در باب مبارزات زنان در جوامع مذهبی-سنتی قلم بسیار رفته و تحلیل های گوناگونی صورت گرفته، و اما تاریخ مداما در قالب های نو خود را تکرار می کند و قلم ناگزیر از نوشتن است. چندی است که شکل جدیدی از مبارزه توسط گروهی از زنان پیشرو توجه جهان را به خود متوجه کرده است. مبارزه ای که در نگاه نخست آغازگر آن ماجده اولیای مصری است و در میان گروهی از زنان مبارز ایران حامیان و دنباله روان پر شماری یافته است.
این اعتراض چنان که از دعوی پیشگامانش بر می آید، اعتراضی ست بر جفایی که قرن هاست بر تن زنان در جوامع مذهبی و عموما مسلمان می رود. قرن هاست که تن زن مسلمان در دنیای خارج از امن گاه خانه اسبابی ست شرم آور و ملزم به مستور ماندن در ردا و حجاب، لکه ی شرمی ست که می بایست از دیده ها پنهان بماند چرا که اگر دیده شود همگان را با ندایی گناه آلود به خود می خواند، و تنها آن گاه که در خلوتگاه همسر عیان شود به مرواریدی پسندیده بدل میگردد. در واقع در جوامع مذهبی-سنتی نفس حضور زن در خارج از حریم حرم شوهر می تواند قدر ترین ابزار شیطان برای گمراهی بشر باشد.
اگر چه این باور توانست حضور زنان در اجتماع را نا پسند جلوه دهد و قرن ها آنها را در پستو ها و اندرونی ها محصور نگاه دارد، تاریخ زنان بسیاری را به خود دیده که در برابر این نابربری ایستاده و کوشیده اند که آن را اصلاح و تعدیل کنند، و در زمانه ی ما با گسترش روشنگری در جوامع-خاصه جوامع شهری- زنان بسیاری پا را فرا تر نهاده و کوشیده اند این زندان را به تمامی ویران کنند و خواهان بر اندازی احکام اسلامی در مورد زنان به تمامی شده اند.و اکنون بدعت گذاری ماجده اولیای مصری موج نویی از اعتراضات زنان نسبت به نابرابری جنسیتی را به پا کرده است. موجی که گروهی آن را کریه و بی شرمانه می خوانند، گروهی دیگر به آن پیوسته و خود پرچم دار مبارزه شده اند، و دسته ای بار سنگین پیشینه ی مذهبی بر دوش به کناری ایستاده و در جدال مذهب با آزادی و برابری مرددند طرف کدام را باید گرفت.
اما فراموش نکنیم که جسارت دختر مصری گرچه بسیار تا ثیر گذار و تحسین برانگیز است، ایران چنین شیر زنانی را بسیار پیش از این ها به خود دیده است. آن هنگام که طاهره قر ه العین زن ادیب و تحصیل کرده ی ایرانی در اوج خرافه پرستی اسلامی عهد قاجار روبنده ی خود را به نشانه ی اعتراض به تبعیض جنسیتی در میان عموم کنار زد، شدت تا ثیر گذاری و خلاف عرف بودن عمل او اگر که بیشتر از نمونه های امروزی آن نباشد، کمتر نبوده است. درآن زمان که حتی مردان موسیقی پرداز لعن و نفرین می شدند، قمر الملوک وزیری بر زخمه ی ساز نوازندگان مرد صدای آسمانیش را به گوش همگان می رساند و چه بسیار بودند مذهبیونی که ریختن خون او را از اوجب واجبات می دانستند. گفته شده که پس از قر ه العین، او نخستین زنی بوده که بدون حجاب در انظار عمومی حاضر شد و به اجرای موسیقی در گراند هتل پرداخته است. بانوانی چون صدیقه دولت آبادی در عهد مشروطه پیشتر از بسیاری از زنان در جوامع همسایه انجمن هایی با هدف دفاع از حقوق زنان بنیان نهادند و شروع به انتشار نشریاتی در خصوص زنان کردند و جسورانه مسئله ی پوشش اجباری و بسیاری از دیگر محدودیتهای زنان در اجتماع آن روز را مورد نقد و چالش قراردادند. از این دست زنان در تاریخ ایران کم نیستند. زنانی که رنج توهین ها و تهدیدها را به جان خریدند تا ساختارهای غلط و افراطی زمانه خویش را اصلاح کنند.
زنان بی پروا و آزادی خواه در ایران بسته به شرایط زمانی و مکانی خود از روش های گوناگونی برای مبارزه با نابرابری جنسیتی یاری جسته و می جویند.و امروز درایران پس از قرن ها تحمل ظلمی که اسلام به زنان ایرانی روا داشته و به مدد گسترش آموزش و روشنگری هر روز زنان بیشتری نقاب از چهره کریه دین برداشته و به جمع زنان آزادو برابر گیتی می پیوندند. امید است به مدد همت و شهامت زنان مبارز در آینده ی نزدیک نگاه جنسیتی بر شانه هیچ زنی در ایران و روزی در تمامی جهان سنگینی نکند.