kawoosifar

نامه کیومرث کاوسی فر به عبدالله اسدی

kawoosifar

ضمن اظهار همدردی در اندوه بزرگ و غیر مترقبه ای که قلب مهربان و انسان دوست ترا وقلب و روح لطیف مادر را و خواهر عزیزش را مجروح وداغ دار کرد. مهمتر آنرا میدانم که بر شکوه مقابله شمایان با کُل موضوع و  جوانبش درود گفته و به توانمندی شما دوست گرامی و خانواده محترمت آفرین بگویم. چرا که بینش وسیع شما  و فریاد انسانی عبدالله اسدی که پیوسته درجهت پریشانی ملتی که بیش از سی سال هر یک بنوعی و به طرقی قربانی داده. گروهی بدلیل جنگ همه چیزشانرا. و گروهی بدلیل اندشه شان جان ومال زن و فرزند را گروهی به غربت گریختند و در دیار نا آشنا در هزار توُی نا ( بَـلَــدیها و ناعلاجیها دچار گردیدند که بی تردید همه موضوع آنست که ملتی و کشوری قربانی هجوم وتجاوزِ متحجرینِ مُهلک قرار گرفتند و هر روز از روزگار بنوعی و طریقی عزیزان را از دست میدهیم . و مسلّم میدانم که مبارزی پایدار نظیر هم رزمعزیزم عبدالله اسدی که طی همه سالهای گذشته داغدارِ همه فرزندان عزیزِ سر زمینش بوده و بدلیلشان مبارزه داشته میتواند چنین صبورانه در داغ فرزند دیگرش که قربانی افزوده دیگریست پایداری کند و بتواند عبرتی نیز درجهت پایداری دیگر مبارزان باشد بر او همسرش و دختر عزیزش درود میفرستم.

 برای همه شما عزیزان آرزوی سلامتی و طول و عرض عمر دارم وبرای رئوف از دست رفته آرامش آرزو میکنم.
امّا بدلیل آنکه ایام عید است و من این گفتگو را کافی نمیدانم بنابرین این ایام را بدلیل ملی و عمومی بودنش به شماعبدالله اسدی عزیز وخانواده محترم و گرامیت بمیزان صد سال تبریک میگویم و بهمان میزان آرزو میکنم از هر آسیبی در امان باشید. و تبریکی افزوده  به هم میهنانِ مبارزِ غیر حکومتی در هرکجای ایران و هر کجای جهان دارم و آرزوی پیروزی جنبش ملی ایرانی را و امید پایداری در مسیر ومقابله با همه نا همواریها وهوشمندی اُنسِ مبارزاتی در جهت آرزوهایمان که همان اصولِ حقیقی انسانیست. امروز که همه زنان و مردان، همه دختران و پسران وهمه ما و شما تنها به حقیقت زُلالِ رهائی میاندیشیم وبا هر هزینه ای بر سرعتمان در جهت هدف میکوشیم وهرکدام از ناحیه  راشدین فاسد و عاملین مسمومِ حکومت دین و تحجر آسیب های بیشمار دیده ایم و جراهاتی خونین و زهرآگین از ناحیه دین و مذهب دیده ایم که طی حافظه تاریخ پیکر ایران و باورهای عزیز و پاک و شرافتمند ایرانیان هرگز نه در باور داشت و نه دیده بودیم و نه تصورش ممکن بود.

 

 علاوه برآنکه تمامی ارزشهای ملی . انسانی را مسموم کردند بلکه پیوسته ایام بر بانوانِ دلاور و فهیم سرزمینمان چیره گشتند از تجاوز بر حریمِ عمومیمان کشتار اُدَبا و دانش  ورزان و دانشمندانمان غافل نماندند واموال ودارائی و خزائن و دفائن و ظاهر و باطنمان را بتاراج بردند و بخونشُستند. اینک که همه برآنگشتیم تا بهوش و درایتِ ملی و اُنسی رهائی بخش دست بر دستِ مهربانِ یکدیگر داده . و برآنانیکه همه و همه چیزمان را مورد هجوم و تجاوز وغارت پیوسته قرار داده اند . بی وقفه بتازیم و سرزمین و زادگاهِ خویش را از اسارت و تصرف حاکمین خون آزاد سازیم … که البته و بی تردید میسر میگردد . و مالکین حقیقی سرزمینمان ایران چون پرندگانِ آزاد در آشیانه آرام بمانند.

          با دُرود بر همه شما

بدرود و با درود بر همسنگر مقاوم عبدالله اسدی عزیز