در حالی که حسن روحانی برای حضور در مجمع جهانی سازمان ملل در قلب دشمن! نیویورک حاضر بود، رییس جمهور ایالات متحده باراک اوباما پیش قدم شد و با وی تماس تلفنی برقرار کرد. موضع گیری های فراوانی را در این خصوص شاهد هستیم.
کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تماس، تلفنی اوباما با روحانی را نشانه نیاز آمریکا به ایران خواند
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، گفتگوی تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما را « اشتباه تاکتیکی» توصیف کرد.
روزنامه بانفوذ کیهان مکالمه روسای جمهور دو کشور را “تاسف بارترین” قسمت از سفر آقای روحانی به نیویورک دانسته
پس از بازگشت روحانی از نیویورک هنگام خروج از فرودگاه یکی از معترضان به سمت خودروی آقای روحانی لنگه کفش پرتاب کرد و …
اما با وجود مخالفتهای فراوان نکته ی قابل تامل در رفتار موافقان آقای روحانی است، در فضای مجازی باز هم شاهد تشکرهای بسیار از این سیاست آقای روحانی هستیم. طرز بیان و نگارش موافقان ایشان به گونه ایست که در نگاه اول چنین تصور می شود که آقای روحانی به رئیس جمهور آمریکا تلفن کرده! و راه مصالحه با دولت آمریکا را پیش گرفته.
بی شک طرز برخورد آقای روحانی با غرب متاثر از خط مشی “نرمش قهرمانانه” آیت الله خامنه ای است، اما آیا این انعطاف پذیری یک شبه حاکمان ایران به نفع مردم ایران است؟!
همزمان با این اتفاق و بسیار دور تر از نیویورک د رایران سپاه پاسداران با تانک به انهدام تجهیزات ماهواره ای اقدام کرد
، شعار نجات مردم از فساد اجتماعی بر روی دیشهای ماهواره خودنمایی می کرد، فساد اجتماعی؟!؟!
قانون ازدواج سرپرست خانواده با فرزند خوانده به تصویب رسید، حکم اعدام ۲۶ نفر از اقلیت های دینی در آستانه ی اجراست
گشت های ارشاد نیروی انتظامی بیشتر از گذشته حقوق شهروندی افراد را پایمال می کنند.
تورم و گرانی و اقتصاد بیمار، فقر اجتماعی، تحریمها، سلب حقوق اجتماعی و مدنی، فساد اجتماعی و دولتی ، همه و همه یکباره به حاشیه رانده شد تا برقراری رابطه با آمریکا جای آن را بگیرد، با اینکه به نظر، ایران دست دوستی را به سمت غرب و آمریکا دراز کرده ولی همچنان شاهد نقض گسترده حقوق بشر در ایران هستیم.
فراموش نکنیم که در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، صاحب نظریه ی گفتگوی تمدنها، قتلهای زنجیره ای نویسندگان و صاحبان قلم به وقوع پیوست، اعدامها متوقف نشد و حقوق بشر نقض گردید.
روابط آمریکا با عربستان یک نمونه ی بارز و گویا از تناقض سیاست خارجی و داخلی در منطقه است، در حالی که عربستان از دیر باز به عنوان متحد آمریکا نقش بازی کرده و سیاست خارجی این کشور در راستای سیاست های جهانی بلوک غرب خصوصا آمریکا است اما در سیاست داخلی آن شاهد نقض حقوق بشر، اعدام های گروهی، قطع عضو ،شکنجه زندانیان و سایر قوانین وحشیانه اسلامی هستیم، نکته اینجاست که شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به علت وجود آمریکا عملا کاری به اقدامات ضد انسانی حکومت عربستان ندارد و حتی از این جنایات حمایت میکند.
روابط خصمانه میان ایران و آمریکا باعث به تصویر کشیده شدن نقض گسترده ی حقوق بشر در ایران است، دوستی با آمریکا نیز مسدله ی حقوق بشر در ایران را حل نخواهد کرد، ،سیاست داخلی و خارجی حکومت ایران به کلی از هم جداست، سازش با غرب این فرصت را در اختیار سردمداران حکومت قرار می دهد که مانند گذشته به ارعاب و حذف مخالفان اقدام کند.
بدون شک این سیاست حکومت اسلامی راه حلی برای برون رفت از بن بست هسته ای است و تعاملی برد و باخت است و مردم داخل ایران بازنده این تعامل