جمهوری اسلامی زیر فشارها و اعتراضات فزاینده مردم روزبهروز به فروپاشی خود نزدیکتر میشود. اعتصابات و اعتراضات کارگری همهجا به چشم میخورد. حتی این اعتراضات به داخل زندانها هم کشیده شده و هرروز شاهد این هستیم که اعتراض در میان زندانیان سیاسی بالا میگیرد و انعکاس بیرونی پیدا میکند. زندانیان نامههای سرگشاده به بیرون مینویسند و کمپین اعتراضی و تبلیغی فراخوان میدهند. از مدتها پیش در ایران شمارش معکوس آغازشده و ناقوس نابودی جمهوری اسلامی به صدا درآمده است.
اما حکومت اسلامی برای مهار کردن این اعتراضات دست به هر عمل قبیحی میزند. از برپایی چوبههای دار تا به راه انداختن بساط وحشیانه شلاق و شکنجه و دستگیری دختران و پسران جوان در جشنهای خصوصی و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، ازجمله ابزارهای هستند که حکومت اسلامی از آنها برای تداوم حاکمیت ننگینش استفاده میکند. آمران به معروف و ناهیان از منکر که با الهام از اسلام ماقبل تاریخشان به جان مردم افتادهاند و زندگی روشن مردم را به تاریکی تبدیل کردهاند خود بهزودی از سوی همین مردم، خودشان و بیت رهبریشان و همه دستگاههای قضائی و نهادهای امنیتیشان گرفتار خواهند شد.
ما نسل جوان امروز، جامعه کارگری امروز و نسل زنان امروز رژیم اسلامی را نمیخواهیم. نمیخواهیم بیشتر از این در فقر و محرومیت زندگی کنیم، نمیخواهیم بیشتر از این تحت ستم و تبعیض و نابرابر زندگی کنیم. میخواهیم از قیدوبند مذهب و جعل و خرافات نجات پیدا کنیم، میخواهیم دست مذهب از زندگی مردم کوتاه شود و به امر خصوصی افراد تبدیل شود، میخواهیم بهعنوان انسان زدگی کنیم و اختیار خودمان به دست خودمان باشد. مردم ایران یک زندگی انسانی میخواهند نه زندگی اسلامی.