چندی است که موج جدیدی از اختلاسها یکی پس از دیگری کشف و سرمایه های کشور به تاراج برده می شود. هر روز خبری پخش می شود و حکایت از اختلاس در شهرهای بزرگ و کوچک ایران می کند. اسلامیونی که از “حکومت مستضعفان و پا برهنه ها” داد سخن می دادند آنانی که می گفتند زندگی دنیوی “فانی” و گذراست و باید به فکر “آخرت وجهان عقبی” باشند، دست از مال اندوزی برنمی دارند.
چندی پیش رسانه های اینترنتی، خبری را درج کردند در مورد اختلاس کلان آقایی به نام زنوزی در تبریز، یکی از نزدیکان احمدی نژاد و نوشتند که اختلاس ۳ هزار میلیاردی رقم ناچیزی در برابر این اختلاس است. جزئیات این اختلاس هنوز مطرح نشده و مسکوت است. بسیاری از جوانان به خاطر ۵ میلیون یا ۱۰ میلیون سرقت دستانشان قطع می شود و سلامتشان را برای تمام عمر از دست می دهند و در بین اقوام و خویشان و آشنایان انگشت نما و بی آبرو می گردند در حالی که دزدان هزار میلیاردی در پناه قانون و در امنیت کامل به سر می برند انگار که هیچ اتفاقی رخ نداده است. گویی که سرقت، قتل و در کل جرم فقط برای مردم معمولی جرم است و باید مجازات شوند آن هم به گونه ای وحشتناک و قرون وسطایی. اما برای هیئت حاکمه و قانونگذاران فعلی هیچ یک از اینها جرم محسوب نمی شود.
قتلهای زنجیره ای و هزاران اعدام مخفیانه، قتل زهرا کاظمی، ندا، اشکان، سهرابها اینها هیچ قاتلی نداشت و جرم نبود و اختلاسهای کلان امروزی هم جرم محسوب نمی شود و شخص اول مملکت با افتخار و سر بلندی میگوید رسانه ها این قدر این موضوع را کش ندهند! این اختلاسها معلول یک اتفاق بزرگتر در چندین سال گذشته است. وقتی ارگانهای دولتی و اجرایی از افراد متخصص و متعهد تهی می شود و شرط استخدام و ارتقاء در ادارات و سازمانها مکتبی بودن می شود. وقتی رسانه ها قدرت نقد و انتقاد را از دست می دهند و به دلیل درج مسائل روز جامعه بسیاری از روز نامه نگاران دستگیر می شوند. وقتی منتقدان آزاده اجازه نقد دلسوزانه پیدا نمی کنند و به جرم محارب به جوخه های اعدام سپرده می شوند. وقتی مجلس حتی با مهره های فرمایشی و دست چین شده نتواند کار کرد خود در دفاع از مردم را داشته باشد و وقتی که ولایت فقیه به منزله قدرت مطلق و تام الاختیار در جامعه تجلی پیدا می کند انتظار چنین رویدادهایی بسیار واضح و طبیعی است چنانچه سایت دیگربان می نویسد.
سایت دیگربان مصطفی پور محمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور می گوید ” اگر جامعه دنبال مصلحت دنیوی باشد صلاح آن در اختیار امام است و در جمهوری اسلامی “ولایت” تنظیم کننده قدرت، ثروت، و سیاست است”.
و تنها راه حل مردم ایران نه سخنان سایت دیگربان است و نه تنظیم قدرت و ثروت و سیاست به دست ولایت فقیه، راه حل مردم ایران سرنگونی نظام اسلامی و برقراری یک حکومت انسانی و مرفه است که فقط با انقلاب مردم امکان پذیر است.