اسلام دینی است که با جنگ و خونریزی آمد و همه کشورهای همجوار خود را ویران و تمامی فرهنگشان را نابود کرد و تا جایی که قدرت داشت اموالشان را به تاراج برد، بخصوص کشور ما ایران را که در همسایگی خاستگاه این مذهب وحشی و خونخوار بود بیشترین آسیب را متحمل شد و مردم این سرزمین بزرگترین تاوان را دادند و متأسفانه چنان شد که دین اسلام در رگ و خون جامعه جاری شد.
بسیاری از پادشاهانی که بعد از اسلام آمدند نیز کم از اعراب نبودند و ریشه اسلام را در این کشور قویتر کردند و آب به آسیاب دشمن ریختند.
ولی اسلام در عوض اینهمه فداکاری؛ فقر، بدبختی، خرافات پوچ و بیاساس، عقبماندگی فرهنگی، دروغ مصلحتآمیز، دزدی و فریبکاری را هدیه کرد و آموخت.
وقتی به چهره تمامی حکومتهای اسلامی نگاه میکنیم تنها نقطه مشترک آنها خشونتی است که از بدو پیدایش اسلام تابهحال به یکشکل بوده و هیچ فرقی و یا پیشرفتی نداشته تا بهاعتدال برسد چون اسلامیون یا همان مسلمانان بر این عقیده هستند که دینشان از همه ادیان دیگر بالاتر و کاملتر است و درست هم میگویند. البته در رفتارهای غیرانسانی، خشونت، تبعیض و حکمهای سلیقهای که پایبند به هیچ انسانیتی نیست و شنیعترین و خشنترین اعمال غیرانسانی که در هیچ جای دنیا قابلقبول و مرسوم نیست.
هنگامیکه اسلام به ایران حمله کرد مردان را کشتند، زنان را به اسارت و بردگی بردند و در بازار بردهفروشان به دیناری فروختند، کتابخانهها را با کتابهایش به آتش کشیدند، تمامی ثروت ایران را به یغما بردند و جز تلی از خاکستر و ویرانی چیزی بر جای نگذاشتند.
دقیقاً در سال ۵۷ با ورود خمینی و دار و دستهاش دوباره این اعمال اسلامی و غیرانسانی در ایران پیاده شد و هنوز هم ادامه دارد و همچنان به اسم اسلام میکشند و میبرند و میخورند و ملت ایران را در قهقرای فقر فرهنگی و مالی قرار دادهاند و هرروز با یک ترفند جدید یا افراد جدید سر این ملت را شیره میمالند که متأسفانه برخی از ایرانیان فراموشکار باز گول میخورند و حرکت از نو.
در این عصر که اکثر کشورها سعی میکنند قانون اعدام را بردارند و جلوی کشتار را بگیرند و تمامی کشورها روبهجلو حرکت میکنند بازهم حکومتی اسلامی در قرن بیست و یکم ظهور میکند به اسم داعش که اعمال و رفتارشان دقیقاً با صدر اسلام یکی است و انگارنهانگار که هزار و چهارصد سال از آن دوران گذشته، میگویند یا مسلمان سنی باش یا گردنت را میزنیم و شمشیرها و تبرها را بیرون میآورند و انسانها را تکهتکه میکنند و حکم خدا را انجام میدهند.
واقعاً این دین برای چه به وجود آمده؟ عدهای به خود اجازه میدهند هر ظلمی بکنند و بگویند خدا گفته، خدا گفته گردنش را بزن، خدا گفته دستش را قطع کن، خدا گفته تجاوز کن، خدا گفته غیرمسلمانان را بکش، واقعاً خدا به این ظالمی و دین خشنش را میشود پرستید؟ خدای به این خونخواری را میشود ستایش کرد؟ دینی را که از بدو تولد با جنگ و خونریزی و غارت و چپاول وجود خود را به جهانیان تحمیل کرده و میکند و هرگز به فکر پیشرفت درراه انسانیت نیست میشود پذیرفت؟ و این دینی است که هزار و چهارصد سال قدمت دارد و هرگز یکقدم به جلو نرفته و نخواهد رفت و با تکامل و پیشرفت بیگانه است.
این مطلب ادامه دارد