مسعود صالحی،کیف کجاست، پول دست کیه؟

کیف کجاست، پول دست کیه؟

“همه ردپاها به یک جا ختم می‌شود و آن‌هم خانه کدخداست”

در تاریخ مردان تشنه قدرت و جهان‌گشاهای بسیاری آمدند و رفتند و آثاری چه خوب و چه بد از خود به‌جا گذاشتند و برگ‌های تاریخ را ورق زدند. عده‌ای به خون‌خواری معروف شدند، عده‌ای معدود عدالتشان زبانزد شد و عده‌ای دیگر همکارهای سازنده و یا فقط کشورگشایی کردند و در کشورهایی که تصرف کردند به‌جز قتل و غارت و چپاول هیچ کار دیگری که برای بشریت یا حتی برای هم‌دوره‌ای‌های خودشان مفید باشد نکردند.

یکی از این کشورگشاها تیمور لنگ است که بر شهرهای ایران تسلط پیدا کرد و خرابی‌های بسیاری به‌جای گذاشت ولی عدالت هم داشت که مانع کارهای خلاف می‌شد. ازجمله وقتی در منطقه‌ای دزدی می‌شد و به اطلاع او می‌رسید اولین کسی را که محاکمه می‌کرد کدخدا، والی یا حاکم آن شهر، قریه یا قصبه یا شهر بود و منطقش هم این بود که اگر حاکم دزد شد کسی جرئت ندارد در آن منطقه دزدی کند و حاکم فاسد است که فساد به وجود می‌آورد.

وقتی منطقی فکر می‌کنی متوجه می‌شوی که دقیقاً درست است و اولین جایی که در نظرت می‌آید ایران است که هرروز در آن خبرهای دزدی و فساد بیشتر از روز قبل است و هرکسی که مقام بالاتری دارد دزدی‌هایش کلان‌تر از زیردستان است و آن‌وقت است که آدم به گفته تیمور لنگ و شخصیت آن آدم خون‌خوار بیشتر احترام می‌گذارد نا رهبر و دار و دسته‌اش که حاکم بر ایران‌اند.

هرروز شاهد خبرهای پول‌شویی و چپاول بیت‌المال ایرانیان به دست حکومتی که بیشتر از ۳۵ سال است ایران را تحت تسلط خویش درآورده هستیم و رقم‌هایی را در این خبرها می‌شنویم که وقتی صفرهای آن‌ها را می‌شماریم چشممان سیاهی می‌رود و تازه متوجه می‌شویم کسانی که در برملا کردن این دزدی‌ها نقش مهی داشتند آن‌هایی هستند که سهمی به آن‌ها تعلق نگرفته و یا اگر هم رسیده کم بوده و به این خاطر دست همکاران خود را رو می‌کنند و به گوش مردم می‌رسانند که آی هوار بردند دار و ندارتون را و بعد از شلوغ کردن‌های بسیار و بگیروببند کدخدا وارد صحنه می‌شود و با یک جمله کوتاه که شلوغش نکنید و بهانه دست دشمنان اسلام ندهید همه را ساکت می‌کند و همه‌چیز به روال عادی برمی‌گردد و دوباره همه باهم سرشان را در همان آخور قبلی می‌کنند و باهم می‌خورند.

نقش ملت در این افشاگری‌ها و بعضاً خاموش شدن و به روال عادی برگشتن ماجرا، دیدن و گفتگو کردن در مورد اعداد و ارقام و بعد هم فراموش کردن است که اگر خدای‌ناکرده کسی معترض شود تمامی اساتید با کدخدا هم‌داستان می‌شوند و دودمان معترضان را که مالکان واقعی این پول و اموال هستند را بر باد می‌دهند و بقیه مردم هم بی‌تفاوت از کنار ماجرا رد می‌شوند و داستان را به فراموشی می‌سپارند و این‌طور می‌شود که بر رشد اعداد و ارقام دزدی‌ها هر روز افزوده می‌شود.

کجایند مردم فرهیخته و با فرهنگ و تمدن چند هزارساله‌ای که همه‌جا داد سخن از کوروش و داریوش، کاوه آهنگر و بابک خرم‌دین می‌دادند؟ درست در چنین زمانی که باید صدایمان آسمان و زمین را به لرزه درآورد و گوش دشمنان را پاره کند چنان در خاموشی مطلق فرورفته‌ایم که گوئی جانی در بدن نداریم.

مسعود صالحیCapture