعت بطور عمومی از نظر سنی اکثرا از شما بزرگتر و با سابقه تر هستند در حالی که تصاویری که من از شما دیده ام نشان می دهد که شما یک مرد بسیار جوان هستید و باید به مقامات امور پناهندگی اثبات کنید که مشخصا امام جماعت کدام مسجد بزرگ در تهران بوده ای و از چه زمانی امام جماعت آن مسجد بوده اید. از این نظر نیز بعید به نظر می رسد که یو- ان دلایل پناهندگی شمارا باور کرده باشد.
۳- نکته دیگر این است که شما در نامه خود گفته اید قبل از انتخابات با بسیج درگیری داشته اید و بسیج علیه شما به دادسرای ویژه روحانیت شکایت کرده است و از شما تعهد گرفته اند که از این به بعد به پایگاه بسیج مسجد کاری نداشته باشید. به احتمال زیاد برای اثبات این موضوع از شما مدارک مستند بخواهند در غیر این صورت ممکن است نسبت به گفته های شما صلب اعتماد کنند. شما در همین نوشته خود اضافه کرده اید چندین بار به دادسرای ویژه روحانیت و حراست امور مساجد احضار شده اید و در پی آن موارد زیادی به آزار و اذیت و شکنجه شما پرداخته اند که اشاره می کنید این موارد به قدری زیاد بوده که بعضی از تاریخهای آن را به یاد ندارید. در این مورد هم باید بگویم که مقامات مسئول در امور پناهندگان بدون ارائه سند و مدارک واضح ذکر این موارد را نیز از شما نپذیرند.
۴- شما به پخش تصاویر و فیلم خود در دوران انتخابات ۸۸ از رسانه های خارجی اشاره کرده اید که گویا این تصاویر بارها از رسانه های خارجی پخش شده است ولی خود شما هیچکدام از آنها را ندیده اید. دوست عزیز روحانی، من از آنجایی که آشنایی زیادی با نحوه پرس و جوی مقامات امور پناهندگی از پناهجویان دارم وقتی بخواهم کسی را راهنمایی کنم خودم را جای آن مقامات قرار میدهم و تناقضات گفته های آنها را یکی پس از دیگری نشان میدهم بنابراین ارزیابی من هم از گفته های شما این است که شما خود را وارد داستانی کرده اید که برای هیچکدام از آنها مدارک و شواهد روشنی در دفاع از دلایل خود ارائه نداده اید. برای مثال گفته اید امام جماعت یکی از مساجد بزرگ تهران بوده اید شما می بایست برای اثبات همین موضوع، هم استدلال کافی و هم شواهد و مدارک کافی ارائه میدادید. اگر نه آنها باور نمی کنند شما فرد شناخته شده ای در این حد بوده باشید.
۵- اینکه شخص متقاضی پناهندگی هر چه که خود دوست داشته باشد در مصاحبه با مقامات مسئول مطرح کند از نظر آنها دلیل کافی بر حقانیت گفته هایش محسوب نمی شود. تصویری که شما از برخورد مصاحبه کنندگان یو- ان با خود و مصاحبه با آنها ارائه داده اید، بخوبی بدبینی مقامات یو- ان را نسبت به گفته هایتان نشان می دهد. دوست روحانی عزیز! درست است که من دارم به نامه شما به طور مشخص پاسخ می دهم ولی همین پاسخ باید کمک کند تا کسان دیگری قربانی این نوع بزرگنمایی نشوند و اگر یک جایی هم شدند به اندازه کافی سند و مدارک و شواهد روشن برای اثبات آنها داشته باشند اگر نه امکان دارد از ارائه چنین دلایلی برای همیشه صلب اعتماد شود.
۶- شما در نامه خود اشاره کرده اید که مقامات یوان حرفها و دلایل پناهندگی شما را جدی نگرفته اند و گفته اید به نوعی شما را بازجوی کرده اند. عینا همین طور است ازنظر آنها دلایل شما بیشتر به یک داستان شبیه بوده نه اینکه ممکن بوده در ایران تحت پیگرد قانونی بوده باشید. بعدا می گویند در گفته های شما بزرگ نمائی شده است، داستان سرائی شده است. می گویند کسی که تا این حد رژیم به وجود وی در ایران حساس بوده باشد نمی تواند به شکل قانونی از ایران خارج شود. می گویند شما برای اثبات گفته های خود مدارکی ارائه نداده اید. می گویند اگر شما در ایران فرد شناخته شده ای بودی و تا این حد دستگیری و بازداشت و اعدام سوری شده بودی مثل بسیاری دیگر خبرش در رسانه های داخلی و خارجی منعکس می شد. می گویند شما در مصاحبه اول گفته بودی دو بار دستگیر شده ای ولی در مصاحبه دوم به سه بار دستگیری اشاره کرده اید. می گویند تصاویری که خبراز شرکت شما در تظاهراتهای داخل می دهد واقعی نیست. می گویند مدارکی را که ارائه داده اید به نظر نمی رسد مدارکی واقعی باشند و آنها حتی مستند ترین مدارک را به طور نسبی به حساب میاورند و بعدا نتیجه میگیرند که شما به عنوان پناهنده نیاز حفاظت ندارید. امیدوارم بقیه پناهجویان درچنین دامی نیفتند و قبل از معرفی خود اطلاعات کافی را در این زمینه بدست بیاورند.
نامه یک روحانی به فدراسیون
سلام آقای اسدی
من از اقداماتی که شما برای پناهندگان انجام می دهید تشکر می کنم . من مجید هستم یک روحانی که در دوران انتخابات در ستاد آقای موسوی فعالیت داشتم در راهپیمایی های زیادی قبل و بعد از انتخابات شرکت داشتم و امام جماعت یکی از مساجد بزرگ تهران بود م که بعداز انتخابات ۶ تیرماه شبانه نیروهای اطلاعاتی به خانه من ریختند و من را دستگیر کردند و سه روز به مکانی نامعلوم بردند و مورد شکنجه قرار دادند و حتی دوبار اعدام سوری انجام دادند و از طرفی من با بسیج قبل از انتخابات در گیر بودم که بسیج علیه من به دادسرای ویژه روحانیت شکایت کرد که تعهد دادم که دیگر به پایگاه بسیج مسجد کار نداشته باشم.
به هرحال قضیه من خیلی طولانی هست چندین بار به دادسرای ویژه روحانیت و حراست امور مساجد احضار شدم به قدر زیاد هستند که بعضی از تاریخ های آن را فراموش کرده ام بازداشت هم شدم شکنجه زیاد دیدم ولی چونکه من اصلا دوست نداتم از ایران بیام بیرون به دلیل اینکه پدر و مادر پیر ۸۵ ساله و ۷۵ ساله دارم ولی هر روز اتهامات جدیدی را علیه من می تراشیدن و بدتر آنکه عکس ها و فیلم های من در انتخابات از شبکه های خارجی چندین بار منتشر شد و من خبر نداشتم و دوستان تماس می گرفتند و می گفتند حاجی بی بی سی تو را نشان می دهد و از این حرف ها و دادسرا ویژه سر همین موضاعات چندین بار من را به اتهامات مختلف بازداشت و احضار کرد بالاخره من به صورت قانونی هر چند ممنوع الخروج بودم توسط سرهنگی که فامیل ما بود و در پلیس فرودگاه ها خدمت می کرد با هزار بدبختی ۵ ماه پیش به ترکیه اومدم.
من آدم فقیر یا الافی نبوده و نیستم الحمدلله همه چیز دارم و در سایت جرس هم چندین مقاله نوشتم به اسم خودم هست می توانید ببینید من به دلیل اینکه کیسم خاص بود دوبار مصاحبه اصلی رفتم ولی من درخواست کرده بودم وکیل مرد باشد وکیل زن به من دادند. من همه چیز را در زمان مصاحبه گفتم و مدارک کافی برای آنها ارائه کردم از سابقه خودم ولی از آنجائیکه دادسرای ویژه روحانیت حتی کپی از رای دادگاه هم بهت نمی دهد و دادگاه خاصی هست هیچ مدرکی نداشتم از این بابت ولی عکس ها و فیلم های انتخاباتی که در سایت های رسمی ایران مثل مهر و فارس و… منتشر شده بود را ارائه کردم.
به وکیل یو ان من با اونها با صداقت رفتار کردم برای همین یه کارت بسیج عادی داشتم به خاطر اینکه مجبور بودیم از بسیج حمایت کنیم آنرا به آنها دادم فقط جلسه اول من را سین جین کرده بودند برای چی عضو بسیج بودی چرا و چون ۲ ساعت تمام راجع به آن از من پرسیدند و من هم چونکه دروغگویی را بد می دانم همه چیز را راست گفتم و اینکه بیشتر شبیه بازپرسی بود تا مصاحبه و چون اون خانوم از سیستم حوزه اطلاع نداشت هی می گفت مگه اینطوری میشه اصلا سیستم درس خواندن و امام جماعت شدن در ایران سیستم مدونی نداره خیلی پیچیده هست و اینکه مثلا روحانی بالای منبر هست عموما هر چه بگوید کسی اعتراض نمی کند مثلا بازجو از من می پرسید شما چطور شخص آقای خامنه ای را مورد انتقاد قرار دادید من هر چه می گفتم می گفت داستان نساز بهش گفتم اگر تو میدانی پس چرا می پرسی حالا هم حدس می زنم ۹۹ درصد جواب رد بدهند. ضمن اینکه مترجم آقایی بود به عنوان باب به من توهین هم می کردند و می گفتند خودتون کردید حالا اومدید اینجا که چی شاید هم حرف های من را به خاطر خصومت اشتباهی ترجمه کرده باشه الان به سایت مراجعه می کنم نوشته پرونده باز است نتیجه بررسی شد
.
حالا من اینجا در شهری در ترکیه هستم همه پناهجوها فکر می کنند من اطلاعاتی هستم و از من دوری می کنند برای همین نمی تونم به کسی نزدیک بشوم در ثانی ممکن است موقعیتم لو برود. خود دادگاه ویژه و وزارت اطلاعات همین جا کار من را تمام کنند دیگر نمی دانم چه کار کنم ضمنا برادرم را چند بار بعد از آمدن من به دادگاه ویژه احضار کردند راست یا دروغش را نمی دانم. به او گفتند نوزده سال به من حبس دادند این را هم در یو ان گفتم .
ببخشید طولانی شد من یکی دوتا از عکسهای منتشر شده ام را براتون می فرستم خواهشمندم من را راهنمایی و کمک کنید من هم از رژیم خوردم و هم اینها فکر می کنند من آدم اونها هستم به خدا هیچکس شرایط من را ندارد با تشکر منتظر جواب شما هستم