sahar_hanafi

سحر حنفی کودکان کار و خیابان

sahar_hanafi

یک واقعیت تلخی که در جامعه ایران وجود دارد و تا به امروز از سوی رژیم ظالم جمهوری اسلامی به آن پرداخته نشده،معضل کودکان خیابانی است. کودکانی که به آنها اصلا توجه نمی شود و آنها نمادی در جامعه هستند تا فقر را به نمایش بگذارند و بی عدالتی ها و تبعیض را در جامعه نشان دهند.

هر روزه در جامعه شاهدکودکانی هستیم که سر چهار راهها و پشت چراغ قرمزها مشغول فروختن کبریت،گل،فال و….هستند.کودکانی را می بینیم که با موجی از التماس در نگاهشان سد راه ماشین ها و عابرین پیاده می شوند و با التماس سعی در فروش آدامس و یا ورقی از فال دارند.دختر نوجوانی را می بینیم که مجبور است اسپند دود کند و شیشه ما شین ها را پاک کند تا شب گرسنه سر بر بالین نگذارد و آبرو و حیثیت خویش را به ناچیز نفروشد.

اگر به خیابانی که مسیر عبور ماشین ها است نگاه کنیم،همین که چراغ قرمز شد دختر کوچکی را می بینیم که با مادر خود منتظر است تا حرکت ماشین ها متوقف شود تا او بتواند بسته ای کبریت بفروشد،همین که ماشین ها می ایستند دخترک شیشه ماشین را با دستان کوچکش می زند و با التماس از راننده می خواهد یک بسته کبریت از او بخرد دخترک فکر می کند چون راننده سوار ماشین مدل بالا است به او کمک می کند ولی راننده سر او داد می زند که از ماشین دور شود.دخترک نگاهش به دختر کوچکی که در صندلی عقب ماشین نشسته می افتد که هم سن و سال اوست ولی به جای کبریت،عروسک در دستش است،در یک ماشین مدل بالا نشسته،کسی سر او داد نمی زند و به جای اشک،خنده بر لبانش نشسته است و برای به دست آوردن لقمه نانی صبح تا شب در خیابانها پرسه نمی زند.دخترک تمامی این تبعیض ها را خوب می فهمد و می داند ولی برای زنده ماندن ناچار است تلاش کند پس منتظر می ماند تا دوباره چراغ قرمز شود تا به سراغ ماشین دیگری برود.

صاحبان این ماشین ها و کسانی که به این کودکان هیچ توجهی نمی کنند افرادی هستند که توسط رژیم جمهوری اسلامی به سرمایه دارانی بزرگ تبدیل شده اند این افراد بویی از انسانیت نبرده اند و فقط به فکر مال اندوزی و مقام هستند و انسانیت برای آنها معنایی ندارد.

سردمداران جمهوری اسلامی  حق و حقوق این کودکان را دست چنین افرادی سپرده است  این رژیم فاسد از همان بدو تولد کودکان را به سوی فقر و نداری می کشاند تا خود به اهداف ننگینش برسد.

دل کوچک کودکان معصوم طاقت این همه سختی و مشقت را ندارد،دل کوچک شان  نمی تواند این همه بی مهری را تحمل کند،این کودکان زیر بار فشار زندگی،فقر و فلاکت نابود می شوند این کودکان قربانیان جمهوری اسلامی هستند.

بسیاری از خانواده ها به خاطر فقر و تنگدستی،برای امرار معاش و گذراندن زندگی،کودکان خود را به کار در خیابان وادار می کنند و این کودکان علیرغم داشتن خانواده از کوچکترین و ابتدایی ترین حقوق انسانی خود که حق آموزش و تحصیل است محروم مانده اند و به جای رفتن به مدرسه  برای کار روانه خیابانها می شوند.

کودکان خیابانی  دنیای معصومانه کودکی خود را رها کرده و به دنیایی قدم نهاده اند که بسیار بی رحم و خشونت آمیز است. این دنیای وحشتناک و تیره و تار را جمهوری اسلامی برای کودکان ساخته است.

کودکان خیابانی بهترین سالهای عمر خود را در خیابانها می گذرانند،آنها درست زمانی که باید پشت نیمکت مدرسه باشند،درست زمانی که باید فریاد شادی آنها در خیابانها بپیچد و شادی را تجربه کنند،زمانی که باید دست نوازش پدر و مادر را احساس کنند و….آنگاه تلخی زندگی به سراغشان می آید،آنها را سر چهار راهها می نشاند،در همان خیابانها بزرگ می شوند کودکی خود را گم می کنند،این کودکان با عقده های روانی بزرگ می شوند ودر خیابان ها تبعیض را به خوبی می بینند و درک می کنند،آنها با بی مهری و کدورت ها و حقارت ها بزرگ می شوند و کینه ای از کل جامعه در دل خود جمع می کنند.

این کودکان همان آینده سازان فردای کشور ایران هستند که بازیچه سیاست های کثیف جمهوری اسلامی شده اند و هیچ نهاد و ارگانی وجود ندارد که از آنها حمایت کند و هیچ حق و حقوقی برای این کودکان وجود ندارد.

اگر بخواهیم این مشکلات و معضلات را ریشه یابی کنیم باید به عواملی از جمله فقر خانواده ها،توزیع نا عادلانه ثروت در سطح جامعه،خصوصی شدن آموزش و پرورش،اعتیاد و طلاق والدین  اشاره کنیم . باعث و بانی تمامی این مشکلات کسی جز جمهوری اسلامی نیست.

به امید روزی که هر چه زودتر این رژیم اسلامی سرنگون شود تا همه مردم،به خصوص کودکان بتوانند بدون فقر و سختی زندگی راحتی داشته باشند.

مرگ بر جمهوری اسلامی

زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران

 

سحر حنفی