وقتی کلمه تجاوز جنسی را میشنویم ، یکی از تصوراتی که از ذهن میگذرد، اینست که در یک کوچه تاریک یک غریبه به یک دختر تنها حمله می کند.
اما همه تجاوزات به این صورت نیست. تجاوز جنسی به این معنی است که یک یا چند نفر بر خلاف میل فرد دیگری با او عمل جنسی انجام دهند. اکثر این تجاوزات در فضاهای پوشیده و اغلب توسط کسی صورت میگیرد که قربانی اورا میشناسد.
عادی ترین نوع تجاوز جنسی از سوی پسران/مردان نسبت به دختران / زنان صورت می گیرد. در اکثر این شرایط وادار شدن به این عمل به کمک تهدید کلامی یا اصرار است . حتی اگر فرد مورد تعارض با اصرار و تهدید کننده دوست باشد.
چنانچه کسی از طریق خشونت، تهدید و یا اصرار کلامی به انجام این عمل مجبور شود همیشه غیر قانونی است، حالا هر چقدر هم آشنا باشد. قربانی هرگز به داشتن تقصیر در تجاوز متهم نمیشود.
این بحث یک بحث جهانی و بین المللی است . اما در بسیاری از کشورهای اسلامی و بخصوص ایران رعایت نمیشود و معنا ندارد. در واقع در ایران همه افرادی که به عمل جنسی مجبور می شوند، صرفنظر از سن وسال، جنسیت و با هر نوع تمایلات جنسی، به نوعی مرتکب جرم شده اند. به عبارتی چنانچه در کشور ایران زندگی بکنی و بر خلاف میل و تمایلات مورد تجاوز قرار بگیری در هر صورت مقصری و مجرم شمرده میشوید.
متاسفانه بسیاری از زنان ودختران ایرانی قربانی تجدد تو خالی و ظاهرفریب فرهنگ غلطی که در ایران و به وسیله دولت کنونی رواج پیدا کرده می شوند. فرهنگی که به ظاهر شعار امنیت اجتماعی زنان را میدهد اما در واقع زن را به عنوان جنس دوم و کالا نشان می دهد.
بسیاری از زنان ایرانی از تهدید ها و آسیب های روحی و جسمی ناشی از اجتماع ایران رنج می برند و قربانی ناملایمات اخلاقی و جنسی هستند. از شرایط این ناملایمات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– با توجه به عمومیت استفاده از مسافرکش های شخصی توسط زنان و دخترانی که نمیتوانند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و جرایم متعددی که در این گونه موارد علیه آنان روی میدهد، تجاوز جنسی انفرادی یا گروهی فقط یکی از موارد آن است. در صورتیکه فراهم کردن وسیله عمومی ۲۴ساعته یکی از وظایف مسئولان میباشد.
– آمارها نشان میدهد که سالانه بسیاری از دختران دانش آموز و یا دانشجو، قربانی تجاوزات جنسی پسران و مردان دانش آموز و دانشجو و گاهاً اساتید و معلمان قرار میگیرند. بسیاری از آنها مدعی هستند که به علت تهدید، فشار فیزیکی و در مورد ارتباطات دوستانه فشارهای کلامی از سوی جنس مخالفشان، مجبور به برقراری ارتباط جنسی شده اند. تهدید به اخراج و یا وعده به ارتقاء موقعیت کاری ، شخص را وادار به این امر میکنند . این در حالیست که مسئله اشتغال زنان و ایجاد فرصتهای مناسب کاری و امن و زمینه سازی وصول درجاتی از استقلال از وظایف دولت میباشد که میتواند مقدمه ای بر مهار خشونت و سالم سازی خانواده گردد. چرا که زنانی که از استقلال اقتصادی بهره مند باشند میتوانند از همزیستی با مردی که او را مورد خشونت قرار میدهد امتناع کنند و در رشد فرهنگ جامعه مؤثرتر باشند . این در حالیست که در جمهوری اسلامی چنین موضوعی صرفاً در جایگاه صحبت آن هم بسیار سطحی قرار دارد و هیچگونه اقدامی برای آن نمیشود .
– فقر اقتصادی یکی از عواملیست که باعث تحمل آزارهای جنسی برای زنان میشود. بنابراین فقر میتواند زنان را ناگزیر به موقعیت هایی بکشاند که حتی در برابر بهره کشی و بردگی جنسی سکوت کنند و دم برنیاورند.
– از طرفی پژوهشها نشان میدهد مادرانی هستند که دخترانشان توسط محارم مورد آزار و تعرض جنسی قرار گرفته اند . اما اغلب سکوت میکنند و واکنشی فعالانه از خود نشان نمیدهند . دلیل سکوت آنان نه عدم علاقه و سنگ دلی بلکه ترس از جدایی و بی سرپرست ماندن و مشکلات اقتصادی و اجتماعی است که بعد ها گریبان گیرشان میشود. در صورتیکه با فرهنگ سازی مناسب توسط دولتی که دم از اسلامی بودن میزند میتوان از این فاجعه جلو گیری کرد .
واکنش افراد نسبت به این نوع ضربه های روحی و تهدیدات متفاوت است و هیچ استانداردی ندارد. برخی مایل هستند وانمود کنند که اتفاقی نیافتاده است و زندگی را طبق معمول ادامه می دهد . درحالیکه برخی دیگر میخواهند خود را زیر پتو پنهان کرده و گریه کنند.
در اکثر مواقع شخص قربانی ناچار به سکوت است و خود را با هر چیز و با هر وسیله ای پنهان می کند و در صورتیکه احساس ناامنی بیشتری هم بکند دست به خودکشی میزند. پژوهشها نشان میدهد حدود ۸۵٪ از قربانیان تجاوز مبتلا به درجات متوسط تا شدید افسردگی هستند . تعداد شکایات جسمی این افراد حدود ۳برابر عموم افراد جامعه و شامل شکایاتی چون دردهای شکمی متعدد با منشاء نامشخص ، اسهال ، یبوست ، مشکلات گوارشی و دردهای عضلانی و استخوانی در اندام های مختلف بدن و البته انواع اختلالات جنسی است .
تعداد مراجعات این افراد به پزشک دوبرابر افراد عادیست . سردرد، کابوس شبانه، کاهش اشتها، علائم ادراری، دردهای قفسه سینه، احساس تنگی نفس و موارداقدام به خودکشی از علائم نه چندان نادر این قربانیان است.
درمانهای شایع که میتواند به قربانیان اینگونه تجاوزات کمک کننده باشد عبارتست از رفتار درمانی ، روانکاوی ، امکان بیان و صحبت در مورد رازهای نهفته درونی و هم چنین درمانهای شایع افسردگی .
اما متاسفانه در ایران اسلامی و با وجود دولت حاکم روز به روز به آمار این تجاوزات اضافه میشود و هیچگونه راه حل و درمانی برای آن وجود ندارد . چرا که دولت جمهوری اسلامی راه حل این قضیه را صرفاً محدود و محصور کردن قشر مؤثر جامعه ( زنان) در پوشش وخانه نشین کردن آنان میداند.