جمهوری اسلامی و روان‌شناسی تماشای اعدام

در بسیاری از کشورهای دنیا صدور حکم اعدام ممنوع است. بااین‌حال حتی در کشورهایی که شاهد شمار اندکی از صدور احکام اعدام هستیم، غالباً این حکم در محل خاص و غیرعلنی و تنها با حضور نمایندگان دادستانی و دولتی اجرا شده و صورت‌جلسه می‌گردد.

موضوع تماشای اعدام و انجام این امر در میان مردم، امری قابل تعمق و قابل‌بحث است. هرچند تعداد کشورهایی که این سیستم اجرایی را عمل می‌نمایند انگشت‌شمار و اندک است بااین‌حال ازآن‌جاکه ایران در شمار کشورهای وصف شده می‌گنجد، سعی دارم تاکمی به تحلیل موضوع بپردازم.

در ایران اعدام در میادین اصلی شهر و در مقابل دیدگان مردم عادی و رهگذران، امری معمول است و این سؤال مطرح می‌گردد که به‌راستی علی‌رغم این‌همه فشارهای نهادهای داخلی و خارجی، پافشاری جمهوری اسلامی بر ادامه این شیوه اجرایی وحشیانه چیست!

اگر بخواهیم مباحث فقهی و دلایل شرعی از قبیل عبرت مردم، جلوگیری و پیش‌گیری از تکرار جرم و از این قبیل توجیه‌های عصرحجری را در نظر بگیریم آن‌وقت این سؤال پیش می‌آید که در بسیاری از موارد دیگر که در شرع و احکام فقهی دستوراتی شفاف و اکید داریم، چرا آن‌ها اجرا نمی‌شوند!

به نظر من، سیاست آن‌ها این است که با تکرار یک عمل قبیح به‌عنوان اعدام و عمومی و عیان نمودن مکرر آن در جامعه، بالطبع قبح و زشتی نفس عمل تبدیل به امری عادی و یک‌نواخت شود و از طرفی معمولی شدن این امر برای مردم عادی باعث می‌شود تا نه‌تنها مخالفتی با این امر غیرانسانی نداشته باشند بلکه در مواقعی که خود به‌عنوان یک شاکی خشمگین در موقعیت‌ها و پرونده‌هایی مشابه قرار می‌گیرند، در ناخودآگاه خود، این امر را حق مسلم خود دانسته که قاضی هم همان قصاص سنگین و قبیح اعدام را علیه متهم صادر کند. چراکه ازنظر روانشناسی برای ارضای روان رنجور او، تنها الگوی ارائه‌شده توسط سیستم همان اعدام است ولا غیر.

به عبارتی ساده‌تر، عادی‌سازی این امر در سطح اجتماع، برای جمهوری اسلامی دیوار حائل و حمایتی بزرگ از طرف خود شهروندان و مردم عادی پدید آورده است.

برای مثال اتفاقی که چند وقت پیش دریکی از مناطق ایران افتاد. فردی به دختربچه‌ای تجاوز کرده بود و سپس او را به قتل رسانده بود – مردی مسلماً با عارضه‌های شدید روحی و گره‌های عمیق روانی که پرداختن به چرایی این موضوع و تحلیل تناظرات و تأثرات روانی که تمام این‌ها خود از نهاد سیستم ناسالم جمهوری اسلامی برمی‌خیزد و باعث آن است، خود مجالی دیگر می‌طلبد- و همان‌طور که شاهد بودید متأسفانه، هنوز بازجویی آن فرد توسط دستگاه قضایی به اتمام نرسیده بود که مابین مردم عادی ایران، تمام فضای مجازی و حتی گاهی میان دوستان مقیم اروپا نیز شاهد موج عظیمی از خشم و تقاضای سریع مجازات اعدام وی بودیم. طبیعتاً اصل وقوع اتفاق فوق، انزجارآور و عمیقاً ناراحت‌کننده است؛ اما موج تقاضای اعدام و قصاصی این‌چنینی دقیقاً همان چیزی است که دهه‌های متمادی جمهوری اسلامی برای آن برنامه‌ریزی کرده است.

اعدام، اعدام است. از صدقه‌سر همین اعدام‌های به نظر عادی و به نظر عموم به‌حق است که سیستم جمهوری اسلامی هزاران تسویه‌حساب سیاسی و احکام مختلف اعدام به دلایل ضدیت با نظام، تشویش اذهان عمومی و بر هم زدن امنیت ملی، سب‌النبی و هزاران دلایل ساختگی دیگر صادر می‌کند.

در آمریکا، در برخی از ایالت‌ها قانوناً به خانواده‌های قربانیان اجازه می‌دهند تا در مراسم اعدام قاتلان شرکت کنند. بااین‌حال، تماشای اعدام اغلب به‌جای آنکه به تسلای خانواده‌های قربانیان کمک کند، مشکلات بیشتری برای آنان ایجاد می‌کند. جالب‌توجه این است که محققان بر این باورند که چه در نظر و چه در عمل، این نکته محل تردید است که اجازه دادن به خانواده‌های قربانیان برای تماشای اعدام به تحقق هیچ هدفی کمک کند. اگرچه برخی از خانواده‌ها اظهار می‌کنند که دیدن اعدام باعث احساس پایان دادن به ماجرا می‌شود، همین مفهوم «پایان دادن» باعث بروز مشکلاتی می‌شود. «پایان دادن» در بهترین حالت یک مفهوم مبهم است. شاید یک خانواده پس از، از دست دادن یکی از اعضایش هرگز احساس پایان ماتم را تجربه نکند. کل این مفهوم شاید تنها یک امید واهی پدید آورد. افزون بر این، یک اتاق اعدام که دورتادورش را اصحاب رسانه و اعضای خانواده پرکرده‌اند و دولت در آن میان دارد یکی از شهروندانش را می‌کشد جای مناسبی برای یک پالایش روانی نیست. تماشای اعدام تاکنون هیچ‌گاه به مفهوم واقعی رضایت‌خاطر کسی را فراهم نکرده است.

تماشای خشونت، حال کسی را خوش نمی‌کند و در حقیقت به قولی بحث از تشدید حس انتقام است و به قول یک روان‌پزشک آلمانی، تنها روان فرد را برای کنار آمدن و پذیرش مرگ اطرافیان آماده‌تر می‌کند.

و این دقیقاً همان چیزی است که جمهوری اسلامی می‌خواهد. بیایید با فرهنگ‌سازی و گفتمان بیشتر در باب این موضوع، به مقابله با این فرهنگ‌سازی موذیانه جمهوری اسلامی بپردازیم.

هر فرهنگی روشی برای سوگواری دارد، اما تماشای اعدام جزء هیچ‌یک از آن‌ها نیست و نباید باشد. چراکه تنها و تنها کمک به روش‌های کثیف و کنترل‌گر یک سیستم دیکتاتوری است و این دقیقاً همان خواسته جمهوری اسلامی است و متأسفانه تاکنون محقق شده است.