وقتی کلمه خشونت را میشنویم بی اختیاربه یاد ایران و حکومت اسلامی می افتیم چرا که به مدت ۳۴ سال است ما زنان در ایران خشونت را مخصوصا خشونت برعلیه زنان را با گوشت و پوستمان حس کرده ایم . تبعیض یکی از انواع خشونتها علیه زن میباشد. از مسائل ساده مثل شهادت زن که نصف مرد است گرفته تا دیگر مسائل، مانند سهم و ارث زن وحقوق و دست مزد زنان در مقابل دستمزد مردان در کارخانه ها و کارگاهها، که موقع کار زنان دوشا دوش مردان کار می کنند ولی نسبت به مردان دست مزد کمتری دریافت می کنند.
زنان در صورت برقراری رابطه جنسی خارج از ازدواج علاوه بر اینکه در جامعه مورد تحقیر قرار می گیرند برطبق قوانین اسلامی مورد شدید ترین مجازاتها تاحد سنگسار قرار می گیرند. یعنی حیوانی ترین احکام دین اسلام. اگر زنی از زندگی زناشویی خود راضی نباشد باید بسوزد و بسازد زیرا حق تلاق با مرد است و این مرد است که اگر زندگی زناشویی به مزاجش خوش نیامد هر آن که اراده کند بدون مشکل جدا شود.
تازه بعد از تلاق براحتی میتواند ازدواج موقت کند یا آزادانه هر کاری که بخواهد انجام دهد در صورتی که زن بعد از تلاق مخصوصا اکر از طبقه ضعیف جامعه باشد که معمولا همین طور است، بدبختی هایش تازه شروع میشود و با هر حرکتی حتی دوستان و نزدیکان خودش چپ چپ به وی نگاه میکنند ومتاسفانه مانند کسی که روی شیشه راه میرود باید مواظب راه رفتن و رفتار خود باشد وگر نه خیلی سریع برچسب زن بدکاره و غیره به آنها زده می شود.
اینها مسائل ساده و روز مره در کشور ما هستند اگر دورو برمان را نگاه کنیم هزاران دلیل و شاهد وگواه برای بی عدالتی علیه زنان میبینیم که هیچ دلیل منطقی برایش نمی یابیم.فقط وفقط به امید این هستیم که روزی فرا برسد که ریشه ظلم و بی عدالتی در دنیا ومخصوصا علیه زنان در ایران کنده شود وهمه ما روزی شاهد برابری و مساوات بین همه انسان ها باشیم. به امید روزی که در کشور عزیزمان ایران به یک زن به عنوان یک انسان برابر نگاه کنند. ولی همه ما خوب میدانیم که تغییرات بنیادی در زندگی زنان بدون سرگونی جمهوری غیر ممکن است باید این غده سرطانی از ریشه بخشکانیم.
به امید سرنگونی رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران
فاطمه محمدنژاد