جمهوری اسلامی منتقدانش را مورد خشم , آزار و برخوردهای غیره انسانی قرار می دهد.این منتقدان برای آزادی هزینه های زیادی می پردازند.تعدادی از آنها برای نجات جان خود به کشورهای غربی فرار می کنند و پناهنده می شوند.
این پناهندگان از طرفی کابوس بازگشت به کشور خود را دارند و از طرف دیگر کشورهای غربی مشکلات آنها را نادیده می گیرند و اجازۀ حضور آنها در جامعه را برایشان فراهم نمی کنند.بیشتر این پناهندگان نمی توانند برای گرفتن حقوق انسانی خود کارکنان ادارۀ مهاجرت را که به بررسی پروندۀ آنها می پردازند قانع کنند و نشان دهند که ایران کشور امنی برای آنها نیست.
البته نا گفته نماند که ادارۀ مهاجرت با سختگیری های بیش از اندازه و تصمیم گیری بر اساس بی اعتمادی و باور نداشتن عواقب پس از آن بسیاری از این پناهجویان را در بلاتکلیفی قرار می دهند.نداشتن یک خانۀ امن و زندگی آزاد باعث می شود بعضی از آنها امید به زندگی را از دست بدهند و دچاره سرخوردگی و اختلال روحی روانی شوند و وادار به اعتصاب غذا،خودکشی و یا خود سوزی شوند.
چه خوب است نمایندگان پارلمان و ادارۀ مهاجرت قبل از وقوع این تراژدی ها که گاهی منجر به مرگ پناهجو می شوند به صدای درد و رنج این پناهندگان گوش فرا دهند.
اخلاق انسانی حکم می کند پارلمان و ادارۀ مهاجرت تابو های بی اعتمادی و نا باوری را شکسته و پرونده های پناهجویان را بار دیگر با دستی باز و انسان دوستانه مورد بازنگری و بررسی قرار دهند تا این پناهجویان نیز بتوانند طعم آزادی و دمکراسی را با تمام وجودشان حس کنند.
منیژه قاسمی