حاکمیت جمهوری اسلامی در طول عمر سه دهه ای که سپری کرده هیچگاه تا بدین حد به هچل گرفتار نبوده است. فشار ها از هرجهت به حدیست که آقایان تنبان زرد کرده اند. موج فردا با اینکه نه پیشگوست ونه علم اسطرلاب می داند اما در چند یادداشت آنهم ماهها پیش این اوصاف حکومت را پیش بینی کرده بود. نوشتیم که حکومت در آستانه فروپاشیست. شاید جز تحلیلگران کسی معنای این فروپاشی را درک نکند چون ظاهر امر عادی می نماید اما واقعیت این است که حکومت از فاز اول فروپاشی عبور کرده است. نشان بارز آن هم اینکه عملا کنترل تمام عیار امور در دست نظامیان است و دولتی به معنای واقعی حاکم نیست. فرمانده سپاه حاکم نظامیست به قم می رود، خط ونشان می کشد، تطمیع می کند و خلاصه به زبان عمل می گوید که حاکم منم نه دولت!
فاز دوم فروپاشی نیز کم کم خود را نشان خواهد داد. علائم آن از هم اکنون هویداست. اسم انتخابات نم از دهانشان می کشد و ضرباهنگ قلبشان را به حدی بالا می برد که در لباس پاسداری یا لباده ملایی رقص سینه لرزان دارند. تحریم انتخابات از یکسو وجایگزینی رقیب سفاک واسلحه دار با اصلاح طلبان کم خاصیت ازسوی دیگر خوابها را آشفته کرده است.راستی اگردارودسته جبهه پایداری مصباح با تقلب ومضیقه مواجه شوند وکار به حضور خیابانی هوادارانشان بیانجامد آیا لایه ای از این هواداران که در اطلاعات سپاه لانه کرده اند تک تیراندازانشان را به پشت بام ولابلای شمشادهای خیابان اعزام نمی کنند.شک نکنید که ذره ای درنگ نخواهند کرد واین همان نگرانیست که ذلیل جعفری از آن نگران است.حق با علی کشتگر است که می گوید ریشه جنگ نمایی در خلیج فارس نه احتمال جنگ که فضا سازی برای سرکوب افعی دوسریست که در خانه خونریزان لانه کرده است.خونریزان سفاک اگر موفق به حفظ مجلس فرمایشی نشوند و دومای ایرانی را به دست مردک روانی احمدی نژاد بسپارند کارشان تمام است اگر هم سخت جانی کنند جبهه پایداری غارت که سودای ولایت جهل مصباحی در سر دارد کوتاه نخواهد آمد. بازی مرگ وزندگیست.اگر دقت کنیم می بینیم که سازمان حکومت در قالب طرحی جامع هم تلاش برای شکافتن جبهه اپوزیسیون دارد و هم مجاری اطلاع رسانی در داخل را به بدترین شکلی مهار می کند. شبکه های ماهواره ای خبری نظیر بی بی سی و صدای آمریکا در ساعات کلیدی شب قطع می شوند و عجله برای قطع اینترنت و بکار افتادن موتور جستجوگر ایرانی به اضطراب انجامیده است. چرا چون نگرانی اصلی را دریافته اند:آگاهی عمومی و افزایش قدرت تحلیل در جامعه، بیش از یک سال پیش در قالب سخنی با اصلاح طلبان و در یادداشتی نوشتیم که انتخابات بی انتخابات. هدف رسیدن به همین نقطه بود. هرچه رقبا از میدان بیشتر دوری کنند زمینه برخورد این دو افعی بیشتر می شود واین همان رویارویی آخر است.در این میان اما نقش ما تحریم منفعل وسکوت نیست. تحریم فعال است وموضوع فعالیت استفاده از فرصت برای آگاه کردن اقشار بی اطلاع جامعه از شرایط وآرایش نیروهاست. باید به میان مردم رفت وآنان را درجریان امور قرارداد. در جنوب شهرها مردم کمتر از مسائل مطلع اند. بیهوده نیست که سخت گیری برای داشتن تجهیزات ماهواره در آنجا بیشتر و تماشای شبکه های ماهواره ای جرمی سنگین تر است. جنوب شهر ها که از خواب برخیزند کار تمام است. حکومت هم این را خوب می داند. اگر جوانان و فعالان جنبش از میزان نگرانی حاکمان غارتگر از دانستن در جنوب شهرها اطلاع داشتند آب دستشان بود زمین می گذاشتند و قدم بر می داشتند اما افسوس که از این مهم غفلت می شود. باید به عموم مردم گفت که با عدم حضور در انتخابات از این دعوا کناره بگیرند و تماشاچی فرصت شناسی باشند تا به وقت موعود سر هر دو افعی به سنگ همتمان له شود. فرصتی برای اشتباه نیست. اکنون باید میدان را خالی کنیم تا غارتگران در غیاب ما به تسویه حساب بپردازند. سوت و کف باید زد و هلهله باید کرد که مقدمه جشن آزادی ملت ازچنگال دیوان دور نیست.خونهای به ناحق ریخته کم کم دارد ثمر می دهد.صبر، زیرکی، اتحاد و التزام به اندیشه جمعی کارت دعوت همه ما به ضیافت عروسی استقلال و آزادی کشورمان است.زنده باد فعال سیاسی هوشمند و عملگرا