شرایط اجتماعی در کشور های مسلمان نشین خاور میانه بستگی به موقعیت جغرافیایی و آب و هوای خشک این مناطق داشت. شکل زندگی مردم تابع این آب و هوا بود و مردم، مناطق مسکونی خود را در نزدیکی منابع آب بنا میکردند و تراکم جمعیت در این محدوده تناسب با وضعیت ذخیره آب و بستگی به زیاد و کم شدن این منابع داشت و با رشد جمعیت عموما فقر و گرسنگی و قحطی را به دنبال داشت که گاهی با بروز بیماریها و غارتگریها جان بسیاری از این انسانها گرفته میشد و بار دیگر توازن بین جمعیت و منابع آب بر قرار میگردید و ایرانیان از این موقیت مستثنی نبودند در حالی که آنان از وضعیت زندگی دیگر مردم جهان بی اطلاع بودند اسلام بود که به کمک این قحطی زدگان میامد و به آنان میقبولاند که این شرایط زندگی خواست خداوند است و اوست که هر که را بخواهد دارا و یا ندار می آفریند و آدمیان در برابر اراده ی خداوند تسلیم هستند چون معنی اسلام تسلیم است تسلیم در برابر خواست خدا ! فقط باید شکر گزار بود چرا که خداوند در قرآن بهشت موعود و نخلستان ها و نهر های جاری در زیر درختان سبز و حوریان زیبا برای شما وعده داده و کم بود ها و فقر در این دنیا گذراست و این مشقتها را باید تحمل کرد تا این چند روز عمر بگذرد .
بعد از به روی کار آمدن سلسله صفویان در آذربایجان که گروهی از رهبران شیعه ی دوازده امامی با همکاری چند عشیره از هواداران خود مردم را وادار نمودند که بدون چون و چرا این مذهب را قبول کنند و کسانی که از این قوانین سر پیچی میکردند به شدت مجازات میشدند . ملا های شیعه ی حکومت صفوی در مدارس دینی آن زمان تربیت میشدند و اینان بودند که به علما معروف و به عنوان بالا ترین مقام دینی شناخته میشدند که وظیفه داشتند با تکیه به روایات شیعه در مورد حق رسالت دوازده امام شیعه برای جامعه ی اسلامی تبلیغ کنند.
تبلیغ این روایات در حکومت صفویان حمایت گسترده ای را برای پادشاهانی که خود را نماینده ی مخصوص امام زمان می دانستند فراهم آورد شاهان صفوی معتقد بودند که به سبب ارثی بودن ولایت چون از فرزندان امام ششم هستند به طور خدادادی اختیار جامعه را چه سیاسی و چه مذهبی در دست دارند از این رو باورمندان به این داستان های مذهبی شاهان صفوی را به چشم رهبران برگزیده امام زمان مینگریستند و اطاعت از آنان را واجب می دانستند تبلیغات گسترده ی صفویان در این دوره باعث شده بود که بعد از صفویان هر حکومتی قدرت را به دست می گرفت باید برای حفظ و نگهداری از این آیین سوگند یاد میکرد . حضور اسلام و ملاها که مروج آن بودند در این مناطق باعث عدم هر نوع پیشرفت و آگاهی از علوم و فنون جدید می شد در حالی که جوامع پیشرفته اروپایی بعد از رنسانس به تکنولوژی های بالا دست یافته و این اسلام شیعی بود که همچنان در انتظار ظهور امام زمان به سر میبرد تا از راه برسد و با شمشیر خود دمار از روز گار ستمکاران در بیاورد و عدل و داد را در سر تا سر گیتی بگستراند و یا این که اگر مردند در آن جهان باغ های فراوان و حوریان بهشتی در انتظارشان هست و به همین منوال مسلمانان در جا میزدند وکارگران و کشاورزان این قشر زحمتکش باید لقمه در خون میزدند و اروپاییان از چنگال دین رسته روز به روز به پیشرفت های شایان علمی و اقتصادی دست میافتند و ملاها در ایران آن چنان تسلطی برسلاطین داشتند که اگر آن ها هم میخواستند جرات برقراری روابط با کشور های پیشرفته ی اروپایی را نداشتند زیرا از نظر ملا ها خارجیان را که مسلمان نبودند نجس و ورود آن ها را به سرزمین اسلامی حرام می دانستند . و این از آن نظر بود که آ خوندها می دانستند ورود خارجیان به کشور مردم را از دست آورد های علمی اروپاییان آگاه می کند و دیگر جایی برای آخوند های ارتجاعی نمی ماند که بخواهند عقاید پوسیده و خرافی خود را تحمیل نمایند .متاسفانه این روند همچنان ادامه داشت تا رسما آخوند ها پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ در یک حرکت خونین و با کشتار سیاسیون و مبارزین انقلاب مردم را شکست داده و حکومت خود را تثبیت کردند. حکومت آخوندی تا کنون ادامه دارد و مبارزات خلق بر علیه آن ها شوربختانه به خاطر نبود یک آلترناتیو و اتحاد یک پارچه به ثمر نرسیده و همچنان ملایان بر خر مراد سوار و یک مملکت با تمدن چند هزار ساله را هم چون ارثیه پدری چپاول میکنند. اما تا امید هست انقلاب نیز زنده است و دور نیست روزی که مردم با قدرت خود جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و آزادی را به همه مردم ایران ارزانی دارند.