سالهاست یک مسئله اصلی بین جمهوری اسلامی و کشورهای غربی برسر فعالیت های هسته ای درجریان است که در اظهارات و بیانیه های طرفین آشکار است و آن وجود اعتماد است. کشورهای غربی و بخصوص آمریکا بارها مطرح کرده اند که رژیم ایران باید اعتماد سازی کند و تا این وضع پیش نیاید نمی توان ادعاها و قول و قرارهای آن را پذیرفت و ازعزم جمهوری اسلامی برای دست برداشتن ازتولید سلاح هسته ای اطمینان حاصل کرد . متقابلاً مقامات رژیم در ایران نیز ازهمین برچسب استفاده میکنند و ازعدم امکان اعتماد به غرب و خصوصاً آمریکا یاد می کنند. برای مثال وقتی که حسن روحانی و محمدجواد ظریف ازسفر نیویورک و پس از آن برقراری ارتباط مستقیم وگفتگوهای حضوری و یا تلفنی با همتایان آمریکایی خود به تهران بازگشتند؛ علی خامنه ای که قبلاً چراغ سبز این ارتباطات را به آنان داده بود ضمن تأیید این چرخش فاحش در سیاست خارجی رژیم گفت که ما دولت آمریکا را غیر قابل اعتماد، غیرمنطقی وعهد شکن میدانیم. بحث در مورد این که کدام یک از دو طرف مصداق بارز این اتهامات هستند، نیست؛ درعالم سیاست ازعهد شکنی ها و خلف وعده ها و نارو زدنها فراوان است. از دید بسیاری، سیاست جزاین نیست. اینان معتقدند هدف وسیله را توجیه میکند و بر این باورند که سیاستمدار باید بتواند به داشتن صفات خوب تظاهر کند و اگر روزی به کار بردن عکس این صفات لازم باشد به راحتی آنرا کنار می گذارند و رحم و عطوفتی از خود به خرج نمی دهند چه بسیار سیاستمدارانی که برای کسب قدرت از دادن هیچ وعده عوام فریبانه ای که درجلب رأی یا حمایت مردم مفید باشد ابایی ندارند و وقتی به قدرت رسیدند از انجام این وعده ها به راحتی سرباز می زنند. پدیده ای که درجوامع غیر دموکراتیک، استبدادی و با فضای بسته مطبوعاتی به مراتب شدیدتر و فاحش تر به چشم می خورد. یک نمونه بسیار برجسته و تاریخی این نوع حکومت، شخص خمینی بود که با وقاحت و بی شرمی تمام از همان آغاز با صراحت تمام دروغ گفت، فریبکاری کرد، ریا ورزید و هنگامی که در مسند قدرت جای گرفت خلف وعده های بسیار کرد. اما جامعه هر چه دموکراتیک تر و دارای فضای باز مطبوعاتی بیشتر باشد درمجامع بین المللی مقبولیت بیشتری کسب می نماید. و سیاستمدارانی که به دروغ و تقلب و ریا دست می زنند بیشتر رسوای خاص وعام میشوند وعمر سیاسی درازی بدست نمی آورند. علاوه بر این در صحنه بین المللی، اعتماد متقابل کشورها به یکدیگر پایه و اساس مناسبات حسنه بین کشورها را تشکیل می دهد و بدون آن کمتر کشوری می تواند در جهان امروز مورد قبول واقع شود و روابط خارجی خود را توسعه دهد. درجه اعتماد کشورها به یکدیگر نیزاز دامنه روابط حسنه هر کشوری با کشورهای دیگرقابل اندازه گیری است. یکی از مظاهر این روابط، ارزشی است که کشورها برای گذرنامه کشور دیگر قائل می شوند و به شهروندان آن کشور اجازه ورود و خروج بدون ویزا به کشور خود را می دهند. جمهوری اسلامی در یکی از پایین ترین رده های چنین کشورهایی قرار دارد البته پیش از انقلاب، ایران در یکی از بالاترین رده ها قرار داشت. سقوط شدید اعتبار گذرنامه ایرانی در نظام جمهوری اسلامی بهتر از همه از زبان حسن روحانی در مبارزات انتخاباتی اش شنیدنی است که به عنوان یکی از وعده هایش گفته بود: “قول می دهم اعتبار و احترام را به گذرنامه ایرانی برگردانم.” در مناقشه بین جمهوری اسلامی وغرب، امروز روشن است که کدامین طرف بیشتر قابل اعتمادند و ادعاهای هر یک تا چه حد از سوی دولت های دیگر و افکار عمومی آن کشورها پذیرفته می شود. البته آمریکا در رابطه با ایران و روابط چند دهه پیش از انقلاب پرونده پاکی که قابل دفاع باشد، ندارد وعلاوه بر دخالت مستقیم در مسائل داخلی ایران می توان آن را به نقض تعهداتی که درمورد ایران داشته نیز متهم کرد ولی منظور خامنه ای از تأکید برغیر قابل اعتماد بودن دولت آمریکا، فقط اشاره به کار کرد آن در برهه هایی از گذشته نیست و ظاهراً می خواهد آن را به زمان حال نیز ربط دهد. بیان چنین امری به این معناست که او غیر قابل اعتماد بودن را ماهیت دولت آمریکا می شناسد که با تغییر رؤسای جمهور آمریکا همچنان ثابت مانده است. او البته چون یک نظام ایدئولوژیک را رهبری می کند می پندارد که ساز و کار نظام های دیگر جهان نیز گوهر ایدئولوژیک دارند و اگر این گوهر دارای عناصری است که کاربرد دروغ وتقلب و مکر و حیله را مجاز می شمرد، تخلف ازهر تعهد و قراری برای مصلحت نظام مجاز وممکن شمرده می شود. در واقع برای سران جمهوری اسلامی که سیاست را عین دیانت می دانند و در دیانت آنان دروغ و ریا و مکر و حیله در برابر “دشمن” داخلی یا خارجی مجاز شمرده می شود و خمینی رهبرشان صریحاً به آن تأکید کرده است که سیاست جزاین نمی تواند باشد. ازاین روست که آنان همه را به کیش خود می پندارند و نظام های دیگر را غیر قابل اعتماد می دانند و ازطرف دیگر غرب هم به گفته ها و وعده ها و قرارهای آنان اعتماد نمی کند و خواهان اقدام عملی برای ایجاد اعتماد واثبات آن درعمل است. رژیم ایران نیز البته می تواند خواستار اثبات وفاداری غرب به تعهداتش باشد و نشانه هایی ببیند حاکی ازآن که غرب سیاست نزدیکی و صلح با ایران را در پیش گرفته درادعاهای خود صادق است و به دنبال بهانه ای برای حمله نظامی نیست. درواقع اگر خامنه ای به دنبال شواهدی براین امر دردولت فعلی آمریکا می گردد پیدا کردن آن چندان مشکل نیست. چندی پیش دولت اوباما براساس این نتیجه گیری که رژیم اسد درسوریه سلاح شیمیائی علیه مردم این کشور به کار برده است دراجرای تهدید های حمله نظامی که قبلاً مطرح کرده بود، تصمیم گرفت که این حمله را به مورد اجرا بگذارد و رسماً آمادگی نیروهای نظامی خود را برای اجرای آن اعلام کرد . در فاصله چند روز، کارزار تبلیغاتی وسیعی برای آماده کردن اذهان عمومی جهانی و مردم آمریکا براه افتاد. اوباما با حضور پیاپی و مصاحبه در چند شبکه تلویزیونی به تشریح و توضیح این اقدام پرداخت و جان کری وزیر خارجه او با سفرهایی به چند کشور جهان بر طبل جنگ می کوبید. سپس در یک تحول ناگهانی با کمک روسیه طرحی برای ازبین بردن زرادخانه سلاح های شیمیائی سوریه پیش کشیده شد و آمریکا با استقبال از این طرح اعلام کرد که اگر سوریه آن را بپذیرد وبه مورد اجرا بگذارد این کشور ازحمله نظامی به سوریه صرف نظر خواهد کرد. ورژیم اسد نیز بلا فاصله آن را پذیرفت و در مرحله اول در یک مهلت یک هفته ای به فهرست برداری ازاین سلاحها پرداخت و چند روز پس از آن اعلام شد مرحله انهدام سلاح ها آغاز شده است. اکنون نه فقط حمله نظامی آمریکا به سوریه منتفی شده است بلکه وزیر امور خارجه آمریکا رسماً از دولت سوریه استقبال کرد. یعنی درست درفاصله چند هفته، کسی که از دید مقامات آمریکا و بسیاری دیگر در جهان به جنایات جنگی متهم شده بود و آمریکا خود رابرای ضربه زدن و تضعیف او آماده می کرد اینک با تحویل سلاح های شیمیائی خود از این خطر در امان مانده است. و صد البته منظور توجیه اوباما و اسد نیست آنچه که مد نظر قرار داشت مسئله اعتماد بود که علی خامنه ای براساس آموزه های ایدئولوژیک خود و افاضات خمینی خود را خیرالماکرین می شناسد و راه دشمن تراشی و مکر و حیله را دنبال می کند و همچنان که تاکنون گرانی، قحطی، فقر و تحریم اقتصادی را برای مردم ایران به ارمغان آورده است خطر جنگ را نیز زنده می کند و به سیاست دشمن سازی ۳۴ ساله خود همچنان ادامه می دهد. خامنه ای رهبر رژیمی است که اعتماد به آن مورد مناقشه بین المللی است و سخنرانی او که راجع به عدم اعتماد دیگران است یک فرا فکنی بیهوده بیش نیست. .