درحالیکه دنیا به سمت پیشرفت و تعالی حرکت میکند، کشورهای اسلامی و حکامشان در حال عقبگردی خطرناک هستند. همهروزه فشارها و سختگیریها در همه زمینهها بیشتر و بیشتر میشود.
از حجاب اجباری و دخالت در انتخاب نوع پوشش که از ابتداییترین حقوق هر انسانی است تا تحصیل و تشکیل خانواده، سایه سنگین اجبار دین بر سر زنان سنگینی میکند.
درحالیکه در بیشتر کشورهای دنیا، زنان و مردان دوشبهدوش هم کار میکنند و از حقوقی به نسبت یکسان برخوردارند، در کشور ایران که زیر سلطه متحجرانه حاکمین اسلامی قرار دارد، حقوق شهروندی بسیاری از زنان سلب میگردد.
حجاب اجباری نمونهای از این فشار و سلب حقوق است، درحالیکه قوانینی سختگیرانه برای عدم ورود خانمهای بدحجاب به ادارات و رستورانها و … وجود دارد، ماشینهای گشت ارشاد و ستادهای امربهمعروف و نهی از منکر در کوچه و خیابانها، همچون گرگی به دنبال شکارند تا بانام “هدایت” نحوه پوشش دلخواه خود را به دیگران تحمیل کنند و در این راه از اهرمهایی چون: بازداشت، زندان، جریمه و شلاق … نیز استفاده میکنند.
بعد از فیلترهایی اینچنین سختگیرانه نیز موانعی سختتر همچون اسیدپاشی و حمله با چاقو وجود دارد مانند اتفاقاتی که در اصفهان و جهرم افتاد و البته دستگاههای مسئول اقدامی برای دستگیری عاملین جنایات اسیدپاشی نکردند چراکه خود عامل اسیدپاشی هستند.
ممانعت از انجام فعالیتهای هنری نمونهٔ دیگری از این قسم است، در قوانین اسلامی که حتی پخش تصویرِ ساز از سیمای آن حرام و خلاف محسوب میشود، نواختن ساز توسط زنان گناهی بزرگتر و خواندن آواز نیز جرمی است نابخشودنی، چراکه با شنیدن صدای زن، مرد مسلمان تحریک میشود!
چندی پیش خبری پخش شد مبنی بر اینکه پس از ممانعت از حضور «فُرقانه قاسماف» در شب آخر کنسرت «ارکستر بادی تهران»؛ «عالیام قاسماف» بدون دخترش روی صحنه رفت.
این اتفاق در حالی رخداده که چند روز پیش از آنهم در مشهد و دریکی از کنسرتهای سالار عقیلی همچنین اتفاقی رخ داد و تنها زن گروه موسیقی بانام حریر شریعت زاده، نوازنده دف گروه بعد از اجرای یک قطعه مجبور به ترک کردن صحنه شد.
عادت زشت زندهبهگور کردن دختران توسط اعراب جاهلیت از بین نرفته، بلکه میراث آنها با شکلی نوین به کشور ایران رسیده.
تنها نامی که به این اعمال متحجرانه میتوان داد “زندهبهگور کردن مدرن” است که توسط جمهوری اسلامی و اسلامگرایان در حال رخ دادن است.