9

گزارش مختصری از سفر به استکهلم

96

روز جمعه ۱۵ اکتبر در شهر استکهلم از طرف تلویزیون نوروز برای شرکت در یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بودم و به مدت ۷۵ دقیقه به سئوالات خانم گلاله مجری برنامه تلویزیون نوروز در مورد اساسی ترین مسایل پناهندگی پاسخ دادم و در مورد وضعیت آنها در آذربایجان، عراق، ترکیه و سایر نقات جهان صحب کردیم. در این گفت و گو در مورد شرایط بسیار شکننده  و اسفبار پناهجویان در مناطق فوق و مشکلات و موانع سر راه روند پناهندگی آنها صحبت کردیم و شرایط غیر انسانی آنها را در جزئیات هرچه بیشتری توضیح دادیم و در مورد راههای مقابله با این  شرایط  به طور مشخص صحبت کردم.

بعد ازظهر همان روز هم در جلسه ای با پناهجویان شرکت کردم. در این جلسه  ابتدا در مورد وضعیت سیاسی و اجتماعی  ایران و تاثیرات آن بر افزایش پناهجویان بویژه پس از انتخابات خرداد ۸۸ صحبت کردم؛ اشاره کردم که مردم ایران در مقابل حاکمیت یک رژیم اسلامی با اجرای قوانین قرون وسطایی قرار گرفته اند که خود را تماما با آن بیگانه می دانند و رژیم هم خود به خوبی می داند که مثل یک وصله ناجور به پیکر جامعه ایران است و  تنها توجه اش به این است که بکوبد، شلاق بزند، زندانی کند و با همه اراذل و اوباشش و با دستگاههای جاسوسی و  امنیتی اش به جان مردم  بیفتد.

 در بخش دیگری از صحبتهای خود گفتم مگر آنهایی که پناهنده می شوند چه کسانی هستند؟ مگر نه اینکه این پناهجویان همان  کارگرانی هستند که اجازه اعتراض برای دریافت دستمزد عقب افتاده خود ندارند و اگر هم اعتراض کنند اخراجشان می کنند و یا برای آنان احکام شلاق و زندان صادر می کنند؟ مگر نه اینکه همان جوانانی هستند که در تظاهرات شرکت کرده اند و یکی پس از دیگری دستگیر و زندانی می شوند و مدتها کسی از سرنوشتشان خبری پیدا نمی کند؟ مگر نه اینکه این پناهجویان همان زنان و دختران جوانی هستند که بجرم نوع پوششان از سوی مزدوران نهی از منکر و امر به معروف روزانه در صدها مورد  مورد حتک حرمت قرار می گیرند؟

 در این مورد به طور مفصل توضیح دادم و توجه پناهجویان را به نمونه های زیادی از اجرای قوانین عصر بربریت در ایران جلب کرده و گفتم هر پناهجویی باید بتواند در دفاع از حق پناهندگی خود به دهها نمونه از اجرای چنین قوانینی  در برخورد به مخالفین و متهمین در ایران اشاره کند و بگوید به این کشور پناهنده شده ام تا من هم مثل بقیه  نه تنها از له شدن حقوق انسانی ام ممانعت شود بلکه بتوانم از له شدن خودم زیر دست و پای مشتی جانی جلوگیری کنم.

جلسه بسیار خوبی بود ۴ نفر از پناهجویان  که تازه اقامت گرفته بودند از جمله آقای کیومرث کاووسی فر و خانمها فاطمه کلوانی، بدری نادری و فرشته ایلکا من را سورپرایز کردند و از هر طرف گل و کادو و شیرینی آوردند و بعد از این همه بحث سنگین در مورد ایران و جمهوری اسلامی و وضعیت بد پناهندگی فضای بسیار شاد و شیرینی ایجاد کردند. در آن شب خانم سارا فنائی هم در جلسه شرکت داشت آخرین کسی بود در مورد پرونده اش با من صحبت کرد. پرسید چه فکر می کنید گفتم وضع پرونده تو خوب است نگران نباشید. روز چهارشنبه ۲۷ اکتبر درست بعد از گذشت ۱۳ روز از آن جلسه  به من زنگ و خبر اقامت خود را اعلام کرد. در آن جلسه خانم فرشته ۴۰۰۰ هزار کرون به فدراسیون کمک کرد و در فردای آن روز سارا و نرگس هم ۵۰۰ کرون کمک کردند.

در ادامه این سفر روز شنبه ۱۶ اکتبر هم دعوت جشن تولد ۱۸ سلگی  مرجان عزیز بودیم و جای خیلی ها خالی بود شب بسیار خوبی بود مدتها بود جعفر و لیلا و مرجان و بسیاری دیگر را ندیده بودم. روز ۱۷ اکتبر نیز از صبح تا ساعت ۹ شب وقت ملاقات داشتم و به چند نفر مشاوره حقوقی دادم. در اینجا لازم می دانم  از خانم آذر پویا، سارا نخعی و رحیم یزدانپرست و همچنین خانم گلاله بخاطر فرصتی که برای من فراهم کردند تشکر و قدردانی کنم. امیدوارم همین طور شاهد اقامت بقیه هم باشیم. فدراسیون ظرف متشکل کردن و مبارزه پناهجویان برای دفاع از منافع خود آنهاست به  همین دلیل همه پناهجویان را به شرکت در فعالیتهای این سازمان جلب می کنم

 5

 

 

8

عبدالله اسدی

۳۰ اکتبر ۲۰۱۰