ازآنجاییکه پس از توافق شش قدرت جهانی با ایران سؤالات زیادی در میان پناهجویان و افرادی که میخواهند بهمنظور درخواست پناهندگی در ترکیه و کشورهای غربی از ایران خارج شوند مطرحشده و به فدراسیون رسیده است، در نظر گرفتیم در این شماره همبستگی این سؤالات را با عبدالله اسدی مطرح نماییم.
همبستگی: برای بسیاری از افرادی که مدتهاست دنبال راهی برای خروج از ایران بودهاند اکنون این سؤال مطرح است که آیا به بهبود اوضاع داخلی ایران پس از لغو تحریمها و عادیسازی روابط ایران با غرب امیدی هست تا فعلاً دست به اقدامی برای خروج از ایران نزنند؟ این روزها ارزیابی و تحلیلها در موردتوافق وین بسیار زیاد و متفاوت است، نظر شما در این مورد چیست؟ قرار است نتیجه عملی این توافقات چه تأثیراتی بر روابط غرب با جمهوری اسلامی بگذارد؟
عبدالله اسدی: پیشبینی در این مورد کار آسانی نیست ولی عادیسازی روابط میان غرب و جمهوری اسلامی هم کار آسانی نیست، چون جمهوری اسلامی هنوز بزرگترین قدرتی است که اسلام سیاسی را در منطقه نمایندگی میکند، بنابراین جنگ سرد همچنان میان غرب و ایران و از طرف دیگر میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ادامه پیدا میکند. اجازه بدهید اول به موقعیتی که جمهوری اسلامی پیداکرده خیلی مختصر اشارهکنم. خیلی طبیعی است که تحریمهای اقتصادی برای جامعه ایران فلجکننده و ویرانگر بوده و به همین دلیل جمهوری اسلامی میبایست در مقابل چنین وضعیتی سر تسلیم فرود بیاورد و شکست خود را بپذیرد و به این توافقات گردن بگذارد. هدف غرب از این توافق مهار جمهوری اسلامی از دسترسی به سلاح هستهای است، نه بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران. بههرحال هدفی که درزمینهٔ هستهای به دنبال آن بودند، متحقق شد ولی در تمام طول مذاکرات هستهای، آمریکا و دیگر قدرتهای متحدش وارد بحث حقوق بشر و ایجاد فضای باز سیاسی و فرهنگی و غیره با جمهوری اسلامی نشدند. هدف آنها همین بود که جمهوری اسلامی به قدرت هستهای تبدیل نشود. نگرانی و فشار اسرائیل این موضوع را برای خود آمریکا مدتها بود جدیتر کرده بود.
اینکه در درازمدت این توافق میتواند بر زندگی مردم تأثیر مثبت بگذارد یا نه، بعید به نظر میرسد، ولی بهعنوان قدم اول برای مردم ایران خبر خوشحالکنندهای بود و دیدیم که همزمان با پایان مذاکرات، مردم اظهار خوشحالی کردند. خوشحالیشان هم از شکست جمهوری اسلامی بود. خوشحالی از اینکه خامنهای و همدستان تندرو و دلواپسش در این جریان شکست خوردند. هرچقدر در این چند سال علیه آمریکا و غرب و تهدید به نابودی اسرائیل گفتند و بافتند پنبه شد و دست از پا درازتر برگشتند سر جای قبلیشان. بههرحال اتفاقی که افتاد این است که قدرت هستهای جمهوری اسلامی را بیخطر ساختند. برای مثال هفت تن ذخیره اورانیوم را به ۳۰۰ کیلو کاهش دادهاند، تحریم تسلیحاتی به مدت ۵ سال و تحریم موشکهای بالستیک به مدت ۸ سال و عدم امکان استفاده از رآکتورهای هستهای آبسنگین و امکان تحقیق بر ۳۰ دستگاه سانتریفیوژ به مدت ۸ سال، پذیرش پروتکل الحاقی مصوب ۱۹۹۷ و امکان دسترسی سریع آژانس انرژی اتمی به هر نوع امکان غنیسازی غیر صلحآمیز، همه و همه فاکتورها و محدودیتهای جدیای هستند که جمهوری اسلامی را از دسترسی به سلاح هستهای بازمیدارد.
همبستگی: آیا این توافقات در بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران تأثیری دارد؟
عبدالله اسدی: به نظر من دوراندیشی و تحلیل در این مورد هنر زیادی لازم ندارد، مردم ایران دارای تجربه ۳۷ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بودهاند. حقوق بشر در اسلام و قوانین اسلامی هیچ معنا و مفهومی ندارد. ازنظر من حقوق بشر معانی بسیار عملیتر از آن چیزی دارد که امروز حتی در پیشرفتهترین کشورهای جهان از آن تعریف و تمجید میشود، چه رسد به رعایت آن در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی؛ ولی تفاوتهای زیادی در فهم حقوق بشر در جامعه بشری وجود دارد. در بسیاری از کشورهای جهان مجازات اعدام، هم از قوانین کشور خارجشده و هم از فرهنگ مردم. متأسفانه سطح نقض حقوق بشر در ایران چنان تضعیف و تنزل پیداکرده که وقتی از نقض حقوق بشر صحبت میشود اولین موضوعی که موردتوجه قرار میگیرد اجرای مجازات اعدام است و یا در بسیاری اوقات زشت و زمختتر از آن اعدام کودکان است. در کشوری که قانون و فرهنگ مجازات اعدام وجود دارد پایهایترین حقوق و حرمت انسان بهآسانی پایمال میشود.
حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد بهطور ذاتی و بهصرف انسان بودن باید از آن بهرهمند باشد. این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و برای دولتها به دنبال دارد. رعایت حقوق بشر و احترام به حقوق بشر برای عده خاصی از آحاد بشر نیست. خیلی ساده، در هر جامعهای که فاصله طبقاتی و تبعیض و بیعدالتی هست خود به معنای پایمال شدن حقوق بشر است؛ بنابراین حقوق بشر آن چیزی نیست که در اعلامیه جهانی حقوق بشر تبلور پیداکرده است. متأسفانه امروزه بیرحمی انسان تحت نام نژاد برتر، مذهب برتر، ملت برتر و تحت نام شیعه و سنی و کافر و مسلمان، دفاع از تمامیت ارضی و هزار و یک دلیل پوچ و بیمعنا در خشنترین حالت حقوق و احترام و اختیارات انسانها زیر پا گذاشته میشود. اجازه بدهید از سؤال اصلی دور نشویم. اگر کسی فکر میکند به دنبال توافق هستهای حقوق و اختیارات و حقطلبی در ایران به این معنای ساده که کارگران میتوانند آزادانه روز جهانی کارگر را جشن بگیرند، روزنامهنگاران اجازه پیدا میکنند بدون ترس از اینکه روزنامهشان بسته شود و خودشان روانه اوین شوند هر موضوعی را افشا کنند، دانشجویان اجازه پیدا میکنند بدون ترس از کمیتههای انضباطی و حراستیها جمع شوند و انتقاد کنند، خبرنامهشان را منتشر کنند و به دخالت مذهب در امور درسی و تفکیک جنسیتی و هزار و یک قیدوبند نا لازم دیگر نه بگویند، زنان اجازه ورود به استادیومهای ورزشی پیدا میکنند و از شر پوشش اجباری نجات پیدا میکنند، مجازات اعدام متوقف میشود، فشار از روی معتقدین به مذاهب دیگر علاوه بر مذهب رسمی برداشته میشود، زندانیان سیاسی آزاد میشوند و غیره، اشتباه میکند. اینها باید پایهایترین و اساسیترین معیار بهبود در وضعیت حقوق بشر در ایران بعد از توافق هستهای باشد. باور من بر این است که بعد از توافقات هستهای، جمهوری اسلامی، بهویژه خامنهای و جناح دلواپسش مثل مار زخمی میشوند، حتی اگر شده برای یک دوره کوتاه هم، اجرای مجازات اعدام را افزایش میدهند، مبارزات مردم را سرکوب میکنند و تا آنجایی که توازن قدرت اجازه دهد میکوشند تاوان شکستشان را در مذاکرات هستهای از مردم بگیرند. در پاسخ به دوستانی که سؤال کردهاند باید بگویم با این توضیحات اگر من باشم برنامهریزی قبلیام را برای مهاجرت، به امید اینکه بعد از توافقات هستهای، اتفاق خاصی میافتد گره نمیزنم.
همبستگی: در شرایط فعلی توصیه شما به مردم ایران چیست؟
عبدالله اسدی: من فکر میکنم فرصت مهمی است. الآن که کشورهای غربی و شرکتها و مؤسسات زیادی برای بستن قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری یکی پس از دیگری به ایران میروند، مردم هم قدم به جلو بگذارند، خواستهها و مطالباتشان را مطرح کنند. اگر مردم ایران میخواهند یک لکه ننگ را از پیشانی جامعه پاک کنند، باید خواست لغو مجازات مرگ را به خواست اصلی خود تبدیل کنند. آزادی زندانیان سیاسی، لغو پوشش اجباری، حل معضل بیکاری، خدمات درمانی رایگان و ایجاد امکانات برای تغییر بنیادی و بهبود در محیطزیست، خواستههای پایهای و شرط سعادت و خوشبختی و احترام به حقوق انسان است و لازم است مردم آنها را بهعنوان مطالبه فوری خود مطرح کنند و باقدرت اجتماعی و سازماندهی خواستار اجرای آنها شوند.