جنگ به علت تاثیرات مخربی که بر ساختار کلی یک جامعه، از تمامی جهات، وارد می کند و هزینههای وحشتناکی که برای یک حکومت دارد، آخرین راه حل برای حل و فصل مشکلات پیش آمده بین دو کشور است و از نظر منطقی تقریبا کشورها سعی می کنند که جنگ آخرین گزینهای باشد که آنها برای حل مشکلات خود با طرف دیگر، بدان متوسل می شوند. جنگ ایران وعراق هم به نوبه خود بری از این تاثیرات ناخوشایند نیست؛ جنگی که طولانیترین جنگ کلاسیک قرن بیستم و بعد ازجنگ ویتنام طولانیترین جنگ از نظر زمانی در همین قرن بوده است. صرف هزینههای میلیاردی این جنگ، درست در زمانی صورت گرفت که بسیاری از کشورهای در حال توسعه، دوران رشد و شکوفایی خود را آغاز کردند و با بودجه هایی بسیار کمتر از این مقدار مسیر توسعه خود را طی کرده و به رتبههای بالایی در نظام جهانی رسیدند.
یکی از مهمترین مباحثی که در ظاهر کوچک به نظر می رسد و آن را فراموش میکنیم یادگاری نامیمونی به نام “مین” های به جا مانده از دوران جنگ است.ایران دومین کشور آلوده به مینِ در جهان است. سالها از جنگ هشتساله ایران و عراق گذشته و خاک مناطق مرزی هر دو کشور هنوز میدانِ مین است. مین هنوز در این مناطق قربانی میگیرد، کودکان، زنان و مردانِ غیرنظامی، شهروندان عادی که خیلیهاشان حتی پس از پایان جنگ به دنیا آمدهاند روی مین میروند واگر زنده بمانند، اغلب دست، پا یا بینایی خود را از دست میدهند.این مینها زیر خاک کار گذاشته شده اند. کم کم بر اثر نوسانات زمین و بر اثر تغییرات جغرافیایی بالا می آیند و چون مقامات حکومتی و مسئولین مرتبط، نسبت به این امر بی توجهند، بچه های حاشیه نشین شهرها، به عنوان یک اسباب بازی و یک چیز جالب آن را پیدا می کنند و با آن بازی می کنند. دولت ایران نه پیمان نامه اوتاوا را امضا کرده و نه اجازه داده است که بازرسان این سازمان از داخل ایران بازدید کنند. آمار دقیقی از میزان قربانیان مین از سوی مسئولان حکومتی ایران منتشر نمی شود. تنها آماری را ارائه می دهند که مربوط به افراد مین روب است.در سال ۸۸ وزارت دفاع به صراحت اعلام کرده که استانهای کردستان و آذربایجان غربی عاری از مین هستند و همه مناطق این دو استان پاکسازی شدهاند. این بدین معناست که شهروندان دیگر دغدغه وجود مین در مناطق و شهرهای پیرامونی خودشان را ندارند. اما متاسفانه بعد ازا ین اعلام هم ما شاهد انفجارهای گسترده مین در مناطق مرزی بودهایم.
دو کودک مریوانی به نامهای برزان رحیمی و محمد در اثر انفجار مین کشته و یک کودک از ناحیه پا به شدت زخمی شد.
پسر بچه ۱۴ ساله به نام محمد در روستای سبیان اشنویه دو پا و یک چشم خود را از دست داد.
انفجار مین در یکی از روستاهای سر دشت باعث قطع پای دختر بچهای به نام صبری بریادی شد.
تعداد ۵ کودک در یکی از شهرهای مرزی در یک تله انفجاری گرفتار و جان خود را از دست دادند.
فردین مخمدی ۵ساله در حین بازی همه انگشتان و چشمانش را در اثر انفجار مین از دست داد.
احمد اسماعیلی ۱۰ ساله در ایلام یک پا و چشمش را به همراه ۳ تن از همبازیهایش از دست داد.
سیاوش جهانی نوجوان سردشتی چشمهای خود را در اثر انفجار مین از دست داد.
یوسف نظری ۱۲ ساله در روستای دشت اکبران دهلران به علت انفجار جان خود را از دست داد.
و در روز جمعه ۲۶/۰۷/۹۲ هفت کودک خردسال مریوانی در حین بازی و جست و خیزهای کودکانه با مین زخمی شدهاند. وضعیت آنها وخیم است و امکان نابینا شدن دو نفر آنها بر اثر این حادثه وجود دارد. چطوربایدباورکرد هنوز زمینهایی داریم که محل گذر مردم غیرنظامی و کوچه و بازار است و ممکن است بهای این عبورجان و بدنشان باشد. هنوززمینهایی هست که چند کودک بیخبروبیگناه ازآن رد شوند وتا به خودشان بیایند صدای تقه ضامن مین زیر پایشان بلند میشود و تمام… زندگی این کودکان از لحظه ایی که پایشان روی مین رفت برای همیشه و تا ابد تغییر خواهد کرد.
اما تو بیگناه و معصوم به کدامین گناه درگیر جنگ نابخردانه شدی؟
به کدامین گناه لحظه لحظه زندگی کودکانهات را که باید سوار بر رویاهای دلنشین پاکی باشد تباه میشود و تو را به کدامین جرم از تمامی زندگی محروم ساختهاند و تو چشمان زیبای صادق دور اندیشت را به کجا دوخته ای؟ به چه می اندیشی؟
این تصاویر یک سند زنده انکار نا پذیر جنایت علیه بشریت است که از سوی جمهوری اسلامی شیاد وپیروان جنگ افروزش میباشدکه نه تنها اصرار بر ادامه ۸سال جنگ خانمانسوز ایران وعراق کردند، بلکه آنرا “نعمت” نامیدند.