فشار فعالیت ما در مقابل سیاست سخت و غیر انسانی پناهنده پذیری دولت سوئد بخوبی احساس میشود. روز دوشنبه۱۰اکتبر اخراج میترا کهروم متوقف و پرونده اش از پلیس به اداره مهاجرت بازگردانده شد و روز چهارشنبه ۱۳ اکتبرموفق به اخذ اقامت گردید و عنوان پناهنده سیاسی از سوی اداره مهاجرت سوئد پذیرفته شد و از بازداشتگاه آزاد شد. توقف حکم اخراج و اخذ اقامت یکی پس از دیگری پناهجویان ایرانی در سوئد در حالی انجام میگیرد که ما هنوز بسیار پراکنده کار میکنیم. تا همینجا باید به همه پناهجویان و همه فعالین مدافع حقوق پناهندگی ثابت شده باشد که اگر این نیرو متشکل شود، اگر به فعالیت سازمان یافته و تأثیرات کوبنده آن روی تصمیمات سخت دولتها اعتقاد داشته باشیم، اگر از این نیروی بسیار زیاد، به خوبی استفاده کنیم و آن را به نحو احسن سازمان بدهیم؛ آن وقت دولتها و احزاب دست راستی در اروپا نمیتوانند برای بیرون کردن پناهندگان و تحویل آنها به دولت های مرتجع و آدمکش مثل جمهوری اسلامی تصمیم بگیرند.
روز چهارشنبه تنها اقامت میترا کهروم به وی ابلاغ نشد، بلکه آقای نامجو پناهجوی بازداشتی دیگر نیز موفق به اخذ حق پناهندگی خود گردید و حکم اخراج علی منصوری نیز متوقف شد. توقف حکم اخراج هیچکدام از پناهجویان به سادگی صورت نگرفت؛ این کار نتیجه نوشتن دهها نامه و تلفن و کار شبانه روزی بود؛ نتیجه ساعتها جلسه و هم فکری و مشورت و تصمیمات درست بود، نتیجه کارها و فعالیتهای اجرایی و عملی بود که بسیاری از مسئولین فدراسیون، میشن فری ایران (mission free iran) و سازمان سوسیالیستهای عدالتخواه و بسیاری از دیگر مدافعان حقوق پناهندگی بطور شبانه روزی به انجام آنها مشغول بودند. بخشهای زیادی از دخالت و فعالیت ما برای تغییر در سرنوشت این پناهجویان از طریق سازماندهی یک سری اعتراضات خیابانی و صدور اطلاعیه و فعال کردن خود پناهجویان بازداشتی صورت گرفت. سعی کردیم آنها را به رسانه های محلی و سراسری وصل کنیم تا از این طریق صدای اعتراض و حق طلبی آنها را در افکار عمومی منعکس نماییم.
بخشهای دیگری از فعالیت ما به جنبه های مهمی از کار حقوقی اختصاص داشت.هم از طریق وکیل و هم بسیاری از اوقات، خود ما در نوشتن نامه ها به ادارات دولتی فراتر از کار یک وکیل وارد جنبه های حقوقی پرونده پناهجویان شدیم و از این نظر نیز برای جلوگیری از اخراج هرکدام از آنها دلایل کافی ارائه دادیم و در بسیاری از موارد بدون دخالت وکیل از دیپورت این پناهجویان جلوگیری به عمل آوردیم.
اکتیویستهای ما در همین چند ماه گذشته بارها برای توقف اخراج یک پناهجو بشدت ناراحت، و دچار آسیب روحی شدند و چه بسا در مواردی برای جلوگیری ازاخراج آنها قطع امید کردند ولی تا آخرین دقایق وثانیه ها از تلاشی که می کردیم عقب ننشستیم و گاه دعوا را به داخل هواپیما کشاندیم تا از اخراج پناهجویان به جهنم جمهوری اسلامی جلوگیری کنیم. یادم میاید فقط چند ساعت به اخراج یکی از همین ۱۴ پناهجو باقی مانده بود که مادرش از ایران به من تلفن زد؛ گفت: “عبدالله اسدی قلبم دارد می ایستد بلندشو برو بیرون جلو دیپورت پسرم را به ایران بگیر. چند بار همین جمله را تکرار کرد معلوم بود بشدت آشفته است.” گفت: “حتی اگر نمی توانید جلو دیپورتش را به ایران بگیرید به این نامردها بگو اگر اینطور است وی را به عراق دیپورت کنند نه ایران چون در ایران پسرم را اعدام می کنند.” این در حالی بود که در چندین جبهه برای جلوگیری از اخراج پسرش درگیرفعالیت بودیم. داشتم با وی حرف می زدم که یک دفعه صدایش قطع شد پشت تلفن غش کرده بود. من هم بغض گلویم را گرفته بود. گفتم ما هنوز امیدمان را از دست نداده ایم همین الان تعداد زیادی برای جلوگیری از اخراج پسر شما در حال فعالیت هستند. یک ساعت بعد دیپورت پسرش متوقف شد. داشتم این مطلب را می نوشتم که خبر لغو دیپورت علی منصوری را هم دریافت کردم این خبر ها جدا از اینکه جنبه خوشحالی و احساسی برای ما دارد، حقانیت و حق طلبی پناهجویان ایرانی را به خوبی تثبیت می کند و غیرمنصفانه بودن تصمیمات اداره مهاجرت سوئد را در اذهان عمومی برملا می کند و ما را در ادامه کارمان راسختر می کند.
ما مدافعان حقوق پناهندگی و پناهجویان و همه علاقمندان به مسایل پناهندگی و طرفداران حقوق برابر و شهروندی باید این جبهه را دهها برابر بیشتر تقویت کنیم. باید به این جبهه جان تازه ای بدهیم، باید دور هم جمع شویم و با روی بازتر با هم حرف بزنیم، باید شبکه ای از وکلای خوب و زبردست و آماده بکار و وارد به مسایل پناهندگی را داشته باشیم. باید پناهجویان را با فرهنگ مبارزه متشکل و سازمان یافته در ابعاد محلی و سراسری آشنا کنیم. فعالیت متشکل و سازمان یافته لازم است به راه و روش مبارزه پناهجویان برای دستیابی به یک زندگی بهتر تبدیل شود. مبارزه متشکل دیوار محکمی است در مقابله با دیپورت. پناهجویانی که به مبارزه متشکل دست می زنند آینده بسیار روشنتری در مقابل خود ترسیم می کنند. پناهجویانی که از تحزب و تشکل و ازعضویت در سازمانها و احزاب سیاسی دوری می کنند سخت در اشتباه هستند. تجربه و تاریخ مبارزه ما در دفاع از حقوق پناهندگی همین را می گوید، پروتکل ۱۹۶۷ همین را می گوید، کنوانسیون۱۹۵۱ نیز همین را می گوید. عضویت در احزاب و سازمانهای سیاسی یکی از شاخصهای پذیرش پناهجویان برمبنای کنوانسیون ۱۹۵۱ است. به این معنا مبارزه متشکل رمز موفقیت پناهجویان برای رسیدن به امنیت و آسایش است.جلوگیری از اخراج ۱۴ پناهجو در سوئد باید صحت گفته های من را به خوبی اثبات کند. در این مدت تعدادی از فعالین و دوستداران فدراسیون اعتراضات زیادی را برای جلوگیری از دیپورت این پناهجویان در شهر استکهلم سازماندهی کردند. سارا نخعی، اندیشه علیشاهی، رحیم یزدانپرست، ابی، عزت دولت آبادی و ماتیاس ازسازمان سوسیالیست های عدالت خواه از جمله سازمان دهندگان این اعتراضات بودند. برای من جای افتخار است که مسئول سازمانی هستم که سارا و رحیم و اندیشه از فعالین آن هستند. توقف حکم اخراج و اخذ اقامت میترا کهروم، علی منصوری و آقای نامجو را به این عزیزان و فعالین فدراسیون و همه کسانی که برای جلوگیری از اخراج آنها کاری انجام داده اند تبریک و خسته نباشید می گویم. در پایان از همه پناهجویان در سراسر سوئد می خواهم که در هر کمپ و شهری که هستید تظاهرات ۲۸ اکتبر را فراموش نکنند و با تمام نیرو در آن شرکت نمایند. اداره مهاجرت سوئد تصمیم گرفته است آینده همه پناهجویانی که به درخواست آنها پاسخ رد داده است به دست پلیس بسپارد تا به کشورهای خود بازگردانده شوند. باید تظاهرات ۲۸ اکتبر پاسخ محکمی باشد به تصمیمات غیر انسانی اداره مهاجرت و دولت سوئد.
*****