تصمیم دولت کانادا به لغو اقامت پناهندگان نگرانی زیادی را در میان آنها دامن زده است

 

تصمیم دولت کانادا به اخراج پناهجویانی که پس از دریافت اجازه اقامت به کشورهای خود رفت و آمد می کنند، تصمیمی غیر انسانی و غیر قابل قبول است و باید مورد اعتر

تصمیم دولت کانادا به اخراج پناهجویانی که پس از دریافت اجازه اقامت به کشورهای خود رفت و آمد می کنند، تصمیمی غیر انسانی و غیر قابل قبول است و باید مورد اعتراض جامعه جهانی قرار بگیرد. فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی از همه سازمانهای بشردوست و مدافع حقوق پناهندگی و از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و از مردم شریف کانادا و اتحادیه های کارگری در آن کشورمی خواهد که به تصمیم دولت و اداره مهاجرت کانادا مبنی بر اخراج این دسته از پناهندگان شدیداً اعتراض کنند.

 

این دسته از پناهندگان که در خطر لغو اقامت و اخراج از کانادا قرار گرفته اند، دارای اقامت دائم و یا بعضا دارای اجازه اقامت موقت هستند و سالهاست در آن کشور زندگی می کنند و بسیاری از آنها شاغل هستند،یا در حال تحصیل هستند و می خواهند دارای حق و حقوق مساوی و برابر باشند. سفر پناهندگان پس از گذشت سالها به کشورهای مبدا به معنای رفع نا امنی و پایان مشکلات آنها در کشورهای محل تولدشان نیست. برای مثال شمار زیادی از پناهندگان ایرانی که برای اولین بار به قصد سفر به ایران رفته اند شرایط زندگی در ایران را چنان وحشتناک تعریف می کنند که به هیچ وجه حاضر نیستند برای بار دوم به آن کشور سفر کنند.

 

بسیاری از پناهندگانی که از عراق و افغانستان و فلسطین و نیجریه و سوریه و شمال آفریقا هستند، امکان سفر به کشورهای خود را دارند و می توانند برای مدتی کوتاه از بستگانشان دیدن به عمل آورند ولی امکان ادامه زندگی در آن کشورها را ندارند. کودکانی که چه به همراه والدینشان اقامت کانادا را گرفته اند و چه به صورت تنها وارد آن کشور شده و از اجازه اقامت کانادا برخوردار شد اند با روش های زندگی در کانادا پیوند خورده اند بنابر این هیچ دولتی نباید تنها بدلیل سفرشان به کشورهای مبدا اجازه اقامت آنها را پس بگیرد. آنها سال هاست در کانادا به مدرسه میروند، زبان یاد گرفته اند و با فرهنگ و نرم های زندگی و آزادی های فرهنگی و شرایط اجتماعی در کشور کانادا بار آمده اند و پس از سالها دوری از جنگ و آوارگی و قحطی و گرسنگی به یک آرامش نسبی رسیده اند. از این جهت نیز تصمیم به اخراج آنها غیر انسانی و تعرض آشکار به حقوق پناهندگان محسوب می شود.به همین خاطر لازم است چنین تصمیمی شدیدا مورد اعتراض قرار بگیرد.

 

پناهجویانی که هدف تصمیم اخیردولت کانادا قرار گرفته اند مستقل از اینکه هر کدام از آنها از کدام کشور به کانادا پناهنده شده اند ولی هر کدام به دلایل خاصی درآن کشور تقاضای پناهندگی کرده اند. برای مثال، همجنسگرایان و دو جنسگرایان که بدلیل هزار و یک محدویت قانونی و اجتماعی کشور خود را ترک کرده اند و امکان زندگی با هم جنس خود را نداشته اند و یا زنانی که بدلیل ترس از ازدواج اجباری و خشونت های خانوادگی و رفتارهای اخلاقی و ناموسی فرار کرده اند امکان سفر به کشورهای مبدا را دارند ولی امکان ادامه زندگی در آنجا را ندارند.

 

در هیچ جایی از مفاد کنوانسیون ژنو مصوب ۱۹۵۱ در مورد معیارهای پذیرش پناهندگان ذکر نشده که اگر پناهندگان زمانی به کشور خود سفر کردند اجازه اقامتشان پس گرفته می شود، برعکس تمام بند بند آن مبتنی است برپناهندگی بدلیل ترس موجه از مورد ظلم قرار گرفتن افراد. پس افراد فقط به واسطه زندانی شدن و شکنجه و مجازات مرگ مورد ظلم قرار نمی گیرند.کسانی که در حمایت از تصمیم دولت کانادا برای لغو اقامت این دسته از پناهندگان امضاء جمع می کنند نه تنها کمکی به پناهجویان نمی کنند، بلکه اقدامشان کاملا به ضرر پناهجویان و پناهندگان و در دفاع از سیاست راسیستی دولت کانادا قرار می گیرد.معیارهای پذیرش پناهجویان بسیار وسیعتر از آن است که بجای دفاع از زندگی آنها چه به کشورهای مبدا سفر کنند یا نکنند؛ برای مثال تحقیر شدن یک شاخص مهم برای پذیرش پناهجویان است. تحقیر به دلیل نوع شغل و یا تحقیر به دلیل نقص عضو، تحقیر به دلیل دارا بودن گرایشات جنسیتی خاص، برای مثال هم‌جنس ‌گرایان و ترانسکشوال ها، تحقیر به سبب دارا بودن یک عقیده خاص. درخواست پناهندگی به سبب محرومیت قانونی از امرارمعاش، درخواست پناهندگی به دلیل عدم اعتقاد به مذهب و سرکوب مذهبی، درخواست پناهندگی به این دلیل که افراد از سوی یک گروه فشار باند سیاهی و یا قبیله‌ای انتقامجو مورد تهدید و تحت تعقیب قرارگرفته باشند، و درصورتی ‌که مقامات دولتی کشور محل تولد افراد نخواهند و یا نتوانند امنیت جانی آنها را در مقابل چنین تهدیداتی تضمین و تأمین نمایند.

 

توصیف موارد پناهندگی یک اصطلاح بین‌المللی است که اساس آن در کنوانسیون پناهندگی سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا پایه‌گذاری شده است. ممکن است افراد باوجود اینکه پناهنده سیاسی نیستند از حق دریافت اجازه اقامت به‌ عنوان فرد نیازمند به پناه، برخوردار شوند. پس بسیاری از پناهندگانی که دارای چنین دلایلی برای پناهندگی بوده اند و برمبنای معیارهای فوق اجازه اقامت دریافت کرده اند می توانند به کشور مبدا سفر کنند ولی ادامه زنگی برایشان در آنجا ممکن نیست.این نوع تصمیمات بهانه ای است برای اعمال سیاست های راسیستی احزاب دست راستی علیه پناهندگانی که هر کدام از آنها متحمل بهای روحی و عاطفی سنگینی شده اند تا به یک زندگی انسانی تر دست پیدا کنند.سالانه صدا ها نفر در راه پناهندگی جان وسرمایه زندگی خود را از دست می دهند.نباید به دوت کانادا اجازه بدهیم به این بهانه ها حق زندگی را از آنها سلب کند.

همبستگی،فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی

۲۰ مارس اض جامعه جهانی قرار بگیرد. فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی از همه سازمانهای بشردوست و مدافع حقوق پناهندگی و از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و از مردم شریف کانادا و اتحادیه های کارگری در آن کشورمی خواهد که به تصمیم دولت و اداره مهاجرت کانادا مبنی بر اخراج این دسته از پناهندگان شدیداً اعتراض کنند.

 

این دسته از پناهندگان که در خطر لغو اقامت و اخراج از کانادا قرار گرفته اند، دارای اقامت دائم و یا بعضا دارای اجازه اقامت موقت هستند و سالهاست در آن کشور زندگی می کنند و بسیاری از آنها شاغل هستند،یا در حال تحصیل هستند و می خواهند دارای حق و حقوق مساوی و برابر باشند. سفر پناهندگان پس از گذشت سالها به کشورهای مبدا به معنای رفع نا امنی و پایان مشکلات آنها در کشورهای محل تولدشان نیست. برای مثال شمار زیادی از پناهندگان ایرانی که برای اولین بار به قصد سفر به ایران رفته اند شرایط زندگی در ایران را چنان وحشتناک تعریف می کنند که به هیچ وجه حاضر نیستند برای بار دوم به آن کشور سفر کنند.

 

بسیاری از پناهندگانی که از عراق و افغانستان و فلسطین و نیجریه و سوریه و شمال آفریقا هستند، امکان سفر به کشورهای خود را دارند و می توانند برای مدتی کوتاه از بستگانشان دیدن به عمل آورند ولی امکان ادامه زندگی در آن کشورها را ندارند. کودکانی که چه به همراه والدینشان اقامت کانادا را گرفته اند و چه به صورت تنها وارد آن کشور شده و از اجازه اقامت کانادا برخوردار شد اند با روش های زندگی در کانادا پیوند خورده اند بنابر این هیچ دولتی نباید تنها بدلیل سفرشان به کشورهای مبدا اجازه اقامت آنها را پس بگیرد. آنها سال هاست در کانادا به مدرسه میروند، زبان یاد گرفته اند و با فرهنگ و نرم های زندگی و آزادی های فرهنگی و شرایط اجتماعی در کشور کانادا بار آمده اند و پس از سالها دوری از جنگ و آوارگی و قحطی و گرسنگی به یک آرامش نسبی رسیده اند. از این جهت نیز تصمیم به اخراج آنها غیر انسانی و تعرض آشکار به حقوق پناهندگان محسوب می شود.به همین خاطر لازم است چنین تصمیمی شدیدا مورد قرار بگیرد.

 

پناهجوانی که هدف تصمیم اخیردولت کانادا قرار گرفته اند مستقل از اینکه هر کدام از آنها از کدام کشور به کانادا پناهنده شده اند ولی هر کدام به دلایل خاصی درآن کشور تقاضای پناهندگی کرده اند. برای مثال همجنسگرایان و دو جنسگرایان که بدلیل هزار و یک محدویت قانونی و اجتماعی کشور خود را ترک کرده اند و امکان زندگی با هم جنس خود را نداشته اند و یا زنانی که بدلیل ترس از ازدواج اجباری و خشونت های خانوادگی و رفتارهای اخلاقی و ناموسی فرار کرده اند امکان سفر به کشورهای مبدا را دارند ولی امکان ادامه زندگی در آنجا را ندارند.

 

در هیچ جایی از مفاد کنوانسیون ژنو مصوب ۱۹۵۱ در مورد معیارهای پذیرش پناهندگان ذکر نشده که اگر پناهندگان زمانی به کشور خود سفر کردند اجازه اقامتشان پس گرفته می شود، برعکس تمام بند بند آن مبتنی است برپناهندگی بدلیل ترس موجه از مورد ظلم قرار گرفتن افراد. پس افراد فقط به واسطه زندانی شدن و شکنجه و مجازات مرگ مورد ظلم قرار نمی گیرند.کسانی که در حمایت از تصمیم دولت کانادا برای لغو اقامت این دسته از پناهندگان امضاء جمع می کنند نه تنها کمکی به پناهجویان نمی کنند، بلکه اقدامشان کاملا به ضرر پناهجویان و پناهندگان و در دفاع از سیاست راسیستی دولت کانادا قرار می گیرد.معیارهای پذیرش پناهجویان بسیار وسعتر از آن است که بجای دفاع از زندگی آنها چه به کشورهای مبدا سفر کنند یا نکنند.برای مثال تحقیر شدن یک شاخص مهم برای پذیرش پناهجویان است. تحقیر به دلیل نوع شغل و یا تحقیر به دلیل نقص عضو، تحقیر به دلیل دارا بودن گرایشات جنسیتی خاص، برای مثال هم‌ جنس ‌گرایان و ترانسکشوال ها، تحقیر به سبب دارا بودن یک عقیده خاص. درخواست پناهندگی به سبب محرومیت قانونی از امرارمعاش، درخواست پناهندگی به دلیل عدم اعتقاد به مذهب و سرکوب مذهبی، درخواست پناهندگی به این دلیل که افراد از سوی یک گروه فشار باند سیاهی و یا قبیله‌ای انتقام ‌جو مورد تهدید و تحت تعقیب قرارگرفته باشند، و درصورتی ‌که مقامات دولتی کشور محل تولد افراد، نخواهند و یا نتوانند امنیت جانی آنها را در مقابل چنین تهدیداتی تضمین و تأمین نمایند.

 

توصیف موارد پناهندگی یک اصطلاح بین‌المللی است که اساس آن در کنوانسیون پناهندگی سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا پایه‌گذاری شده است. ممکن است افراد باوجود اینکه پناهنده سیاسی نیستند از حق دریافت اجازه اقامت به‌ عنوان فرد نیازمند به پناه، برخوردار شوند. پس بسیاری از پناهندگانی که دارای چنین دلایلی برای پناهندگی بوده اند و برمبنای معیارهای فوق اجازه اقامت دریافت کرده اند می توانند به کشور مبدا سفر کنند ولی ادامه زنگی برایشان در آنجا ممکن نیست.این نوع تصمیمات بهانه ای است برای اعمال سیاست های راسیستی احزاب دست راستی علیه پناهندگانی که هر کدام از آنها متحمل بهایی روحی و عاطفی سنگینی شده اند تا به یک زندگی انسانی تر دست پیدا کنند.سالانه صدا ها نفر در راه پناهندگی جان وسرمایه زندگی خود را از دست می دهند.نباید به دوت کانادا اجازه بدهیم به این بهانه ها حق زندگی را از آنها سلب کند.

همبستگی،فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی

۲۰ مارس ۲۰۱۵

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گفتگوی اندیشه علیشاهی از مسئولان فدراسیون پناهندگان ایرانی با سحر و اسدالله صامت

در اعتراض به اخراج سحر صامت و اسدلله صامت روز سه شنبه ۱۰ مارس ساعت ۱۶ در مقابل کمپ مشتا روبروی اداره مهاجرت در استکهلم تظاهراتی از طرف فدراسیون پناهندگان ایرانی وسازمان پناهندگی بیمرز برگزار شد و مسئولان فدراسیون اندیشه علیشاهی وسارا نخعی به داخل بازداشتگاه رفته و بطور جداگانه با آنها ملاقات وبه گفتگو نشستند.تلاش جهت توقف دیپور ت این دو عزیز پناهجوی افغانستانی ادادمه دارد

 

سیامک داوودی،شارلی هبدو همیشه زنده است

شارلی هبدو همیشه زنده است

یک‌بار دیگر جنایتی هولناک نه‌تنها جامعه روزنامه‌نگاران و نویسندگان، بلکه عده کثیری با فرهنگ‌ها و مذاهب متفاوت را در شوک و سوگ نشاند.

حادثه رستوران میکنوس در آلمان، قتل‌های زنجیره‌ای در ایران و … اینک شارلی هبدو در فرانسه تکراری تلخ و غم‌انگیز بازهم گریبان گیر روزنامه‌نگاران و نویسندگان.

تا به کی در غل و زنجیر قیدوبندها و خرافات، تا به کی تهدید و حبس و حصرهای اعتقادی.

آزادی بیان و آزاد اندیشیدن شالوده و شاخص یک جامعه متمدن و فرهیخته‌ای است که با زبان قلم، با نوشتن و تصویر با شعر، موسیقی و نمایش بتوان عشق و احساسات، عواطف، علایق و تفکر و اعتقادات خود را ولو به‌عنوان یک انسان خدا ناباور بدون دغدغه و تهدید جانی در فضایی دمکراتیک بیان کرد، مؤثر بود و به‌سوی هدف نهایی خود که همانا رشد و شکوفایی انسان و رهایی از هرگونه قیدوبندهایی که او را به اعماق جهل و نادانی فرومی‌برد نائل شد و صلح و دوستی، آرامش و امنیت را در جهان به ارمغان آورد.

ضمن تسلیت دوباره به مردم شریف و متحد فرانسه، بدانید که شارلی هبدو نه‌تنها در فرانسه بلکه در گوشه و کنار دنیا زنده و پویا است.

سیامک داوودی

استکهلم، ۱۳.۰۱.۲۰۱۵

 

حسام حسامی،کودک‌آزاری عمومی در ایران

کودک‌آزاری عمومی در ایران

طبق تعریف، کودک‌آزاری عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود.

با توجه به تولد و رشد در کشور ایران و کسب تجارب شخصی باور دارم که بسیاری از کودکانی که در ایران زندگی می‌کنند و درس می‌خوانند، به‌شدت مورد آزار روحی قرار می‌گیرند که شاید بتوان آن را کودک‌آزاری مذهبی نیز نامید که اجراکننده آن  بدون شک حکومت مذهبی ایران است.

کودک‌آزاری مذهبی پس از تولد نوزاد (دختر یا پسر) با خواندن اذان و اقامه در گوش‌هایش آغاز می‌گردد تا در مسیر طولانی زندگی او نقطه آغازی باشد برای آزارهای روحی شدید.

“مسلمان”، “شیعه” (یا سنی)، عناوین و القابی هستند که در شناسنامه کودک ثبت می‌شوند، بدون کوچک‌ترین قدرت انتخابی. کودک چاره‌ای جز قبول و یدک کشیدن اسم مسلمانی ندارد.

در خانواده‌های مذهبی، اعضای خانواده به کمک حکومت پرداخته و از سنین ۳، ۴ سالگی؛ ذهن کودک را با خرافات مذهبی پر می‌کنند و قدرت تفکر را از او می‌گیرند

به کودکان می‌آموزند که چگونه با خدایی خیالی به نام الله به زبان عربی گفتگو کنند و از او سپاسگزار باشند و بدون چون‌وچرا مطیع و فرمان‌بردار او و نمایندگانش بر روی زمین.

با شروع مدرسه و آموزش‌وپرورش کودکان! این آزارها پررنگ‌تر می‌گردد و داستان‌های غیرواقعی و عجیب و گاهی هولناک را تحت عنوان درس و پرورش، به خورد کودکان می‌دهند، داستان‌های دینی بدون مدارک و مستندات.

برای مثال تبدیل‌شدن آتش به گلستان، آتشی بزرگ که برای سوزاندن ابراهیم برپاشده بود تبدیل‌شدن عصا به مار و بلعیدن مارهای دیگر زنده گردانیدن مردگان توسط عیسی زنده گردانیدن پرندگان مرده توسط خدا برای ابراهیم و بسیاری موارد دیگر.

ازآنجایی‌که ذهن کودک مانند بوم نقاشی سفیدی آماده خلق اثر و تصویر است، آن را به سبک و میل خود طراحی می‌کنند.

شاید این داستان‌ها به‌تنهایی عامل آزار کودک نباشد، ولی کمکی است برای القای این موضوع به کودک که دنیا به دست خدا خلق گردیده و او شاهد و ناظر بر اعمال همه ما است، این خدای قادر و توانا، آتشی عظیم در مکانی دهشتناک برافروخته به نام جهنم و در آنجا انسان‌هایی را که به میل و دستور او رفتار نکرده‌اند را هرروز و هرروز شکنجه می‌کند و می‌سوزاند و روز بعد پوستی تازه و تکرار شکنجه و عذاب.

ایجاد تصویری این‌چنین  وحشتناک در ذهن کودک باعث عذاب روحی شدیدی می‌گردد که من خودم آن را تجربه کرده‌ام.

در ادامه آن، عذاب جسمی نیز به آزار روحی کودکان اضافه می‌گردد، مانند ۳۰ روز روزه گرفتن و محرومیت از مواد غذایی موردنیاز بدن برای کودکان در حال رشد به‌ویژه دختران که در صورت سرپیچی و روزه‌خواری درملأعام، تازیانه و شکنجه از سوی حکومت به‌صورت نقدی به‌حساب شخص خاطی واریز می‌گردد تا در دنیای بعد از مرگ خدا نیز عذاب ویژه خود را برایش نازل کند.

القای این طرز فکر به کودکان نه‌تنها باعث آزار روحی و جسمی آنان در کودکی و نوجوانی است، بلکه در مواردی بسیار این طرز فکر ملکه ذهنی افراد گردیده تا همواره موجب آزار و اذیت آن‌ها باشد.

بدون شک داشتن جامعه ناسالم امروزی با آماری این‌چنین بالا در فساد و ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی، ریشه در کودکی یا بهتر بگویم کودک‌آزاری عمومی دارد که حکومت دینی در رأس آن قرار دارد.

 

 

آرزو نصراللهی،آزاد اندیشی

آزاد اندیشی

آزاد اندیشی یعنی بتوانی افکارت را به قلم تبدیل کنی و بر پهنه آسمان آبی، دخترکی با موهایی پریشان را نقاشی کنی که از انعکاس نور خورشید سر می‌خورد و در دریای بیکران زندگی بدنش را همچون عروس آب‌ها شناکنان به ساحل امن و مملو از امید و آرزوهای کودکی می‌رساند.

وقتی که بتوانی با قلمت سیمرغی را از دل افسانه‌های کهن بیرون بکشی، جان ببخشی‌اش و از بند اسارت و بندگی رهایش سازی و به سوی ابدیت به پروازش درآوری.

یعنی خودت را در امواج و هیاهوهای آواز پرستوهای مهاجر غرق کنی تا این لحظات هیچ گاه برایت نقطه پایانی باقی نگذاشته باشند.

تفکر آزاد یعنی، تجربه حس یک قاصدک که با نوازش نسیم صبح گاهی فراز و فرودها را پشت سر می‌گذارد

تا به آفتاب حقیقت برسد.

یعنی، حس لذت و بدون شرم بوسه ای در خیابانی شلوغ. در جایی که چشمانی پر از کینه و حسرت یکدیگر

را نظاره گرند و واژه عشق را به کمانی تبدیل کرده تا یکدیگر را نشانه بگیرند و از میانه روزگار بدر کنند.

آزاد اندیشی یعنی بالی با یک کاغذ سفید. یعنی پرواز تا اوج ابرها ومنتظر باران ماندن. یعنی سرازیر شدن بر بلندترین نقطه زمین و جوشش یک چشمه از قله کوه.

وقتی افکارت بدی‌ها را زیر چکمه‌های سفید صلح لگد کوب می‌کند و از زمینش شکوفه امید جوانه میزند.

یعنی، سرازیر شدن یک بغض فروخورده، یک درد که در تمام بند بند وجود یک انسان ریشه دوانده و منتظر فرصتی برای سرازیر شدن است.

نو اندیشی یعنی قلمت را با چرخش روزگار به حرکت درآوری و هیچ مانعی نتواند سد راهش شود.

یعنی، اندیشه و بینشی فراتر از افکار پوسیده و سطحی نگر.

آزاد اندیشی یعنی رقصیدن قلم در دستانی توانا و آزاد.

مهداد مهرگان،حمایت جمهوری اسلامی ایران از ترورهای اخیر

حمایت جمهوری اسلامی ایران از ترورهای اخیر

در حمله خون‌بار روز چهارشنبه ۷ ژانویه به دفتر مجله شارلی هبدو در فرانسه که توسط دو برادر مسلمان الجزایری وابسته به القاعده یمن برای گرفتن انتقام پیامبر اسلام در جواب به کشیدن کاریکاتور محمد صورت گرفت، ۸ روزنامه‌نگار ازجمله سردبیر این هفته‌نامه و ۳ کارتونی است مشهور، ۲ پلیس و ۲ فرد دیگر کشته شدند.

بعدازاین واقعه هولناک، مردم در تجمعات گسترده علاوه بر شهرهای فرانسه، همچنین در دیگر کشورها، با گرفتن پلاکاردهایی که روی آن‌ها نوشته بود من شارلی هستم، در خیابان‌ها و میدان‌های اصلی شهر جمع شدند و همبستگی خود را با قربانیان این حمله تروریستی اعلام کردند. در پی این ماجرا در ایران هم راهپیمایی و تظاهرات برپا بود، اما نه برای بزرگداشت قربانیان نشریه شارلی، بلکه تظاهرات و راهپیمایی در اعتراض به هتک حرمت به پیامبر اسلام، با شعار عاشقان رسول، عوامل وابسته به رژیم اسلامی (بسیجیان)، کاریکاتور نشریه شارلی را، حرکت خصمانه، بی‌شرمانه و اهانت گستاخانه غرب نامیدند و از مردم انقلابی ایران اسلامی خواستند تا این اهانت غرب را به‌شدت محکوم کنند، تا جایی که روزنامه وطن امروز، روزنامه را با سر تیتر مرگ بر شارلی منتشر کرد. همچنین بسیجی‌ها در مقابل سفارت فرانسه تظاهرات کردند و تابلوی خیابان نوفل‌لوشاتو را کنده و معتقد بودند که نام این خیابان باید تغییر کند.

رژیم جمهوری اسلامی با حمایت از تروریست‌ها در همه نقاط دنیا ازجمله سوریه، عراق و لبنان و کشورهای غربی برای پیشبرد اهداف پلیدش دست به ترور و جنایت میزند و همچنان ازاین‌گونه جنایات حمایت می‌کند. باشد که جهانیان بدانند جمهوری اسلامی پدرخوانده تروریست‌هایی مانند داعش است.

مهداد مهرگان

 

 

فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی