اگر صدای انتقاد مردم را نشنوند باید صدای انقلاب مردم را بشنوند

جملاتی از این دست که این روزها بسیار می‌شنویم و آخرینش را از زبان روحانی شنیدیم، حکایت از ترفند قدیمی پلیس خوب و پلیس بد دارد که حالا تبدیل شده به سیاستمدار خوب و سیاستمدار بد!

این روزها روحانی و دارودسته اش چهره اپوزیسیون به خود گرفته‌اند و سعی دارند به مردم القا کنند که در مقابل خامنه ای و سپاه ایستاده اند و در کنار مردم اند!

حال آنکه مردم ایران با این سیاست بسیار آشنا هستند و بارها و بارها فریب این روبهان را خورده اند.

ولی دیگر اوضاع تغییر کرده. از منابع مختلف خبر می‌رسد که مسئولین رده بالای نظام در حال انتقال دارایی‌های خود به خارج از ایران هستند. سندی دیگر بر خیانت‌پیشه بودن آنان. اتفاقی که در اعتراضات گذشته رخ نداده بود و این حکایت از آن دارد که این بار اعتراضات بسیار متفاوت است، زیرا این بار انقلاب گرسنگان در حال رخ دادن است.گرسنگانی که تاوان سیاست‌های غلط اقتصادی رژیم را می‌دهند. رژیمی که در تمامی عرصه‌ها کارنامه سیاهی از خود به جا گذاشته،از فرهنگ گرفته  تا دیپلماسی خارجی، و از سیاست گرفته تا ورزش…

جالب‌تر اینکه خود خامنه ای نیز چندی پیش گفته بود مردم از بسیاری از چیزهایی که در کشور می گذرد گله‌مندند!

حال سوال اینجاست که واقعا شخص اول و دوم مملکت ،که تمام سیاست‌های کلان و خرد کشور به حرکت نوک قلم شان  منوط است چه کسی را مسئول نارضایتی مردم قلمداد می‌کنند؟ آیا به راستی اینگونه می اندیشند که اگر ژست اپوزیسیون بگیرند باعث می‌شود که از تیررس مردم دور شوند؟

اما شعارها و اعتراضات مردم این را نشان نمیدهد. اینبار مردم ریشه نظام را نشانه گرفته‌اند و با شعار «مرگ بر خامنه ای» و «نه اسلام ،نه قرآن ،جانم فدای ایران» فقط خواهان براندازی اند و بس.