مردم ایران به بلوغ سیاسی-اجتماعی رسیدهاند و دیگر فرق بین بد و خوب را میتوانند تشخیص بدهند. ولی دولت و ولایت مدارانش، خصوصاً در چند سال اخیر سعی دارند مردم را گمراه کنند و شخصیت کشورهای غربی را تیره کنند و مقصودشان این است که عنوان کنند که ایران در آزادی کامل به سر میبرد و کاملترین و آزادترین کشور جهان است ولی من که در ایران متولد شدم و در این ۳۰ سال زندگی یک نکته مثبت از نظام جمهوری اسلامی ندیدهام، هر چه دیدهام طعنه، بیعدالتی، جنایت و… بوده است. در رابطه با دیپلماسی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی ایران با دیگر کشورها، هر یک از مردم، خود تحلیلگر هستند و میبینند که کدام کشور برای مردم ارزش قائل است و کدام کشور فقط به فکر منافع شخصی است، نیازی به تفسیر آقایان نیست.
ملت ایران بعد از پیروزی، میتواند با دیپلماسی صحیح و کارشناسی شده، با کشورهای صاحبنظر رابطه برقرار کند و هر چه سریعتر به روال عادی برگردد و کمکاری آقایان در این چندین سال را در یک پارادایم فعال، روتوش کند.
ما میدانیم که خصوصاً در این چند سال اخیر چرخه اقتصادی – سیاسی ایران بسیار کند چرخیده است و نیاز به فعالسازی دارد. باید روی مسائل سیاسی و اقتصادی ایران با دید و دقت کارشناسی بسیار عمل کرد. باید ببینیم که آیا وقتی منتصب رهبری دریای خزر را که یکی از منابع ایران است، در این چند سال که سهم ایران بیش از ۴۰ درصد بود را بهعنوان باج به روسها سپرده و در حال حاضر ایران نزدیک به کمتر از ۱۳ درصد در دریای خزر سهم دارد، بازهم دست غرب در میان است؟ آیا میتوانیم در این مقوله کشورهای غربی را مقصر قلمداد کنیم؟ دراینباره هم میتوان بهصراحت اعلام کرد که باج حرف اول را میزند.
آیا وقتی در اوین زندانیان سیاسی خودکشی میکنند، بازهم پای غربیها و امریکا در میان است. وقتی ما در ۱۵ سال اخیر بهدقت به پارادایم اقتصادی، سیاسی ایران و خلیجفارس نگاه میکنیم میبینیم که در خلیجفارس در این چند سال اخیر تعداد دکلهای نفتی ما کم شده، این موضوع خود نشاندهنده بیکفایتی حاکمین و منتصبان نظام جمهوری اسلامی است و هیچ ارتباطی به خارج از کشور ندارد. در حال حاضر ایران ۱۳ دکل نفتی در خلیجفارس دارد و در مقایسه با کشورهای عربی و… برای کشور ما که کشوری نفتخیز است و اقتصادش روی نفت میچرخد، فاجعه است. در این مورد هم میبینیم که آقایان بیکفایتی خود را به گردن غرب میاندازند.
ایران در چند سال اخیر با شیرینکاریها و خرابکاریهای اقتصادی حلقه ولایت و منتصبان ظلم و فساد تقریباً یکی از منزویترین کشورهای دنیا بهحساب میآید. در حال حاضر جمهوری ولایتفقیه با کشورهایی که از تروریسم حمایت میکنند و یا خود تروریست و کودتاچی هستند صمیمی شدهاند و دائم در حال دشمنتراشی و دشمن یابی و چانهزنی هستند.
به نظر شما اینکه حکومت توان کنترل تورم را ندارد، مربوط به غرب است؟
به نظر شما وقتی نظام حاکم بر ایران انتخابات را تبدیل به انتصابات میکند این موضوع ارتباطی با غرب دارد؟
به نظر شما وقتی مردم به شرایط کنونی اعتراض میکنند و نظام اینچنین وحشیانه به جان مردم میافتد، بازهم مقصر امریکا و انگلیس و غرب است؟
وقتی در زندانهای جمهوری ولایتفقیه به زن و مرد تجاوز میشود، اینجا بازهم باید خطا را به گردن غرب انداخت؟
وقتی از طرف نظام تروریست پرور جمهوری اسلامی، به واژهٔ جمهوری احترام گذاشته نمیشود اینجا باید ملاهای نماز جمعه با وقاحت پای غرب را به میان بکشند؟ جمهوری یعنی مردم برای خود تعیین تکلیف بکنند. آیا مردم ایران در این ۳۶ سال برای خود تعیین تکلیف کردهاند؟
آیا معنی واقعی آزادی را حس کردهاند؟ آیا حق انتخاب داشتهاند؟
به نظر شما در این مورد هم باید اجازه داد که جناب خامنهای باروحیه ددمنشانهاش بازهم غرب را مقصر قلمداد کند؟
و یا وقتی چمدان چمدان پولها و منابع ایران را به لبنان و شبکهٔ تروریستی حزبالله میدهند اینجا بازهم مقصر غرب است؟
در مبحث بمب اتم و انرژی هستهای هم آقایان با اجرای سیاستی غلط باعث شدهاند که غرب و اروپا به ایران بدبین شوند و کاملاً هم حق با آنهاست. وقتی نظامی مدام در حال خطونشان کشیدن برای کشورهای مجاور و دخالت در امور آن کشورهاست، باید به آن خرده گرفت. نظامی که با مردم خود چنین میکند یقیناً اگر به سلاح هستهای دست پیدا کند، خاورمیانه و دیگر کشورها را با خطر مواجه میکند. مشکل اصلی و اساسی نظام حاکم بر ایران این است که بهراحتی دروغ میگوید و بهراحتی مشکل را گردن اینوآن میاندازد.
وقتی اطلاعات اتمی توسط پناهجویان ردهبالای نظام به دست سازمانهای مخالف با سلاحهای اتمی میافتد، این سازمان از برنامههای پلید جمهوری ولایتفقیه مطلع میشود و جامعه جهانی شروع به تصمیمگیری میکند تا از مختل شدن اجماع بینالمللی جلوگیری شود. با این پیشینهای که جناب خامنهای دارد اصلاً به آن فکر کردهاید که اگر یکشب ایشان به این فکر افتاد که مطرح کند که به من وحیشده که باید بمب اتم داشته باشیم، چه میشود؟ چون ایشان خود را جانشین و ولی مطلق میداند و در هرکجا که به نفعشان باشد خرافه هم میگویند. در مقوله اتمی، جامعه جهانی دست جمهوری ولایتفقیه را خوانده و اگر بیش ازایندست به حماقت بزنند، سند نابودی خود را توسط ابرقدرتهای دنیا امضا کرده و جان مردم را به خطر میاندازند.
وقتی رهبر نظامی دستور قتل مردم را در یک برنامه زنده رسانهای میدهد دیگر مردم برایش ارزشی قائل نمیشوند و مردم میدانند که هر چه میگوید دروغ و یاوه است. مردم ایران میدانند تمامی این جنایات توسط جانبرکفان ولایتفقیه است. از بمبگذاری برای از بین بردن استاد دانشگاه تا تجاوز و ترور.
این نظام ۳۶ سال است که جنایت بیشه است و همیشه در حال انجام به گفتهٔ خودشان ترورهای مقدس است.
به نظر شما اینکه نظام جمهوری اسلامی در روز عاشورا ترور میکنند، آدم میکشد و ماشینهای نیروی خائن انتظامی از روی مردم بیگناه رد میشوند ارتباطی با غرب دارد. نظام حاکم بر ایران هر زمان که پای غرب و امریکا را وسط میکشد پای خودش در میان است. تنها چیزی که برای جناب خامنهای و حلقهٔ ولایتش اهمیت ندارد، بشر است. اینکه تا چیزی میشود آقایان اعتراضات را به دیگر کشورها وصل میکنند کاملاً اشتباه و دروغی بیش نیست. مردم ایران آزادی میخواهند و برای آزادی میجنگند و این موضوع هیچ ربطی به کشورهای غربی ندارد. دیگر جرس به صدا درآمده و تغییر همهگیر شده و با سرعت در حال انجام است.
زندگی بدون آزادی، جسمی بیروح است. و آزادی بدون اندیشه، روحی سرگردان…
زندگی،
آزادی،
و اندیشه،
سه چیز در یکچیزند.
ازلیت و ابدیت دارند و هرگز از بین نمیروند.
ما ایرانی هستیم و ایران را دوست داریم، ولی با نظام جمهوری اسلامی سخت مشکلداریم و تمامی تلاش خود را انجام میدهیم و ایران را آزاد میکنیم و تمامی کشورهایی که دست دوستی دراز کنند، با تعمق دست دوستی آنان را میفشاریم و برای ارتقای جامعهٔ بشری تلاش میکنیم.
مرتضی جهانگیری