درفضای بسته و خفقانآور حکومت اسلامی زنانی هستند که با چنگ و دندان راه خود را باز میکنند. حرکت اجتماعی زنان در جامعهای بسته که حق آزادی بیان وتجمع در آن محدود است، از حرکت اجتماعی دانشجویان یا کارگران و معلمان و دیگر گروههای صنفی دشوارتر است. جامعه ایران بر اساس برآورد دولت تا پایان سال ۹۱ حدود ۷۵ میلیون جمعیت داشته است که نیمی از این جمعیت زنان میباشند. زن، بعنوان انسان نقشی بس مهم در تحول شرایط خود و جامعه در جهان دارا است وزنان نقشهایی بسار مهم در بنیانهای اجتماعی و فرهنگی ایفا میکنند. از محل کار گرفته تا خانواده ومدارس ودانشگاهها. زن از یک طرف همسر است و از طرف دیگر مادر یعنی کار اساسیاش تربیت انسان وانسانیت است. اما زن در دیدگاه ولایت فقیه و در نظریه فقه حوزه، ضعیفه محسوب میشود و بدنی فریبنده دارد که این دیدگاه البته در زمان قبل از انقلاب نیز تا حدی رواج داشته است. همچنین امروزه نظام ولایت فقیه، زن را مظهر سکس میداند که البته باید در جامعه به صورت پوشیده باشد تا باعث گناه دیگر مردان نشود. این دید به زن باعث شده است که حکومت جمهوری اسلامی خود را شایسته تصمیمگیری برای زنان در همه جوانب بداند. با وجود اینکه نظام حاکم سعی فراوان دارد تا زنان ایران را از قبول مقامها ومسئولیتهای مهم سیاسی وقضایی و اقتصادی باز دارد اما از شرایط کنونی اینگونه بر میآید که زنان هیچگاه سر تعظیم به این نظام ننگین فرود نمیآورند. در سالهای اخیر بخشی از توان جنبش زنان به دلیل نظام حاکم، از ایران خارج شدهاند اما نمی توان ونباید این قسمت از جنبش زنان را از دست رفته دانست و چه بسا میتوان از آن بهره بسیار برده ودر سایه آزادی زنان در خارج از ایران در فعالیتهای متشکل شرکت کرد.
فرشته نظام آبادی