آسو اسدی
جامعه ایران با کودکان مهربان نیست و هر روز خبرهای تاسف بار و نگرانکنندهای درباره ی کودکان در ایران منتشر میشود،کودکانی که مجبور به ازدواج زودهنگام و بارداری میشوند، کسانی که تن خود را میفروشند، کودکان معتاد و یا کسانی که هزینه مواد مخدر والدین را بر عهده دارند.
کسانی که در خانه و مدرسه کتک میخورند واکثر کودکان کار والدین بیکار یا کم درآمد دارند. آنها بیشتر نیازمند حمایت وپشتیبانی اند در حالی که از سادهترین حقوقشان محروم هستند. همه آن ها قربانیان خانوادههای از هم پاشیده و نظام آموزشی معیوب اند. کسانی که در گوشه بیمارستانها به خاطر خشونت و تجاوز جان میدهند یا آن ها که خودکشی میکنند.اینها همه جزئی از کودکان کار محسوب می شوند.
ایران عضو کنوانسیون حقوق کودک است ولی قوانینش با حقوق کودکان برابر نیست.در چنین جامعه ای در فقر, بدبختی و خشونت و نظام آموزشی معیوب حقوق کودک نقض میشود و از طرفی در سال های اخیر تشویق و تبلیغات دولت به افزایش جمعیت و فرزنداوری افزایش یافته درحالی که برای نیازهای اولیه هیج فکر جدی نکرده است.
آمارهایی از وجود هفت میلیون کودک کار در ایران در رده سنی ۱۰-۱۵ سال وجود دارد که بیشتر آن ها از اتباع کشورهای همسایه اند.
در جامعه ایران به نیازهای کودک فقط به غذایی برای خوردن و آبی برای نوشیدن بسنده می شود و کودک صاحب حق شناخته نمی شود و حریم و حرمتی به عنوان انسان برای او قائل نمی شوند و تا وقتی که کودک است با او همانند وسیله ای متحرک رفتار میکنند و زمینه بی توجهی به نیازهای عاطفی و روانی افراد از همان کودکی اغازمی شود و حقوق بشریت نقض و زیر پا نهاده می شود.