اعتراضات اخیر در شهرهای ایران یک تفاوت عمده با اعتراضات سال ۱۳۸۸ دارد: از شهرستانها شروع شده و معترضان آن نه از طبقه متوسط فعال در اعتراض انتخاباتی گذشته که از میان اقشار ناراضی عمدتا بیکار و دارای مشکلات اقتصادی و معترض به تبعیض هستند. آمار بیکاری در میان زنان به ویژه تحصیلکردگان بالاست، تبعیض ساختاری نسبت به زنان در تمام حوزهها وجود دارد و طبیعی است که زنان در صف اول ناراضیان این سیستم حکومتی باشند..با توجه به اعتراضات مردمی در ایران،به وضوح نشان داده است که مردم ایران از این نظام حکومتی به ستوه آمده اند. چه بسا مردم ایران خواهان رسیدن به مطالبات خود اعم از کاهش تورم و گرانی، اشتغال، احداث مسکن و امکانات لازم برای فراهم نمودن شرایط ازدواج هستند.
زنان ایرانی همیشه ثابت کردند در تمام زمینه های معیشتی، اجتماعی وسیاسی دوشادوش مردان بوده و هستند.
لذا اعتراضات اخیر خود گواه بر این مسئله است که همه جوره فریاد اعتراض خود رابر علیه رژیم دیکتاوری جمهوری اسلامی رساندند. فریاد اعتراض این زنان بر علیه حکومتی که حتی بر اساس جنسیت، ظلم مضاعف بر زنان را واجب می داند، ظلمی که برهمگان پدیدار هست شامل حجاب اجباری و غیره…و در زمینه استخدام باز هم متأسفانه قشر زنان شانس کمتری برای اشتغال در جامعه دارند. اما با توجه به خیزش مردمی دراین شورش نشان از آگاهی مردم به خصوص زنان در این زمینه که رژیم سفاک جمهوری اسلامی پایه هایش متزلزل شده ودر آستانه نابودی است و بعضاً چون این جنبش از شهرهای کوچک آغاز شده که مردم آگاه وستمدیده ایران با سر دادن شعار بر ضد رژیم دیکتاتوری عملأ خشم و انزجار خود را نسبت به نظام نشان داده اند و محکم و استوار در برابر نظام آخوندی فاسد، ایستادگی کرده که حکومت باید تغییر کند و نیز به دلیل فقر فرهنگی موجود در قشر زنان در سایر شهرهای کوچک شاید حضور زنان در این جنبش کمرنگ تر به نظر برسد اما با سازماندهی مستمر در میان زنان میتوان به رفع تبعیض جنسیتی پرداخته شود و اینکه زنان به حاشیه رانده نشوند. امیدوارم ملت ایران هر چه زودتر به مطالبات حق طلبانه و آزادی خود دست پیدا کنند.