نگاهی به سفر احمدی نژاد به نیویورک
امسال نیز احمدی نژاد این جانور عجیب الخلقه به همراه هیئتی به نیویرک سفر کرد و داستانها آفرید. البته جمهوری اسلامی به این سفر خارج کشور سرانش با هر آبروریزی هم که باشد راضی و خوشحال است؛ خوب چه میشود کرد وقتی که دولتی در انزوای بین المللی بسر میبرد حتی یک سفر جنجال بر انگیز و خنده دار برایش جای مباهات دارد.
احمدی نژاد اینبار نیز به سخن پراکنی پرداخت و هربار چیزی گفت که خشم، تعجب و گاه خنده و تمسخر دنیا را به همراه داشت. او گفت که دولت آمریکا هواپیماهایش را به برجهای دوقلو در نیویورک زد و مردم را کشت. گفت که در ایران احکام سنگسار وجود نداره و سکینه محمدی آشتیانی نیز به سنگسار محکوم نشده است که البته چند روز بعد سخنگوی قوه قضائیه غلامحسین محسنی اژه ای این جانور دو پا، سخنان احمدی نژاد را با تأکید بر این که سکینه محمدی آشتیانی به سنگسار محکوم شده تکذیب کرد؛ که البته جناب احمدی نژاد هم به روی مبارکش نیاورد. احمدی نژاد گفت که در ایران آزادی وجود دارد و همه آزادند که هر چه میخواهند بگویند. گفت که در هیچ جای دنیا انتخابات مانند ایران عادلانه برگزار نمیشود. خلاصه در دوره سفر خود به نیویورک حرفهای بسیاری زد و مردم دنیا را کلی سرگرم کرد و خنداند. و البته مردم دنیا هر چه بیشتر به این مسئله آگاه شدند که مردم ایران با چه جانوران اسلامی طرف هستند.!!
این سفر برای احمدی نژاد و هیئت همراهش نیز پیامی داشت و آن این بود که فهمیدند چگونه مورد نفرت مردم هستند. هر جا که رفتند با اعتراض مردم روبرو شدند، هر جا که رفتند مخالفین اعدام و سنگسار و جمهوری اسلامی تجمع کردند و بر علیه آنها شعار دادند و این مسئله به آنها ثابت کرد که دنیا چقدر عوض شده و افکار عمومی جامعه هر چه بیشتر بر ضد و علیه آنها شده است.
افکار عمومی بین المللی هر چه بیشتر متوجه این شده است که وجود جمهوری اسلامی نه تنها برای مردم ایران که برای همه دنیا خطرناک است. یک رژیم بغایت ضد بشری و برخاسته از فسیلهای قرون وسطی که چه عرض کنم، (حس میکنم قرون وسطاییها از این رژیم متمدن تر بودند) خطر بزرگی برای امینت دنیا بشمار میاید و باید برود. دنیا فهمیده است که با سرنگونی جمهوری اسلامی مردم در همه جای دنیا روی آسایش به خود میبند چرا که این رژیم قطب ارتجاع و ترور و ناامنی در دنیا است.
از مقدمه ای که در مورد سفر احمدی نژاد به نیویورک نوشتم خواستم به نتایجی برسم. اول اینکه جنبش علیه سنگسار و اعدام و خصوصا جنبش کنونی علیه سنگسار سکینه محمدی آشتیانی، جنبشی است رو به جلو که جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر در انزوای بین المللی فرو خواهد کرد. این جنبش دستان بسیار قوی است که نمیگذارد سر جمهوری اسلامی از باتلاق انزوای جهانی بیرون بیاید و منجر به خفه شدن این سیستم میگردد. دوم اینکه حتی کشورهایی که تا کنون با جمهوری اسلامی مناسبات حسنه ای داشتند دیگر جرأت نمیکنند که بطور علنی به این مناسبات ادامه دهند و این خود به پرتاب هر چه سریعتر این رژیم به درون سیاهچال انزوا کمک میکند.
حال روی سخن من با پناهجویان است. دوستان، اکنون که وضعیت جمهوری اسلامی اینقدر متزلزل شده است هر چه بیشتر منسجم و متشکل و متحد در صحنه مبارزه پناهندگی خود باشید به پیشرفت روند پناهندگی خود و دیگران بیشتر کمک میکنید. و ادارات امور پناهندگی نیز کمتر میتوانند به ایرادات احمقانه خود به دلائل پناهندگی پناهجویان ادامه دهند. چرا که موقعیت و وضعیت ضعیف جمهوری اسلامی را در سطح بین الملل میبنند و از طرفی نیز اتحاد و همبستگی شما بیشتر به حقانیت گفته هایتان کمک میکند. با توجه به رویدادهای یک سال گذشته و تشنجی که در بین سران رژیم پیش آمده که این تشنج به سردرگمی هر چه بیشتر حکومت کمک میکند دیگر نباید جای سؤال برای ادارات امور پناهندگی پیش بیاید که آیا پناهجوی فراری از جهنم جمهوری اسلامی میتواند به ایران برگردد یا نه؟!!
همه دنیا با چشمان خود دارند میبند که چطور موج دستگیریها و احظار فعالین مدنی به دادگاهها زیاد شده است. دارند میبنند که احکام اعدام و سنگسار چطور مانند آب خوردن صادر میشوند. دارند میبینند که چگونه احکام اعدامهای ۲۰ و ۳۰ نفره در زندانهای ایران اجرا میگردد و مسائل بسیار دیگر که بسیار واضح جلوی چشم جهانیان است. همه این موارد به روشنی اثبات میکند که تا جمهوری اسلامی بر سرکار است، پناهجوی ایرانی باید بدون چون و چرا به حق پناهندگی خود نائل گردد. تمامی این نمونه ها و هزاران نمونه دیگری که وجود دارد اما در حوصله این نوشته نمیگنجد اثبات میکند که با وجود جمهوری اسلامی در ایران، مردم در آن کشور امنیت ندارند و هر ایرانی که متواری شده و به کشورهای غربی روی میاورد باید از حق اقامت برخوردار گردد.
مرگ بر حکومت اسلامی
برقرار باد حکومت انسانی