یکی از مهمترین و اصلیترین سیاستهای حزب دموکراتهای سوئد خارجی ستیزی و مخالفت با پناهجو پذیری این کشور است. حزب دموکراتهای سوئد که بهعنوان سومین حزب قدرتمند سوئد در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۴ شناخته شدند از ضعفها و سیاستهای غلط حزب حاکم یعنی حزب مودرات سوئد درزمینه خدمات اجتماعی و رفاهی، در انتخابات استفاده کردند. به این شکل که ادعا کردند اگر خدمات اجتماعی کم شده است و اگر امکانات رفاهی در جامعه تقلیل پیداکرده است و اگر سن بازنشستگی بالا رفته است تنها به خاطر وجود خارجیهاست. این حزب اصلیترین سیاست خود را متوقف ساختن پناهندگی در کشور سوئد اعلام کرده است و توانسته از نقاط ضعف زندگی اجتماعی – رفاهی مردم علیه خارجیان استفاده کند و رأی ۱۳ درصد مردم را از آن خود کند. رأیی که نسبت به آرای این حزب در انتخابات پیشین دو برابر رشد داشته است. با ورود حزب دموکراتهای سوئد به پارلمان، اوضاع تمامی خارجیان حتی کسانی که شهروند سوئد محسوب میشوند بهگونهای وخیم خواهد شد و آپارتاید نژادی و راسیسم بیشازپیش در میان مردم اشاعه خواهد یافت. پناهندگانی که از کشورهای جنگزده آمدهاند و تمامی خطرات راه را به جان خریدهاند به امید یک زندگی انسانی و آرام، دچار جنگ روانی دیپورت خواهند شد. پناهندگانی که ازلحاظ مشکلات سیاسی و اجتماعی تمام پلهای پشت سرشان خرابشده دوباره با یک تشویش غیرقابلتصور روزگار خواهند گذراند و این در حالی است که از احترام اجتماعی و انسانی نیز در کشور سوئد برخوردار نخواهند بود و دوباره با بیحرمتی روبهرو خواهند شد. حزب دموکراتهای سوئد یک حامی و پشتیبان برای راسیستها محسوب میشود و بنابراین شاهد حملات بیشتر و تجمعات افزونتر راسیستها و نازیستهای سوئد علیه خارجیان و زدوخوردهای بیشتر خواهیم بود. این افق مهآلود و حزنانگیزی است در انتظار پناهندگان و شهروندان خارجی سوئد که حزب دموکراتهای سوئد برای ما مشخص کرده است. با پس زدن حزب چپ سوئد از ائتلاف سبز و سرخ و تمایل سوسیالدموکراتها به همکاری با احزاب کمپ بورژوازی، رنگ واقعیتی تلخ بر افق سیاست سوئد خواهد خورد.
نامهای از ایران
واقعاً دوست داشتم این مطلب را برای شما بنویسم و ابراز کنم که واقعاً به شما افتخار میکنم که همچنین هموطنی دارم که به درد مردم کشورش رسیدگی میکند و اینقدر برای آنها وقت میگذارد.
من خودم شخصاً آدمی بودم که درگذشته مخالف ترک وطن بودم هرچند با تمام مشکلاتی که اینجا وجود دارد مخصوصاً برای من که محروم از خیلی چیزها در کشورم شدم و حتی نابودی ذرهذره افراد فامیلم را به علت فعالیتهای سیاسی خانوادهام که باکمال میل به آنها افتخار میکنم دیدم. بهطور خانوادگی آدمهای میهنپرستی بودیم و خوب این داستان هم به نحوی از بچگی روی من تأثیر فراوانی گذاشته و با رفتن از ایران مخالفت میکردم. ادامه خواندن نامهای از ایران
محسن رقایی : اجرای احکام اعدام و تأثیرات آن بر روح و روان بینندگان
بعد از تغییر نظام پادشاهی و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، ایدئولوژی بنیادگرای آن استفاده از آیههای قرآن را برای اعدام، سنگسار و قطع عضو به امری عادی درروند اجرای احکام قضایی در ایران تبدیل کرد.
اجرای این احکام که خود جنایتی علیه بشریت است در جلوی چشمان مردم، هیچگونه تأثیری درروند جلوگیری و یا کاهش تعداد جرائم در کشور نداشته، چون خانه از پایه خراب است و فساد در بالاترین مقامات کشور وجود دارد. رژیم در ایران به دنبال آن نیست که اعتیاد و فحشا و دزدی را ریشهکن کند وگرنه میتوانست راههای مناسبتری را از کشورهای دمکراتیک جایگزین کند و از طریق رسانههای ملی به مردم تزریق کند.
همچنین اجرای این احکام درملأعام تأثیرات ویرانگری بر روح و روان بینندگان این صحنهها خصوصاً بچهها دارد که تا آخر عمر به یاد آنها میماند و آنان را میآزارد. جوانانی که شاهد اعدام و شلاق و سنگسار و قطع عضو و یا هرگونه خشونت دولتی دیگر میباشند آن خشونت را بهعنوان یک الگوی قابلاجرا در ذهن خود ضبط کرده و دوباره همان عمل را به شکلی دیگر وارد جامعه میکنند و بدینصورت است که از خشونت، خشونت زاده میشود.
این اعدامها و قطع عضوها و شلاقها و… کمکی به حل مشکل جرم و بزهکاری نکرده است؛ بلکه آنها را بیشتر هم کرده است.
تنها هدف آخوندها از اجرای این اعمال وحشیانه، تبلیغ و تزریق آنها از طریق مطبوعات، لباس شخصیها، رادیو و تلویزیون ایجاد ترس و وحشت در جامعه است. چون ترس عامل بازدارنده اعتراض مردمی است. در نگاه دیگر جمهوری اسلامی ابزارهای دیگری برای خشونت بکار میبرد که یکی از این ابزارها استفاده از آیههای قرآن و فریاد اللهاکبر و تشکر کردن از بیت رهبری و قوه قضائیه است و به صورتی حمایت نیروی انتظامی را نیز در راستای افکار دیکتاتور مذهبی به خود اختصاص میدهند.
مردم ایران با اتحاد و همبستگی خود زیر بار بازیهای این رژیم جنایتکار نرفتهاند و همانطور که بارها نشان دادهاند با برهم زدن این مراسم و تحریم تماشای آن و تبدیل آن به اعتراض و نمایش آن در سطح جهانی سعی به عقب نشاندن این رژیم فاشیستی مذهبی مینمایند. وظیفه ما نیز در خارج کشور این است که همزمان با اعتراض به این مراسم هر چه بیشتر این وقایع را در بین جوامع حقوق بشری انعکاس داده و با فشار هر چه بیشتر بر این رژیم فاشیستی سعی بر متوقف کردن این اعمال جهنمی و قرونوسطیای کنیم. تنها راه نجات مردم ایران، نابودی رژیم فاشیستی مذهبی حاکم بر آن و ایجاد یک حاکمیت مردمی و دموکراتیک است. آزادی و دموکراسی فقط یک کلمه نیست که بتوان یکشبه به آن رسید بلکه هرکسی باید از خودش شروع کند.
به امید ایرانی آزاد برای تمام اقشار مردم و نابود باد رژیم فاشیستی اسلامی.
ماهرخ فیروزه : اسلام زن ستیز
در جامعه های اسلامی ضعیفترین افراد زنان هستند که همیشه بی یار و یاور بوده اند و هیچ فریاد رسی نداشته و ندارند، چون همیشه ابزاری برای مرد به حساب می آمده و می بایست تحت امر صاحب ابزار باشند چرا که قانون شرع اسلام چنین می گوید و پیوسته از گفته خود پیروی می کند و با تعصب آفریده اسلام از این افکار پلید طرفداری کرده و هیچ نرمشی در این راه ندارد.
راستی چرا اسلام اینگونه است؟ مگر در اسلام حرف از برادری و برابری نیست؟ مگر نمی گویند فاطمه دختر پیغمبر اسلام زنی آزاده بوده یا زینب شیر زن کربلا بوده و زنان دیگری که اسمشان را در کتابهای دینی می آورند و از شجاعتها و کمالاتشان می گویند اما با این گفته ها چرا در قوانین اسلامی زن را به هیچ انگاشته اند و او را کنیز و برده مرد می دانند، حد و توانشان را در جاهایی نصف و بعضا کمتر از نصف می دانند، چرا نمی گذارند که در افکارشان آزاد باشند و اجازه تفکر آزاد به تمامی افراد جامعه بخصوص زنان هر جامعه که بزرگترین مردها را همانان به دنیا آورده و تعلیم و تربیت کرده اند را ندهد تا کی می تواند جلوی رشد و شکوفائی زنان جامعه را بگیرد.
زنانی که همه جا دوشادوش مردان بوده و هستند. زنان را که در زمان سختی حتی از مردان محکم تر ایستاده اند تا چهارچوب خانواده را که زیربنای جامعه است حفظ کند. اسلام این موجود در عین حال ظریف اما در باطن مقاوم و خستگی ناپذیر را چنان در ظلمت نگاه داشته که گویی وجود ندارد، یا در کارهای خود وا می ماند. ولی ما زنان در همه عرصه های جامعه ثابت کرده و می کنیم که می توانیم توانائیهایمان را به رخ بکشیم و در خیلی کارها گوی سبقت را از مردان ربوده ایم و به خاطر همین توانائیهاست که از اسلام زن ستیز متنفریم و تا جایی که بتوانیم مبارزه می کنیم تا آزادیهای از دست رفته خود را پس بگیریم.
درباره کسب آراء ۱۲.۹ درصدی حزب راسیستی دمکراتهای سوئد در انتخابات سوئد و راههای مقابله با راسیسم و خارجی ستیزی
افزایش پشتیبانی از حزب راسیستی دمکراتهای سوئد در انتخابات اخیر سوئد و به دست آوردن ۱۲.۹ درصد از آراء شهروندان از جانب این حزب، به بحثهای زیادی در جامعه پیرامون راسیسم و راههای مقابله با آن دامن زده است. ما نیز مایلیم بهعنوان نمایندگان سازمانها و نهادهایی که همواره علیه راسیسم و نابرابری در جامعه فعالیت کردهایم نظر خود را در این مورد اعلام داریم.
- بیشتر کسانی که به حزب راسیستی دمکراتهای سوئد رأی دادهاند نه راسیست هستند و نه به ارزشهای نژادپرستانه حزب دمکراتهای سوئد باوری دارند. اکثریت آرای کسبشده توسط حزب دمکراتهای سوئد را باید بهحساب نوعی مخالفت و اعتراض به شرایط ناامن اجتماعی در سوئد گذاشت. نارضایتی عمومی از وجود بیکاری گسترده، کاهش درآمد واقعی کارگران و حقوقبگیران، آینده ناامن برای جوانان، بدتر شدن خدمات رفاهی، کاهش هزینههای رسیدگی به بیماران و سالمندان، کاهش درآمد بازنشستگان، وضعیت هشداردهنده مدارس و تحصیل ازجمله زمینههایی هستند که راسیسم در آن رشد و نمو میکند. متأسفانه احزاب مختلفی که در سوئد بهتناوب قدرت را در دست داشتهاند نهفقط به نیازهای شهروندان برای داشتن یک زندگی خوب، مرفه و عادلانه جواب مثبت ندادهاند بلکه در جهت بازپسگیری دستاوردهای مبارزاتی مردم سوئد عمل کردهاند. بخشی از جامعه در اثر نارضایتی از عملکرد ایناحزاب دچار سردرگمی شده و به حزب دمکراتهای سوئد رأی میدهند. این حزب با سوءاستفاده از نارضایتی بخشی از شهروندان جامعه خارجیان را مسبب وضع موجود اعلام میکند و به بیگانهستیزی و نژادپرستی دامن میزند.
- اشتباه است اگر تصور کنیم که مبارزه با راسیسم فقط در مبارزه علیه خارجی ستیزی خلاصه میشود. ازنظر ما مبارزه با راسیسم از مبارزه برای بهبود شرایط زندگی انسانها، دفاع از دستاوردهای دیرینه جامعه سوئد و همچنین مقابله با بدتر شدن خدمات رفاهی و درمانی و امنیت شغلی در جامعه جداناپذیر است.مقابله جدی با احزاب راسیستی نظیر حزب دمکراتهای سوئد مستلزم اتخاذ سیاستهایی است که بتواند امنیت اجتماعی و رفاه را به زندگی شهروندان بازگرداند.
- تبلیغات و اقدامات خارجی ستیزانه و نژادپرستانه حزب دمکراتهای سوئد باید در همه سطوح پاسخ بگیرد. ما از سیاست پناهندهپذیری انسانی و پناه دادن به انسانهایی که به دلیل جنگ، خفقان، زندان و شکنجه با خطر جانی روبرو شدهاند، قاطعانه دفاع میکنیم. ما معتقدیم که ساکنین سوئد با پیشینه خارجی علیرغم تبلیغات مسمومکننده راسیستها نهفقط “سربار ” جامعه نیستند بلکه شهروندانی هستند که با کار و تلاش خود در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به سهم خود نقش داشتهاند.
- ما معتقدیم که برای انتگره کردن کسانی که به سوئد پناهنده شدهاند باید گامهای بزرگی برداشته شود. بخش قابلتوجهی از ساکنین خارجی تبار سوئد در شهرهای بزرگ متأسفانه در گتوهای مخصوص به خود زندگی میکنند. زندگی در گتوها و بیکاری گسترده در میان ساکنین آنها امر انتگره کردن را مشکلتر میکند. مقابله با تبعیض و نابرابریهای اجتماعی و ایجاد شغل یک شرط مهم برای انتگراسیون است. در این زمینه باید برنامه روشنی وجود داشته باشد. درعینحال نباید تحت عنوان “احترام به مذهب و فرهنگ خودی ” نوعی دیگری از تبعیض را رواج داد؛ که گویا جمعی از “خارجیان ” به دلیل مشخصات فرهنگی و قومی آنها لازم نیست مثل همه شهروندان دیگر از همه حقوق انسانی و جهانشمول خود برخوردار باشند. دیدگاهی که مثلاً به سرنوشت دختران و زنان که در خانوادههای متعصب مردسالار مذهبی و ارزشهای ضد زن گرفتار آمدهاند اهمیتی نمیدهد. مبارزه برای دفاع از حقوق جهانشمول ساکنین سوئد بخش جدائیناپذیری از مبارزه با راسیسم است.
- راسیسم و جریانات مرتجع و افراطی اسلامی از یکدیگر تغذیه میکنند. یکی در دفاع از “نژاد اروپایی ” ما را از “هجوم مسلمانان ” میهراساند و دیگری میخواهد “درخت شریعت اسلام ” را با خون دیگران آبیاری کند. ما در این نزاع به هر دو قطب ارتجاعی آن نه میگوییم و پرچم دفاع از انسانیت و سکولاریسم را بلند میکنیم. ما به سیاستهای دول غربی و دولت سوئد نسبت به پروبال دادن به جریانات اسلامی و مماشات با آنها اعتراض داریم. ما فکر میکنیم که نادیده گرفتن خطر گسترش افراطیگری اسلامی و مقابله با آن از جانب نیروهای سکولار و مدافع انسانیت باعث میشود که جریانات راسیستی از این مسئله برای اهداف ضد انسانی خود بهرهبرداری کنند. شهروندان صرفنظر از هر باوری و اعتقادی که دارند باید آر حقوق برابر برخوردار باشند. درعینحال باید انتقاد از مذهب و ارزشهای ضد زن و ضد انسانی که به نام مذهب ترویج و تبلیغ میشود بدون قید و شرط آزاد باشد. قوانین شریعه بههیچوجه نباید در این کشور جایی داشته باشد. یک قانون باید برای همه ساکنین کشور بهطور یکسان و برابر به مورداجرا گذاشته شود. درعینحال باید به گروههایی که رسماً به نام دین اسلام مدافع خشونت و تروریسم هستند شدیداً برخورد شود.
- مبارزه با راسیسم امر همه شهروندان جامعه است. لازم است این مبارزه بیشترین شهروندان جامعه را در مقابله با خطر نژادپرستی به میدان بیاورد. ازاینرو ما با حرکت پیشنهادی اول اکتبر مبنی بر اعتصاب عمومی خارجی تبارها به دلیل جلوه “خارجی ” و “سوئدی ” کردن مبارزه با راسیسم حمایت نمیکنیم.
سپتامبر ۲۰۱۴
حسن صالحی- فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در سوئد
افسانه وحدت- کودکان مقدماند در سوئد
مهین علی پور- کمپین دفاع از حقوق زنان در ایران و علیه تبعیض
فاضل نادری از فعالین فدراسیون در سوئد : از روز دوشنبه ۱۳ ماه اکتبرتمام کشورهای اتحادیه اروپا بمدت دو هفته در تعقیب وشکاروسیع پناهجویان فاقد مدارک خواهند بود
تصمیم به اخراج متقاضیان پناهندگی که پاسخ ردی نهائی دریافت کرده اند، بحث جدی دولت سوئد، درطول چند سال اخیربوده است. برای قطعیت بخشیدن وعملی کردن این تصمیمات، آنرا به پروژه ای تبدیل کردند. نام این پروژه Reva یعنی اقدامات عملی قطعی ومطمئن برای انجام کار، لقب گرفته است. دولت سوئد این وظیفه را به سه نهاد اصلی ومعتبر واگذارکرده است. این سه نهاد عبارتند از: پلیس مرزی، پلیس جنائی واداره کل امور مهاجرت. برای تحقق بخشیدن باین کار، بودجه کلانی به این امر اختصاص داده شد.
اینک این پروژه در سطح بسیار وسیع و گسترده ای درتمام کشورهای اتحادیه اروپا از جمله کشورسوئد باجرا درخواهد آمد. پلیس و دولت سوئد هنوز جزئیات همکاری خود در اینمورد را فاش نکرده و فعلأ سکوت کرده است. برای عملی کردن این پروژه ۱۸۰۰۰ پلیس دردرون این کشورها و بویژه پلیسهای مرزی بسیج خواهند شد. نام این پروژه “موس مایوروم”(Mos Maiorum ) یعنی قانون نا نوشته، نامگذاری شده است و از طریق وزارت داخلی کشور ایتالیا بعنوان ریاست دوره ای اتحادیه اروپا رهبری خواهد شد. پلیسهای انتخاب شده برای انجام این عملیات غول آسا در تمامی نقاط مختلف شهرهای کشورهای اتحادیه اروپا، حضورداشته و هر کسی را که بخواهند مورد کنترل و بازرسی قرار خواهند داد. این هفتمین بار است که اتحادیه اروپا چنین طرحی را در دستور کار خود قرار میدهد. نتایج تحقیقات و اقدامات باین منظور در تارخ ۱۱ دسامبردر یارلمان اروپا مورد بحث وبررسی قرار خواهد گرفت.
ضمن اینکه هدف اصلی این پروژه شکار خارجیان فاقد مدارک است، در عین حال، شدیدأ در جستجوی شبکه ها و نهادهای سازمانیافته عوامل قاچاق افراد میباشند.
اتحادیه اروپا برای عملی کردن این پروژه هزینه فوق العاده زیادی را اختصاص داده است. هنوز هزینه در نظر گرفته شده برای این موضوع در جائی درج نگردیده است. در پروژه Reva که بابتکارکشور سوئد باجرا گذاشته شد و هم اکنون هم ادامه دارد. موضوع از این قرار بود، بازاء هر پناهجوی فاقد مدرک که پلیس دستگیر و از سوئد اخراج میکرد بودجه گزافی را دریافت میکرد.
برای متحقق کردن پروژه Reva ، دولت سوئد و نهادهای دست اندر کار، آستین هایشان را بالا زدند که بیرحمانه و با اعمال خشونت تمام، پناهندگانیرا که پاسخ ردی نهائی دریافت میکنند را ازکشورسوئد اخراج کنند. اینک نوبت پروژه بمراتب بزرگتر و بیرحمانه تر Mos Maiorumاست که توسط تمام کشورهای اتحادیه اروپا در دستور کار است.
درحالیکه کشورهای انسان ستیز مثل جمهوری اسلامی، بشار اسد و امثالهم در مسند قدرت، زندگی را برانسانهای مقیم این کشورها تنگ کرده اند، در حالیکه جنایتکاران وحشی، آدمکشان و هیولاصفتانی مثل؛ طالبانها، القاعده، داعش، بوکوحرام، الشباب وغیره و غیره که مرتبأ ساخته شده و آشوبگری میکنند و حق ابتدائی ترین حیات را از انسانها سلب میکنند، در حالیکه کشورهای اتحادیه اروپا و سایر کشورها از جمله آمریکا، شاهد فجایع بیشمار و روزانه هستند که انسانهای بیگناه در طیف وسیع قربانی میشوند و ناگزیر هستند که برای نجات جان خود، خانه و کاشانه شان را ترک بکنند تا جان پناهی برای خود پیدا کره و راهی جاهای باصطلاح امنی شوند، در این جوامع نیز پلیس تا بدندان مسلح در کمین آنها هستند تا دستگیرشان کرده وبه قربانگاه هائی که از آنها متواری شده اند، فرستاد شوند!
مردم اجازه ندهید این سیاست غیر انسانی رونق گرفته واز پناهندگان دردمند یکه باین کشورها پناه آورده اند، سلب آزادی و حیات شود. انتخاب محیط و مکان زندگی، حق طبیعی و ابتدائی هر انسان است. باید اتحاد و همبستگی مان با پناهجویان دردمند که تحت تعقیب و پیگرد پلیس هستند را حفظ کنیم. باید به اعتراضاتمان ادامه دهیم وهمانطورکه بهمراه بسیاری از مردم شریف و آزادیخواه در کشور سوئد فریاد زدیم پروژه Reva را ازبین ببرید، دولت پلیسی نه، مکان اَمن آری، مقررات دابلین را نابود کنید، هیچ انسانی در این کشورها نباید غیر قانونی محسوب شود. این بار نیز باید در خیابانها و میادین جمع شده وفریاد بزنیم پروژه Mos Maiorum باید ملغی شود.
۲۰۱۴-۱۰-۱۱
باید همچون گذشته به خیابانها ریخت و پروژه”Mos Maiorum” را متوقف کرد!
عملیات هماهنگ اروپایی برای شناسایی و دستگیری پناهجویان
از روز دوشنبهی آینده و به مدت دو هفته، هزاران پلیس و نگهبان مرزی در اروپا، در عملیاتی مشترک به شناسایی و دستگیری پناهجویان فاقد مدرک و قاچاقچیان انسان اقدام خواهند کرد. این عملیات همزمان در چندین کشور اروپایی از جمله سوئد، آغاز خواهد شد.
عملیات هماهنگ اروپایی برای شناسایی و دستگیری پناهجویان
از روز دوشنبهی آینده و به مدت دو هفته، هزاران پلیس و نگهبان مرزی در اروپا، در عملیاتی مشترک به شناسایی و دستگیری پناهجویان فاقد مدرک و قاچاقچیان انسان اقدام خواهند کرد. این عملیات همزمان در چندین کشور اروپایی از جمله سوئد، آغاز خواهد شد.
این عملیات مشترک، موس مایروم نام گرفته و در پی رسیدن مدارک محرمانهی پلیس مرزی اروپا به سازمان استیتواچ، افشا شده است.
پلیس سوئد نیز همراه با همکاران خود در اروپا، نظارت مرزی و بازرسیهای شناسایی خود را افزایش خواهد داد. روزنامهی مترو مینویسد که شرکت فعال سوئد در این عملیات را وازرت دادگستری تایید کرده است.
البته این اولین بار نیست که چنین عملیاتی در اروپا صورت میگیرد. به نوشته یک روزنامهی آلمانی، سال پیش درعملیاتی مشابه، دههزار مهاجر غیرقانونی بدام افتادند که بیشر آنها از کشورهای سوریه، اریتره، فلسطین، افغانستان و گامبیا بودند.
«جادههای پنهان»؛ قصه پناهجویان ایرانی قسمت پنجم از رضا جمالی
http://www.radiofarda.com/flashaudio.html
این عملیات مشترک، موس مایروم نام گرفته و در پی رسیدن مدارک محرمانهی پلیس مرزی اروپا به سازمان استیتواچ، افشا شده است.
پلیس سوئد نیز همراه با همکاران خود در اروپا، نظارت مرزی و بازرسیهای شناسایی خود را افزایش خواهد داد. روزنامهی مترو مینویسد که شرکت فعال سوئد در این عملیات را وازرت دادگستری تایید کرده است.
البته این اولین بار نیست که چنین عملیاتی در اروپا صورت میگیرد. به نوشته یک روزنامهی آلمانی، سال پیش درعملیاتی مشابه، دههزار مهاجر غیرقانونی بدام افتادند که بیشر آنها از کشورهای سوریه، اریتره، فلسطین، افغانستان و گامبیا بودند.