به نام هویت انسانی
متاسفانه شرایط پناهندگان دراین کره خاکی مناسب نیست و همچنان در تمامی کشورهای متحمل سختی های فراوان می شوند و شده اند ! پناهندگان ایرانی و … درکشورهای اطراف ایران و حتی اروپائی متحمل فشارهای از هم گسیخته ی دولت های خودکامه شده اند !
همه روز خبرهائی مخابره می شود از فقر، فشار و نارضایتی پناهندگان!
تا زمانی که در ترکیه هستند که باید فشارها و رفتارهای مردم ترکیه، پلیس و دیگر عوامل گروه زور را، تحمل کنند و وقتی هم که به کشور سوم عزیمت می کنند، به نوعی فشار تازه، تازگی خود را به دست می آورد !
زمانی که این عزیزان در ترکیه هستند، به سختی و با پیگیری گروههای فعال حقوق انسانی “یو ان اچ سی آر” را مجاب میکنند که کار آنها را انجام دهد و البته که این سازمان با تاخیر لاک پشت وار کارهای مربوطه را انجام می دهد و این عزیزان را در یک پریود ۲تا ۳ ساله به کشور سوم روانه می کند ! متاسفانه این تاخیر تاسف بار است !
پناهندگانی که در دل درد هستند با سختی دست و پنجه نرم می کنند و صدایشان به جایی نمی رسد ! بعضی پناهندگان هستند که حتی از حقوق خود هم خبر ندارند ! حتی متاسفانه فن بیان دفاع از خود را هم ندارند ! ما باید همراه آنها باشیم و صدایشان باشیم .
این گفته از سوی بسیاری از پناهندگان، بازگو شده که اگر از خودشان دفاع کنند، دولت ترکیه و “یو ان اچ سی آر” برایشان مشکل درست می کند ! گویی با دو سازمان مافیایی رو برو هستیم ! من به این باور رسیده ام که دولت اسلامی وقت ترکیه و “یو ان اچ سی آر” تشکیل یک سازمان مافیایی داده اند و چنان وحشت به دل پناهندگان انداخته اند که اینان حتی می ترسند که از حق خودشان دفاع کنند!
مصاحبه های با تاخیر
تست های پزشکی دراز مدت
تاریخ پرواز های معوقه
همه و همه میوه تلخ این نابسامانی هاست ! این موارد دست به دست هم داده اند که، پناهندگان در کشورهای اطراف ایران و حتی اروپایی و شرق دور، احساس خوبی نداشته باشند و روزها و ساعات تلخی را سپری کنند!
پناهندگان ، خصوصا در کشور ترکیه تمامی هزینه ها، بر دوش خودشان است و هیچگونه ساپورتی از دولت اسلامی وقت ترکیه ندارند و از امکانات رفاهی و خدمات اجتماعی محروم هستند ! آیا در قرن ۲۱ باز هم باید شاهد ناعدالتی باشیم ؟! آیا باید در قرنی که صحبت بر سراجتماع مدرن و متمدن بودن است، باید در عین ناباوری فشار بر دوش توده مردمی باشد !؟
پناهندگان در کشور ترکیه به سختی زندگیشان را میگذرانند و با مشقت فراوان روزها را شب و شب ها را روز می کنند ! من بر این باورم که باید اشل را از بالاتر گرفت و به سمت اروپای شرقی و مرکز اروپا و از آنجا با سرعتی زیاد به وضعیت پناهندگان در کشورهای اسکاندیناوی پرداخت .
با گزارشاتی که من از این قسمت ها هم دریافت کردم ، تقریبا هوش از سرم پریده است ! زیرا من دائما خیالم نسبت به اسکاندیناوی راحت بود تا که، طی مصاحبه ای که با یکی از مدیاهای اجتماعی انجام دادم در رابطه با پناهندگان، تماس های بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی صورت پذیرفت که من را متعجب ساخته، که قطعا با اکیپی که در آن برای پناهندگان فعالیت می شود، قصد سفر در ماههای آینده به هر چهار کشور اسکاندیناوی را داریم تا از نزدیک تمامی این حاشیه ها را پوشش خبری دهیم.
با این اخباری که در رابطه با پناهندگان در اروپای مرکزی و شمالی و شرقی دریافت می کنیم، قطعا می توان این را عنوان کرد که اروپا نیز آسایشی برای پناهندگان تدارک ندیده و در دل سرمایه داری هیچگاه توده مردم در آرامش نبوده اند، زیرا سنت دیرینه سرمایه و بورژوازی است که همیشه باید درصد پایینی در آرامش باشند ! که این خود یک عفونت فرهنگی است و توده مردم را زیر فشار قرار می دهد !
در دل اروپا همچنان رفتارهای فاشیستی وجود دارد و یکی از موارد که پناهندگان را می آزارد، این مورد است ! حتی در کشورهایی مثل آلمان این مساله بعد وسیعی به خود می گیرد و باعث اختلال در چرخه های اجتماعی شده است ! ما باید تلاش کنیم که با تبلیغ فرهنگی این موارد به یک اجتماع سالم با بهداشت روانی بسیار بالا فکر کنیم و هر روز بهتر از دیروز به این ارمغان نزدیک تر بشویم و بتوانیم که با رفتارهایمان، اجتماعات اروپایی را مجاب کنیم که به حقوق پناهندگان تن بدهند .
در این قسمت سعی دارم به صورت سر خط و تیتروار وضعیت چند پناهنده که در کشورهای مختلف اروپایی و در معرض دیپورت هستند و یا به صورت زیرزمینی به زندگی خود ادامه می دهند را برای شما توصیف کنم. امیدوارم که با این گزارش توانسته باشم این زخم را که قابل پانسمان نیست را به نظر شما برسانم؛ تا بتوانیم من و شما صدای این عزیزان باشیم و با اطلاع رسانی جلوی فجایع بعدی را بگیریم.
صالح ایرانی بالای دو سال است که در ترکیه است و با در دست داشتن، قبولی از سوی “یو ان اچ سی آر” همچنان هیچ کشوری پذیرای او نبوده است !
رضا محمودنیا نزدیک به یک سال است که هنوز مصاحبه اصلی را برای ایشان تدارک ندیده اند و به او اعلام کرده اند که در اپریل ۲۰۱۲ خودش را برای مصاحبه اصلی آماده کند !
محمد آزادی ، در عین ناباوری پروسه پناهندگی اش در انگلستان متوقف شده است !
هوشنگ پارسائی بیش از سه سال است که در نروژ موفق به دریافت اقامت نشده و شرایط و ویدیوهائی که از سرگذشت زندگیش در این کشور برای ما ارسال کرده است، تماما حاکی از یک مرگ تدریجی است ! متاسفانه ایشان در معرض دیپورت به ایران است! باید به صورت ویژه پرونده ایشان مورد بررسی قرار گیرد.
جمیس اودا بیش از شش سال است که در کشور سوئد موفق به دریافت اقامت نشده و در لیست پلیس است که هر لحظه امکان بازداشت و دیپورت او وجود دارد. ایشان در این چند سال به صورت زیر زمینی به زندگیش ادامه داده و همچنان استقامت کرده و خواستار حقوق انسانیش است.
م-ح پس از دو سال با جواب از سوی سازمان مافیایی “یو ان اچ سی آر” همچنان در ترکیه منتظر زمان پرواز است .
م- ر ایشان نیز در ترکیه هستند و جواب در دست دارد، ولی متاسفانه هیچ کشوری پذیرایش نیست !
سودابه سرخیل در کشور نروژ بعد از گذشت سه سال نتوانسته روی آسایش را ببیند و همچنان پشت درب بسته اقامت قرار دارد.
پیمان افشار و فرامرز اسکندریان نیز بیش از سه سال است که در روسیه به صورت زیر زمینی زندگی می کنند و به دلیل ارتباط نزدیک مرتجعین جمهوری فاشیستی اسلامی و تهدید هایی که شده اند، قادر به اعلام پناهندگی نیستند زیرا ایشان از سوی افرادی ناشناس تهدید شده اند که در صورت معرفی به “یو ان اچ سی آر” و یا دولت روسیه در معرض دیپورت قرار می گیرند و همچنان زندگیشان را با سختی میگذرانند.
اسامی پناهندگانی بسیار زیاد است و در حوصله این گزارش خبری نمی گنجد.
امیدوارم که هر انسان به فکر دیگر هویتها و انسانهایی باشد که در کشورهای مختلف تحت فشار و شرایط سخت پناهندگی هستند. ما باید صدای پناهندگان در سر تا سر دنیا باشیم.
به امید روزی که هیچ هویتی خانه بدوش نشود و طعم تلخ پناهندگی را نچشد.
با مهر
بهمن مرادیان پی