“روزه” اجباری کودکان در سوئد و سکوت آموزگاران و مسئولین سوئدی

استکهلمیان –  ماه رمضان برای آن دسته از مسلمانانی که آیین خود را با تفکر و اندیشه برگزیده اند ماهی فرخنده و سرشار از معنویت محسوب میگردد, اما از سوی دیگر بسیاری از والدین بنیادگرا نیز این ماه را مبدل به “ماه شکنجه” برای کودکان خواهند نمود, از جمله در سوئد.

در حال حاضر فاصله طلوع تا غروب آفتاب در سوئد  حدود ۱۵ ساعت است. با فرا رسیدن ماه رمضان که مسلمانان در طی آن  جهت انجام فرایض دینی خود از جمله از خوردن و آشامیدن در طی ساعات روز خودداری میورزند, کودکان زیر ۱۸ سالی نیز که شمار آنها مشخص نیست توسط  برخی از والدین که  معمولا از کشورهای عربی و آفریقایی آمده اند مجبور به “روزه گرفتن”  می شوند که اثرات سوء بر روی بدن در حال رشد و تکامل نیافته آنان میگذارد و حضور در کلاسهای درس با شکمهای گرسنه و لبهای تشنه, نه تنها تاثیرات منفی بر روی بازدهی تحصیلی آنان دارد بلکه برای بدنهای کوچک و آسیب پذیر این کودکان عملا نوعی شکنجه محسوب میگردد.

این وضعیت حتی در مدارس ابتدایی کشوری پیشرو در دفاع از حقوق کودکان مانند سوئد نیز دیده میشود , اما از آن جهت که این مشکل در درجه اول گریبانگیر کودکان سوئدی الاصل نیست توجه عمده ای نیز نسبت به آن صورت نمیگیرد و این کودکان عملا از هر گونه حمایتی در این زمینه محروم هستند.

آموزگاران سوئدی شاهد رنج این کودکان حتی در سنین پایین ۸ و ۹ سالگی هستند که توسط والدین خود بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم مجبور به “روزه گرفتن” شده اند و در مواردی تا ۱۵ ساعت بدون خوردن غذا و نوشیدنی در کلاس های درسی بصورت نیمه بیهوش حضور دارند. اما آموزگاران سوئدی از بیم دریافت برچسب “نژادپرستی و راسیسسم”  و دخالت سازمانهایی که کورکورانه تحت عنوان “دفاع از آزادیهای مذهبی” آنها را درگیر پروسه های پیچیده حقوقی میکنند ترجیح به سکوت میدهند.

یک آموزگار مقطع ابتدایی در استکهلم  در مورد تجریباتش در این زمینه به استکهلمیان گفته است که او والدین  یک کودک دختر ۱۲ ساله را که بواسطه “روزه گرفتن” در کلاس درس در حال از هوش رفته است  را به مدرسه فراخوانده و با  استفاده از مترجم سعی کرده است که به آنان توضیح دهد بدن یک کودک ۱۲ ساله طاقت تحمل گرسنگی و تشنگی آن هم در طی نزدیک به ۱۵ ساعت در روز را ندارد و این عملا نوعی از شکنجه محسوب میگردد.

اما والدین این کودک ضمن توضیح اینکه در مذهب آنان دخترشان از سن ۹ سالگی “بالغ” محسوب میشود به معلم “اطمینان” میدهند که این کودک “به تصمیم خودش روزه میگیرد” و هیج اجباری از طرف خانواده بر او تحمیل نشده است. این والدین که با اصرار آموزگار سوئدی در نیاز کودک به خوردن غذا و آشامیدن در طول روز و در مدرسه مواجه میشوند تهدید میکنند که در صورت دخالت بیشتر آموزگار در این زمینه از وی به “ناظر عالی  منع تبعیض” شکایت خواهند برد.

این آموزگار سوئدی که خود را مستاصل میبیند با توجه به معیارها و ارزشهای انسانی خود بعنوان یک زن , یک مادر و یک آموزگار به این خانواده پیشنهاد میکند که چنانچه ممکن است حداقل جای شب و روز را در مورد این کودک عوض کنند تا ساعات “روزه”  او به شب بیفتد تا این کودک بتواند در طی روزغذا خورده  و تشنه نیز نباشد و “روزه” خود را در طی ساعات شب بگیرد که در هر حال در خواب بسر میبرد! که به این ترتیب این کودک هم روزه خود را گرفته باشد و هم  تحت آزار جسمی و روحی  و شکنجه گرسنگی و تشنگی قرار نگیرد! توجیهی منطقی از دیگاه یک مادر و یک آموزگار سوئدی و البته کاملا غیر قابل پذیرش توسط والدینی بنیادگرا که چنان اسیر تفکرات بنیادگرایانه مذهبی خود هستند که حتی قدرت مشاهده شکنجه کودک خودشان نیز از آنان سلب گردیده است. 

گفت و شنودی  که  روزنامه صبح استکهلم, مترو, با یک “امام” لبنانی شیعه بنام “محمد حسین فدل الله” در سوئد به انجام رساند و در صفحه ۱۲  شماره  روز پنج شنبه ۲۰  نوامبر ۲۰۰۳ این روزنامه در استکهلم درج  شد در آن زمان موجبات اعتراض گسترده شهروندان سوئدی را بدنبال داشت. اما سازمانهای دفاع از حقوق کودکان در سوئد  باز هم چون مسئله در درجه اول مشکلی برای کودکان سوئدی نبود حتی از بیان اعتراضی شفاهی نسبت به به آن خودداری ورزیدند.  در حالیکه اگر چنین تهدیدی در درجه اول نسبت به کودکان سوئدی صورت می گرفت بی شک منجر به اعتراضات وسیع از جانب ارگانها و سازمانهای سوئدی می گردید.

این “امام” در این گفت و شنود طولانی  از جمله نظر داده بود  که در دین اسلام برای ازدواج اصولا یک مرز پایین سنی وجود ندارد و “یک کودک و  دختر ۹ ساله, کلا بالغ  و آماده ازدواج است”.  چنین اظهار نظری در حالی صورت گرفت که مبادرت به چنین عملی بر اساس قوانین جاری سوئد  بیماری روانی “پدوفیلی” و سوء استفاده جنسی از کودکان تلقی شده  و مجازاتی سنگین بدنبال دارد. 

بررسی برنامه معتبر “داکومنت اوتیفرون” که در سال ۲۰۰۷ از تلویزیون ملی سوئد (اس وی تی) پخش شد نشان از آن داشت که میزان ضرب و شتم کودکان در میان خانواده های مهاجر تبار سوئد بیش از میزان آن در کل جامعه است.

اما بر اساس اطلاعات این برنامه, کارمندان دولتی ذیربط  در سوئد از بیم متهم شدن به “راسیسم” و نژادپرستی اقدامات لازم را جهت حمایت از کودکان خانواده های مهاجر انجام نمی دهند.

به گفته مسئولین سازمان “قهرمانان شرف” که با خشونتهای ناموسی در سوئد مبارزه می کند یکی از مهم ترین دلایل وجود خشونتهای ناموسی در سوئد نیز ترس کارمندان سوئدی تبار شاغل در ادارات ذیربط از متهم شدن به راسیسم در صورت نشان دادن عکس العمل  در اینگونه موارد است.

چندی پیش هنگامی که کارمندان سازمان امور اجتماعی سوئد یک پسربچه سومالیایی تبار را که مورد ضرب و شتم پیاپی پدر خود قرار گرفته بود از این خانواده جدا کردند تظاهراتی اعتراضی از سوی عده ای سومالیایی در مقابل دفتر سازمان امور اجتماعی صورت گرفت و برخی از آنان حتی از ضرب و شتم کودکان بعنوان یک “شیوه سنتی موثر در تربیت کودکان”  نام می بردند.

**********

چنانچه در سوئد کودکی را میشناسید که به هر شکلی مورد آزار روحی و یا فیزیکی قرار گرفته است با نزدیکترین سازمان امور اجتماعی محل زندگی کودک (سوسیال شنستن) تماس گرفته و مورد آن را گزارش دهید. آدرس, ئی میل و شماره تلفن سازمان امور اجتماعی هر منطقه را میتوانید از طریق تماس تلفنی با کمون و یا کاتالوگ تلفن بدست آورید. در صورت تماس تلفنی با سازمان امور اجتماعی تقاضا کنید که مایلید با یک مشاور امور اجتماعی (سوسیال سکرتراره) جهت گزارش موردی از آزار کودکان صحبت نمایید. توجه کنید که این حق را دارید که کاملا ناشناس باقی بمانید.