5zanyar

به همسن و سالهای خودم در سراسر جهان از فکر کردن به مرگ، بیزارم، نمیخواهم با آرزوهایم به زیر خاک بروم!

5zanyar

من اسمم زانیار مرادی است. الان از سلول مرگی در آن سوی دنیا در شهر کرج درکشور ایران نشسته و میخواهم با شما جوانان در اروپا و امریکا، با شما جوانان همسن و سال خودم در ژاپن و استرالیا و فرانسه و افریقا و در همه جای دنیا حرف بزنم. نگذارید مرا اعدام کنند! آیا دنیا آنقدر بیرحم است که این صحنه را تماشا کند که من و پسر عمویم در خیابان اعدام شویم و چیزی نگوید و کاری نکند؟

میدانم که  این ترس من و این درخواستم از طریق امکانات اینترنتی به گوش شما میرسد. پس فقط چند دقیقه صبر کنید، چند ثانیه وقت بگذارید و از من بشنوید که چقدر سخت است در بیست و یک سالگی با مرگ مواجه شدن، با کابوس مرگ زندگی کردن و هر لحظه از صدای پای زندانبانان ترسیدن و بر خود لرزیدن!

ما سه سال است که زندانی شده ایم. من زانیار مرادی و هم پرونده ای من لقمان مرادی، ۹ ماه را زیر شکنجه بودیم. ما را چنان کتک میزدند که دیگر توان راه رفتن نداشتیم و همین امروز نیز کمرم بشدت درد میکند و دو مهره کمرم شکستگی دارد. به ما گفتند اگر حرفهایی که آنها میخواهند را نزنیم، به ما تجاوز میکنند و ما نامه هایی را که آنها آوردند امضا کردیم. و اکنون در یک قدمی مرگ با طناب دار در خیابانی در تهران و یا مریوان شهر محل تولدمان ایستاده ایم. این روزها شنیدم که دارند مقدمات اجرای حکم اعدام ما را فراهم میکنند و چهار روز است که حالم خوب نیست، شبها خوابم نمیبرد و فکر کردم شاید با این نامه بتوانم بخودم کمک کنم.

نگذارید ما را اعدام کنند. بهر طریقی که میتوانید، سعی کنید از ابتکارات جوانانه استفاده کنید و کاری کنید که حکومت اسلامی ایران ببیند که ما تنها نیستیم و دنیا به این حکم ظالمانه اعتراض دارد.صدای اعتراض شما و هر حرکت و اعتراضی که بکنید به گوش ما فورا میرسد. منتظر شنیدن اخبار اعتراضات شما همسن و سالهای خودم هستم.

زانیارمرادی _ زندان رجایی شهر کرج

۴ ژانویه ۲۰۱۳

باز تکثیر از کمیته بین المللی علیه اعدام