sepideh yadegar

سپیده یادگار: عشق، زن، ناموس و جمهوری اسلامی

sepideh yadegar

سال ها پیش از مادرم پرسیدم : عشق چیست؟

گفت : عشق یعنی علاقه شدید قلبی بین دو انسان.

 همیشه در قلب ماندگار است؟

 نه بعد از اینکه روح سیراب شد به سمت جسم می رود تا آن را به تکامل برساند .

 پس هر انسانی حق سیراب کردن روح و جسمش را داراست؟

 برای دختران بعد از ازدواج. چون عشق بعد از ازدواج به وجود می آید.

 چرا فرق دارد؟ اینجا هم زنانه – مردانه است؟ عشقی که در آمدنش تاخیر دارد به زور آمده اگر می خواست قبل از امضا تشریف می آورد.

 درسات تموم شده؟؟

 

به عقیده اکثر خانواده های ایرانی عشق برای دختر بعد از ازدواج به وجود می آید و سکس قبل از ازدواج حکم اعدام دارد! سوال من اینست چگونه می شود بدون عشق و روش سنتی، ازدواج کرد و در عرض یک هفته گاهی بیشتر و گاهی کمتر به آغوش مردی رفت که حال نام شوهر دارد؟!

به همین دلیل است که امروز در جامعه ایران جوانان به این نتیجه رسیده اند که سند ازدواج بدون عشق چیزی بیش از کاغذ دفتر مدرسه شان در پایان سال تحصیلی نیست.

در تهران و اکثر شهر های بزرگ شاهد افزایش ازدواجهای غیر رسمی هستیم.

چگونه شد؟ چه بر سر فرهنگ ایرانی آمد؟ چرا جوانان اینگونه بی شرم و حیا شده اند؟

چیزی نشده! فرهنگ ایرانی که زندگی انسان ها را زنانه  – مردانه کرده است و زن را فقط به عنوان وسیله میبیند؟ آن فرهنگ در حال نابودیست دیگر چیزی به اسم مرد سالاری در جامعه جواب نمی دهد. تنها اتفاقی که در حال رخداد است از بین رفتن سنن قدیمی و غبار آلود و پیشرفت فرهنگ جامعه ایران است. مردم در حال رشد فکری هستند. چرا باید احساسات خود را در چهارچوب ازدواج رسمی محدود کنند؟ که بعد ها به خیانت ختم شود؟ چرا خیانت؟ چون زن مطلقه پیش خانواده پدری خود و جامعه جایگاه مناسبی ندارد. پس هم باید نقش همسر خوب را برای شوهر رسمی اش اجرا کند و هم به قلب خود برسد. پس چه بهتر که از همان ابتدا هیچ تعهد دفتری وجود نداشته باشد و وقتی علاقه از بین رفت از زندگی یکدیگر با احترام کنار روند.

نه عزیز من! جوانان بی شرم وبی حیا نشده اند؛ آنها فهمیده اند. آنها در قرن بیست و یک می دانند؛ می خواهند تجربه کنند؛ می خواهند از احساساتشان مطمئن شوند. دختران ایرانی دیگر نمی خواهند جنس مونث چشم و گوش بسته ای باشند که شب زفاف، همبستر مردی شوند که از شانزده سالگی سکس را تجربه کرده. حالا چگونه نقش همبستر خوب را برایش اجرا کند؟ اگر خوب نباشد چه می شود؟

چیزی نمی شود. پس قانون چند همسری برای چیست؟ آنقدر زن عقدی و صیغه ای بگیرد تا شهوتش خاموش شود.

آه که چقدر عقب افتاده است مغز این آقایان دولت. در طبیعی ترین نیاز انسانی هم تبعیض قائل می شوید؟

چرا یک زن نمی تواند؟.. نه بهتر است بگویم چرا نمی گذارید یک زن به حقی برابر با توئ مرد برسد؟

چرا باورتان نمی شود زن = مرد است؟

مرد نیاز جنسی دارد؟ زن هم دارد. به همین دلیل است موجودات همه جفتی دارند.

چرا هنوز در خانواده من رابطه داشتن برادرم با دوست دخترش یک امر طبیعی اما همین عمل برای من “گناه کبیره” است؟

چرا در جمهوری اسلامی و بیشتر کشورهای مسلمان خانواده ها بعد از با خبر شدن از رابطه دخترشان با معشوقه اش او را می زنند، می کشند و بعد هم اسمش را قتل ناموسی می گذارند؟ نه قتل ناموسی وجود ندارد. اسمش قتل یک جسم است.جسمی که می خواست آزادانه زندگی کند اما دیگر برای همیشه خوابیده. قتل روحیست که می توانست پرواز کند اما بالهایش را قطع کردند. قتل، قتل است ناموسی و غیر ناموسی ندارد.

دادگاههای جمهوری اسلامی پسری را برای قتل ناموسی تبرئه و زنی را به اتهام رابطه داشتن با معشوقه اش سنگسار می کند . این است عدالت اسلامی.

آیا وقت این نرسیده که زنان جهان با صدایی رسا اعلام کنند:

این جسم من است و اختیارش در دست من است. نه می گذارم از آن سو استفاده کنی نه می گذارم برایم حد تعیین کنی. من یک انسانم، عقل دارم، شعور دارم، پس کلاه خود را محکم نگه دار که باد نبرد نه دامن مرا!