اعدام عملی زشت و غیر اخلاقی است، مشکلی را هم حل نمیکند زیرا تنها به پاک کردن صورت مسئله میپردازد و به ریشه مشکل توجهی نمیکند! اما “اعدام کودکان” زشتتر و نکوهیدهتر و است. فرق یک “کودک” با یک “بزرگسال” در این است که کودک هنوز به بلوغ رشدی و عقلی نرسیده است و لذا نمیتواند مسئولیت تصمیمات، اعمال و رفتار خود را برعهده بگیرد. اتفاقا این موضوع یکی از دلایل اصلی است که یک کودک به “قیم” و “سرپرست” نیاز دارد. به عنوان مثال وقتی به یک کودک، ثروتی به ارث میرسد آن ارث را تا زمان رسیدن به تکامل عقلی که در اغلب کشورها ۱۸ سالگی تعیین شده است، در اختیار کودک قرار نمیدهند. با توجه به این منطق و استدلال است که اگر کودکی مرتکب جنایتی شود، نمیتوان او را مجازات کرد، چون هنوز به مرحله “بلوغ عقلی و فکری” نرسیده است. اینکه در فقه اسلامی تصریح شده است که هر کودک نیاز به قیم دارد اما در عین حال افراد را به خاطر ارتکاب به قتل در دوران کودکی به اعدام محکوم میکنند نشان دهنده تناقض آشکار در نوع منطق و استدلال در فقه اسلامی که شالوده قوانین جمهوری اسلامی بر آن بنا شده است؛ میباشد. اگر کودکان از نظر عقلی بالغ تلقی میشوند، پس چرا ارث به خودشان تعلق نمیگیرد؟ پس چرا دختر و پسر زیر ۱۸ سال به اجازه پدر یا قیم برای ازدواج نیاز دارند؟ پس چرا گواهینامه رانندگی یا پاسپورت مستقل نمیتوانند بگیرند؟ و هزاران سوال دیگری که تمامی تناقض در استدلال قانونگذار را نشان میدهد! چگونه است که تنها زمانی که بحث “قصاص” مطرح است، کودک از نظر عقلی و فکری کامل تلقی میشود و حکم اعدام برای او صادر میشود؟! اینکه جمهوری اسلامی اعدام کودکان را به بعد از رسیدن آنها به سن ۱۸ سالگی موکول میکند هم از زشتی عمل کم نمیکند و خللی در ناقص و متناقض بودن منطق قانونگذار وارد نمیسازد زیرا حکم اعدام بر اساس عملی صادر شده که کودک در زمان کودکی و در دوران عدم بلوغ فکری و عقلی انجام داده است!
میزان عدالت پروری جوامع بشری و حکومت ها با قوانین موضوعه و عملکرد دادگاهها و نهادهای قضائی کشورها سنجیده میشود که جمهوری اسلامی هم به لحاظ قوانین عصر حجریش و هم به لحاظ عملکرد دادگاهها و نهادهای قضائی اش در طول ۳۵ سال گذشته، سیاهترین چهره را از خود به جهان ارائه داده است. اینکه در آمار و ارقامی که نهادهای حقوق بشری جهانی از میزان اعدام در کشورهای مختلف جهان ارائه میدهند، نام ایران بعد از چین قرار داده میشود نادرست و تحریف واقعیت است؛ درست است که چین از نظر تعداد اعدام شدگان سالانه در آن کشور در صدر جدول قرار دارد ولی باید توجه داشت که چین یک ملیارد و چهارصد ملیون جمعیت دارد و ایران هفتاد و پنج ملیون نفر، پس با احتساب جمعیت ۷۵ ملیونی ایران و به همت حکومت خونریز ولایت فقیه و رهبری داهیانه خمینی و خامنه ای، ایران دراین مورد نیز مثل بیکاری و تورم وگرانی و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد و فساد و فحشا و خودکشی و فرار مغزها و حمایت از گروههای تروریستی و آلودگی محیط زیست و تلفات ناشی از تصادفات رانندگی و اعدام کودکان زیر ۱۸ سال و غیره و غیره در صدر جدول قرار دارد ! درهمه اینها که شمرده شده و بسیاری دیگر، حکومت فاسد و خونریز اسلامی، ایران را در سطح جهانی صاحب رکورد کرده است. حال باید دید بر کشوری با این همه مصیبتی که حکومتگران فاسد و نالایق بر سرش آورده اند، دستگاه قضائی اش چطور عدالت گستری میکند و چگونه برای کودکان و شهروندان ایران آسایش و آرامش تأمین مینماید؟!