امروزه زن ایرانی به همت خود و به رغم مخالفت فرهنگ و باورهای مرد سالانه قرون وسطایی که او را تنها به عنوان بردهِ خانگی میخواهد و همه ارزشهای زن را تنها در این زمینه تصور میکند، بیشترین درصد دانشگاههای کشور را پر کرده است.
از سوی دیگر ۱- آمار اعتیاد نیز در میان زنان سیر صعودی میپیماید و ۲- صادرات تن فروشان برای شیوخ عرب از فاز پنهان به مرحله عیان رسیده است، هتلهای دبی و امارات پایگاه این صادرات تن فروشی شده است.
ریشه این دو پدیده خانمان برانداز و سقوط فرهنگی زن ایرانی را در وضعیت فاجعه بار ساختار اقتصادی موجود باید دید که پس از سالها سردرگمی عاقبت (اقتصاد اسلامی) به آغوش گرم ولی متعفن سرمایداری جهان برگشت. پذیرفتن سیاستهای اقتصادی همراه با عملی کردن بخش خصوصی سازی، که حراج منابع و سرمایداری ملی ما را به نفع آقا زادهها در نظر دارد، جامعه بستهای ما را به بحرانهای اجتماعی _اقتصادی خواهد کشاند. دلالها ، واسطهها با استثمار اقشار ستم دیده و اسیر خفقان، باز هم بیشتر ثروتمند میشوند.
در این میان زن هم چنان به صورت مضاعف استثمار میشود.
چالشهای زن امروز با حدود و قوانینی است که با شیوههای ناهنجار و با منطق چماق ،تجاوز، قتل، توهین، سنگسار به مانند (قتلهای زنجیرای زنان در تهران _مشهد و جنایت جنسی در اهواز ) حقوق شهروندی را پایمال میکند.
امروزه در خیابانها و شهرها زن، دختر، خواهر، همسر، مادر ما با کشیدن چند سانت روسریاش به عقب در حقیقت به کسانی دهان کجی میکنند که زن را در حد یک انسان کامل نمیپذیرند. زن ایرانی بر خلاف همهٔ جنایتهای کثیفی که در حقش صورت گرفته در خیابانها رو در روی این چماق داران و جیره خوران جمهوری اسلامی ایستاده و آنها را به ریشخند گرفته و حتی در شیوه لباس پوشیدن به تصمیم آنها هرگز تسلیم نشده .
آری زنان ایرانی در سیاهترین دورههای خفقان هر نوع اسارتی را نابود میکنند و در مقابل تمام ناحقیها از حق خود دفاع خواهند کرد.
زنده باد همبستگی زنان و دختران شجاع و مبارزه ایرانی داخل و خارج کشور