مردم ایران یاد گرفته اند همیشه از بین بد وبدتر، “بد” را انتخاب کنند. یک دلیل عمده این انتخاب، کم بودن اطلاعات وآگاهی سیاسی می باشد. سرقت انقلاب مردم در سال ۵۷، نمونه بارز این عدم آگاهی می باشد که این معضل به دلیل سایه سنگین دیکتاتور مذهبی در ایران، ادامه دارد.
حکومت ننگین جمهوری اسلامی در ایران در طی این ۳۴ سال مردم را به طرق مختلف فریب داده است. یکی از اقداماتی که می تواند به این فریب کاری پایان دهد اطلاع رسانی شفاف و همبستگی است. از ابتدای عمر جمهوری اسلامی تا امروز، سیاست گذارهای رژیم استبدادی، از اقتصاد گرفته تا آزادی عقیده و باورهای مختلف سیاسی و فرهنگی را در چهار چوب قوانین پوسیده اسلامی، “آن هم به تفسیر خواص شیعه مورد تائید جمهوری اسلامی ایران” تعریف و تصویب کرده اند و تمامی ارکان حکومت از خمینی و خامنه ایی تا خاتمی واحمدی نژاد و روحانی تمام قد برای اجرای این قوانین اقدام کرده اند و می کنند
در جمهوری اسلامی ایران تمامی تصمیمات توسط خلیفه “خامنه ائی ” و گروهش صادر می شود رئیس جمهورهای متعدد وبا وعده های متفاوت و رنگین سرکار آمدند و رفتند و مردم ایران کماکان خوشبینانه به این مسئله نگاه می کنند که شاید با عوض شدن رئیس جمهور و روی کار آمدن دولت جدید تحول بزرگ و متفاوتی بر کشور حاکم شود. به همین دلیل است با انتخاب روحانی خوشحال شدند و حتی برای این فریب کاری حکومت، عده ائی رقص و پایکوبی کردند.
برخلاف تمام وعده های شیرین دیدیم که دولت جدید برای تشکیل کابینه کذائی خود به مهره های امنیتی و به کسانی رجوع کرده است که سابقه جنایت و آدمکشی دارند و دستشان به خون مردم بیگناه ایران آغشته است و دیدیم که دولت همان دولت سابق و با همان سیاست گذشته می باشد. رئیس قوه مجریه شدن حسن روحانی مصادف است با به دار آویخته شدن بیش از ۲۰۰ نفر در مدت زمان کوتاه و این امر گویای این مسئله میباشد که کابینه جدید امنیتی نه توان تغییر، و نه اراده آنرا دارد! دولت جدید با سیاست دوروئی و ریا، ترس، رعب و وحشت، زندان، شکنجه و اعدام، خود را بر مردم تحمیل نموده است باید بدانیم که امثال روحانی، خامنه ائی، پور محمدی، رفسنجانی، خاتمی و لاریجانی ها بخاطر دست داشتن در اعدام و جرم و خیانت و فریب مردم، با نفرت همین مردم دیر یا زود به زیر کشیده خواهند شد تا تاریخ در مورد آنها قضاوت کند.
آینده چنین دولتهای دیکتاتوری بهتر از قذافی، حسنی مبارک، صدام حسین و بن علی نخواهد بود و این روز مبارک خواهد رسید. روحانی نخست برای حفظ حیات ننگین جمهوری اسلامی تلاش می کند و در کنار آن برای گرفتن سهم بیشتر از تاراج جان مردم ایران از هم پیاله هایش می کوشد و کسی که در این میان بازنده اصلی است مردم ایران هستند. بنابراین داستان اینبار هم بر اساس زور و تزویر خواهد بود اینجاست که باید چشمها را باز کرد و آگاه بود و باید روشن تمام مسائل را دنبال کرد تا به نتیجه مطلوب برسیم. روحانی با لبخند و وعده های دروغین خود، سعی در فریب مردم ایران دارد. با پیام صلح و دوستی قصد فریب جهانیان را دارد که به نظر من این همان خرید عمر بیشتر برای جمهوری اسلامی است وتلاش برای رسیدن به هدف شوم و کثیفش. با بررسی سفر به نیویورک و صحبت های حسن روحانی در سازمان ملل به این نتیجه می رسیم که ایشان فقط برای نجات جمهوری اسلامی از سقوط تلاش می کند و نه برای آزادی مردم ایران. ما زمانی می توانیم جامعه ای آزاد و بدون وابستگی به قدرت های غیر مردمی داشته باشیم که تلاش و همت و آگاهی و شفاف سازی را فراموش نکنیم
به امید آزادی و سربلندی خلق ایران
محمدرضا آرمیون
(حمید)