روزی برای انجام کار پزشکی به بیمارستانی در پیروزی تهران رفتم در نوبت نشسته بودم که خانمی آمد کنارم نشست ، آنقدر نگران بود که سر صحبت را با او باز کردم تا شاید بتوانم آرامش کنم ، انگار منتظر بود کسی از او بپرسد که چرا اینقدر ناراحتی ، بدون مقدمه شروع کرد به صحبت :
مدتیست که دچار مشکل شده ام و بعد از مراجعه و مشورت با پزشکان تصمیم بر آن شد که باید حتما و هرچه سریع تر جراحی کنم دیروز با همسرو آمدیم و تمام کار های بستری شدنم را انجام دادیم تا امروز جراحی کنم اما حالا میگویند باز هم باید همسرت بیاید و امضا کند هر چه میگویم در جلسه اداره است فایده ندارد میگویند چون زن جزء مایملاک مرد محسوب میشود باید بیاید و امضا آخر را بدهد با وجود این که خانمی محجبه بود اما شروع کرد به دین و اسلام و آخوند و قانون و شرع فحاشی کردن آخر چه دیننیست که آدم اجازه خود را ندارد ؟؟ ، اگر شوهرش آن روز نرسد به کار اداری بیمارستان و دکتر جراح وقت دیگری برای وی تعیین کند در این مدت اگر مشکلی برایش پیش بیاید چه کسی مقصر است ؟؟
شوهر یا قانون با المای از خدا بی خبر که جان مردم را هم به بازی گرفته اند؛ آیا اگر آن مرد بخواهد زن دیگری اختیار کند کسی میپرسد زنت ، مادر بچه هایت باید بیاید …………. ؟؟
آفرین به نظامی که سرتیتر تمام قوانین آن ( جمهوری اسلامی ) است که حتی یک زره برای جان جان آدم ها ارزش قائل نیستند مگر به گفته اینان اسلام برای نجات جان بشریت نیامده است ؟؟
پس چرا آیاتی ارائه میشود که برای جان آدم ها ارزش قائل نیست این تناقض را همه فهمیده اند برای همین به جرات میتوان گفت که اکثریت مردم در ایران دین گریزند . مابقی که سنگ دین را به سینه میزنند ملایانند و دستندرکاران نظامند .