مرد دستفروشی که سفره میفروخت ۲۸ دیماه ۹۲ جان خود را در ایستگاه متروی گلبرگ تهران از دست داد. درست در روزی که بهطور مداوم از بلندگوهای مترو طرح جمعآوری دستفروشان که قرار بوده از ۲۸ دیماه توسط مأموران شهرداری و مترو به اجرا درآید تکرار میشد؛ اما این بار هم کارکنان و مسئولان مترو این فرد را شخصی عادی معرفی میکنند که فقط قصد خودکشی داشته است و پاسخگو نیستند. این در حالی است که تمامی ایستگاههای متروی تهران دارای دوربین مداربسته میباشند اما هیچ ارگان قضاییای به دنبال کنکاش در قتل این جوان نیست؛ اما وقتی خبرگزاریها با خانم دستفروشی که داخل واگن مشغول فروش گل سر بوده صحبت میکنند میگوید: مردی که شنبه کشته شد را میشناختم، حدود ۲۷ سال داشت، دستفروش بود و سفره میفروخت و مجهولالهویه نبود، مأمور دنبالش کرد و زمانی که داشت فرار میکرد تعادلش را از دست داد و زیر ریلهای قطار له شد. او تنها کسی نبود که مأموران مترو را عامل قتل آن جوان میدانست چراکه چندین نفر دیگر شاهد این ماجرا بودهاند. طرح جمعآوری دستفروشان از سوی شرکت بهرهبرداری مترو از آغاز آن همچنان مانند کشمکشی میان مأموران شهرداری و دستفروشان ادامه دارد. دستفروشی زنان پدیدهای بود که با حضور آنها در محیط نسبتاً امن مترو بیش از همیشه به چشم رژیم کثیف اسلامی آمد. محیط امن واگن بانوان مترو بدون شک برای زنانی که ناچار و ناگزیر بودند ساعتها در شهر به دستفروشی بپردازند با تمامی مشکلات، جای امنی محسوب میشد. باوجوداینکه بر اساس قانون کار همان رژیم فاسد “هرکسی حق دارد شغلی را که به آن تمایل دارد و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند” اما در تمامی ایام شاهد برخوردهای وحشیانه با دستفروشان ناچار به دستفروشی از سوی مأموران سیستم اسلامی بودهایم که تفسیر و تصویری جز داعش اسلامی را برای جامعه ایران تداعی نمیکند. در شانزدهم مرداد بار دیگر جامعه ایران شاهد قتل کارگر دستفروش دیگری بود. علی چراغی کارگر دستفروشی بود که به دست مأموران سد معبر شهرداری جمهوری اسلامی در تهرانپارس به قتل رسید. او در مقابل دیدگان فرزند چهاردهسالهاش مورد ضرب و شتم قرار گرفت و راهی بیمارستان شد و در آنجا جان باخت. این بار هم جانیان جمهوری اسلامی منکر قتل علی چراغی میشوند. علی چراغی و جوان مقتول در مترو و میلیونها انسان بیکار و بیگناه دیگر، کارگران و زحمتکشانی هستند که توان ایستادگی در مقابل فشارهای حکومت را ندارند، امید است که صدای اعتراض میلیونها بیکار به دنبال معاش زندگی و حقوحقوق انسانی باشیم.